چاه «وَیل» یا به تلفظ عامیانه «وِیل» اتفاقاً در «قرآن» آمده و بیانگر کار پرهزینه و بیفایده است و چون انتهایی ندارد، هرچه در آن ریخته میشود، بازهم پر نمیشود.
با اینکه فقط صحبت از بازگشت تحریمها کافی بود تا قیمت ارز در ایران به شدت بالا برود، بسیاری از مردم که با بیبرقی و بیآبی و کمبود و گرانی سرسامآورِ همهچیز به واقع در شرایط جنگی بسر میبرند، روز پنجشنبه ششم شهریور گوشبهزنگ یک خبر بودند: فعال شدن مکانیسم ماشه! نه به خاطر اینکه از افزایش فشار بر خود استقبال میکنند؛ بلکه چون فشارها مانند درد شدید و مزمن به حدیست که دیگر هیچ آرامبخشی از جمله حرفدرمانی و وعدههای پوچ آن را کاهش نمیدهد، افکار عمومی به تجربه و آزمون انواع نسخههایی که هربار به نتایج دردآورتر انجامیده، به این جمعبندی واقعی رسیده که جمهوری اسلامی را بهجز مرگ دوا نیست!
فشارهای خارجی و فعال شدن «مکانیسم ماشه» آنهم در ضعیفترین دوران جمهوری اسلامی میتواند این پیام را به مردم ایران بفرستد که غرب دندان طمع خود را از این رژیم کنده و در صورت فراهم آمدن زمینه برای اعتراضات سراسری، آنها برخلاف دفعات قبل نه صرفاً همزبانی نمایشی بلکه حمایت جهانی را از خواستها و حقوق خود خواهند داشت تا سرانجام از این چاهِ بیانتها به راهی برای یک زندگی عادی در آزادی و امنیت و صلح و همزیستی برسند و از انواع مواهب سیاسی و اجتماعی و اقتصادی جهان مدرن از جمله دموکراسی و حقوق بشر و رشد و رفاه و امنیت اقتصادی و راهکارهایی برای حفاظت از محیط زیست خود که حیاتیترین شرط بقای سرزمینی هر ملتی است، برخوردار شوند. راهی که در همکاریهای منطقهای و بینالمللی میتواند مشکلات کشور و بحرانهای ناشی از ناکارآمدیها و تخریبهای مداوم جمهوری اسلامی را کاهش داده و فرصت بیافریند.
زبانزدی معروف میگوید، جای چاهکن ته چاه است؛ عین جمهوری اسلامی که چاه ۴۷ ساله علیه ایران و ایرانیان کند ولی خودش مثل اورانیومهای غنیشدهاش در آن مدفون میشود؛ اما راهی که از این چاه به سوی آینده میتواند گشوده شود، مستلزم راهبر و راهیانیست که چندان راسخ و مصمم و توانمند باشند که از یکسو دهانهی این چاه را طوری ببندند که چه در دوران گذار و چه در سالهای ثبات نتواند بار دیگر بنیهی ملت و مملکت را ببلعد؛ و از سوی دیگر این راه را چنان وسیع و فراگیر بگشایند که با ساختن هیچ سد و کندن هیچ چاهی نتوان مانع سیراب شدن کشور از همهی نیروهای میهندوست خود با هر تعلق سیاسی و اجتماعی و طبقاتی و فرهنگی شد.
بخشی از فرآیند حضور و فعالیت همه نیروهایی که بخواهند هم جزیی از راهکار و هم بخشی از خودِ راه باشند، دعوت مداوم از آنهاست که نه به تازگی بلکه سالیان سال است از سوی شاهزاده رضا پهلوی به تکرار انجام شده و خواهد شد. بخشی دیگر اما خود این نیروها هستند که دعوت به همکاری ملی برای نجات ایران و تأمین منافع ملت و مملکت را بپذیرند. وگرنه هر راه و چاره دیگری یا ماندن در همین چاه ۵۷ شاید با رنگ و نامی دیگر خواهد بود یا نقب زدن به چاهی دیگر!
زمان میگذرد و چرخ تاریخ از روی «همه» رد میشود و با هیچ ابزار و ترفندی نمیتوان حرکت آن را بهدلخواه خود درآورد!