بیشترین خوشبختی‌ها برای بیشترین مردم

جهان آمادهء گذار از رژیم اسلامی‌ست

ارتجاع سرخ و سیاه

رژیم اسلامی امروز بیش از هر زمان دیگر به موجودی خسته و ورشکسته می‌ماند؛ بدنی که سال‌هاست جان از آن رفته و تنها با اکسیژن مصنوعی روز را به شب می‌رساند. حکومتی که روزگارش با تمدید از «امروز به فردا» ادامه می‌یابد، بی‌آنکه برای فردا طرحی یا چشم‌اندازی داشته باشد. مردمان ایران هر روز در انتظار حادثه‌ای تازه‌اند؛ حادثه‌ای که شاید در قطعی برق، کمبود آب، اختلال اینترنت و تهدید گاز در زمستان آغاز شود و به آشوبی بزرگ‌تر ختم گردد. چهل‌وهفت سال ثروت ملی ایرانیان به‌پای پروژه‌هایی ریخته شد که هیچ دستاوردی جز تباهی به همراه نداشت: جنگ‌های نیابتی، هلال شیعی و رویارویی‌های بی‌پایان با اسرائیل. سرمایه‌ی مردم در فرسنگ‌ها دورتر از مرزها دود شد و به آسمان رفت، و در مقابل، خود مردم در تنگنای بی‌برنامه‌گی، فقر و بی‌اعتمادی گرفتار آمدند.

امروز نظام حاکم در برابر فشار خارجی نیز چون شیشه‌ای ترک‌خورده است؛ مکانیزم ماشه از سوی اروپا همچون تیغی بالای سر تهران آویخته است، آمریکا و اسرائیل از گزینه‌های سخت سخن می‌گویند و زمامداران را فلج کرده‌اند، اسرائیل مستقل از غرب برنامه‌ای ویژه برای رژیم اسلامی دارد و اروپا و آمریکا اگرچه بر سر شیوه‌ی گذار اختلاف دارند، اما در تقسیم غنائم فردای بدون رژیم اسلامی به نقطه‌ی تفاهم رسیده‌اند. در این میانه، امپراتوری‌های دیکتاتور پرور روس و چین نیز بیکار ننشسته‌اند. آن‌ها دیروز کمپینی تازه برای همگرایی استبدادهای جهان برپا کردند؛ اتحادی که نه برای نجات مردم، بلکه برای استمرار حکومت‌های فرسوده و تداوم سرکوب طراحی‌شده است. این دو قدرت شرقی با امیدهای واهی، تهران را به ادامه‌ی مقاومت در برابر غرب ترغیب می‌کنند، غافل از آنکه تاریخ بارها نشان داده است ستون‌های لرزان استبداد با تکیه‌بر وعده‌ی بیرونی پابرجا نمی‌ماند. چین و روسیه شاید در کوتاه‌مدت به تهران نفس مصنوعی بدهند، اما در درازمدت خود نیز می‌دانند که غروب این نظام اجتناب‌ناپذیر است.

آمریکا استدلال می‌کند مردم ایران باید خود آینده‌ی خویش را رقم بزنند و این رقم زدن تنها زمانی میسر می‌شود که حکومت به نهایت ضعف برسد؛ بنابراین فشار اقتصادی حداکثری همچنان ادامه خواهد داشت؛ فشاری که هم‌زمان با فرسودن نظام، به اپوزیسیون فرصت می‌دهد تا صفوف خویش را منسجم کند. اروپا نیز همین مسیر را می‌پیماید، چرا که می‌داند زمان، یار تغییر است. سردی روابط دیپلماتیک ایران با جهان بیش از هر زمان دیگر آشکار است. نگاه کشورهای جهان به رژیم اسلامی موقت، گذرا و غیرجدی است؛ همه می‌دانند این خورشید به لب بام رسیده و چیزی به غروبش نمانده است.

اکنون لحظه‌ای تاریخی فرارسیده است؛ لحظه‌ای که اپوزیسیون داخل و خارج باید با یکدیگر به اتحاد برسند. کمپین همکاری ملی شاهزاده رضا پهلوی در این مقطع حساس می‌تواند نقطه‌ء نهایی و تعیین‌کننده‌ء گذار باشد. در این مسیر، دیگر جایی برای رقابت‌های شخصی و اختلافات حاشیه‌ای نیست. امروز، همه باید تنها به یک اشتراک بزرگ و مقدس بیاندیشیم: ایران. ایران خانه‌ی همه‌ء ماست، فارغ از باور، قومیت، زبان یا گرایش سیاسی. اگر این خانه فروبریزد، هیچ‌کس سقفی برای پناه نخواهد داشت، اما اگر برای نجات آن دست در دست هم بگذاریم، می‌توانیم فردای روشن آزادی را بسازیم.

صدای مردم ایران، صدای آزادی‌خواهان جهان است. اتحاد، کلید پیروزی و پایان‌بخش دوران تاریکی است.

 

امیر موحد

* رزمنده جنگ ایران و عراق – اصلاح‌طلب سابق!

برگرفته از کانال تلگرامی ایران آزاد و آباد

مطالب مربوط

ولیعهد رضا پهلوی و رهایی ملت او

آینده‌ای بی گذشته و گذشته‌ای بی آینده

سفری کوتاه به ذهن «حزب‌الله»

این سایت برای ارائه بهتر خدمات به کاربران خود ، از کوکی‌ها استفاده می‌کند.
This website uses cookies to improve your experience. We'll assume you're ok with this, but you can opt-out if you wish
اطلاعات بیشتر