در علوم اجتماعی اگرچه قطعیت وجود ندارد اما بر اساس تجربه و تکرار رفتار اجتماعی در شرایط مشابه و در ارتباط با مسائل مشابه، اصولی به دست میآید که نمیبایست از سوی بازیگران سیاسی نادیده گرفته شود وگرنه در بهترین حالت روند تحولات را دچار تأخیر و اختلال میکند و در بدترین حالت میتواند مسیر تاریخ را بهطور منفی تغییر دهد.
کیهان لندن از همان سالهایی که هیچ تصوری از اینترنت و شبکههای اجتماعی وجود نداشت، علاوه بر نقش سازندهی دو پادشاه فقید پهلوی در تاریخ معاصر ایران، نه تنها بر نقش شاهزاده پهلوی تأکید میکرد بلکه این نقش را در قامت رهبری یک جریان ملی و آزادیخواه که میتواند در استقرار دموکراسی در ایران نقش تاریخی بازی کند، ارائه میداد و از این نظر یکی از راسخترین و قدیمیترین پایگاههای رسانهای میهندوستانی به شمار میرود که علاوه بر موضوع رهبری، بر اهمیت ائتلاف نیروهای سیاسی دموکراسیخواه ایران، فارغ از شکل نظام جمهوری و پادشاهی، همواره تأکید میکرده است. ائتلافی که شاهزاده رضا پهلوی طی یک سخنرانی در تورنتو در ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۳ آن را «ائتلاف مشتاقان» (coalition of the willing) نامید؛ مفهومی که پیشینهی استفاده از آن به مباحث سیاسی و اجتماعی دهه هفتاد میلادی برمیگردد.
البته در این میان، اگر آن اقلیت ضدانقلاب ۵۷ و جمهوریاش، با سرعت بیشتری به اکثریت تبدیل میشد، چهبسا ایران کمتر تخریبشده و جانهای کمتری فدا میشدند چرا که آن اصولی که میبایست دستکم بر مدعیان سیاست روشن میبودند، کشفیات جدید نیستند؛ مثلاً:
هر حکومت دینی ضد مردم است و تجربهی چند صدساله از قرونوسطا به اینسو از آن وجود دارد!
فاشیسم مذهبی و حکومتهای تمامیتخواه را نمیتوان اصلاح کرد و تجربهی کمونیسم و فاشیسم از آن وجود دارد!
هر جنبش اجتماعی و سیاسی به یک رهبر واحد نیاز دارد و تجربهای از تمام جنبشهای طول تاریخ و همچنین انقلابهای قرن بیستم از آن وجود دارد.
این جنبشها نشان دادهاند که برای موفقیت، به همبستگی ملی و ائتلاف نیروهای تغییر تحت رهبری واحد نیاز است.
همچنین ائتلاف و رهبری آن باید با صراحت ارادهی جابجایی قدرت داشته باشند.
این ائتلاف و رهبری آن میبایست اعتماد جامعه و میلیونها شهروندی را که در دستگاه کشوری و لشکری به کار مشغولند جلب کنند تا روند گذار با مشارکت آنان که دست در جنایات و فساد رژیم نداشتهاند پیش رود.
همزمان میبایست هم به کشورهای قدرتمند و غرب و هم به کشورهای منطقه و همسایگان اطمینان بدهند که نه تنها بر مشکلات آنها نخواهند افزود بلکه تلاش خواهند کرد با همزیستی و صلح و پایبندی به حقوق بینالملل، مشکلات و خطرات ناشی از شرایط موجود در ارتباط با آنها را کاهش داده و رفع کنند.
برای پس از گذار هم اصول تجربهشده وجود دارد که به موقع میبایست به آنها پرداخت از جمله اینکه نیروهایی دست بالا را در قدرت خواهند داشت که سازمانیافته باشند!
اکنون اما هر سیاستی که این جمهوری اسلامی تضعیفشده در پیش بگیرد، اعم از تسلیم یا تهاجم، روندهای داخلی و خارجی علیه آن در حرکت است. فقط باید این بدبینی را نیز فراموش نکرد که اگر هرکدام از اصول اجتماعی و تجربی بالا نادیده گرفتهشده و یا به درستی عمل نکند، این احتمال منتفی نیست که لاشهی رژیم به قیمت تداوم تخریب کشور و ناتوانی بیشتر جامعه، باز هم بر گُردهی ملت و مملکت سنگینی کند چرا که چنین وضعیتی برای برخی در منطقه و غرب، در صورتی که بتوانند بدون آزادی ایران، منافع خود را حفظ کنند، چندان هم نامطلوب نیست!