«بخت» و «فرصت» دو مفهوم کلیدی در کتاب معروف «شهریار» از ماکیاولی هستند که فارغ از زمان و مکان و عقاید و دیدگاهها، در سیاست واقعی نقش بازی میکنند و هشیاری سیاستمداران از یکسو در تشخیص بهموقع ِآنها و از سوی دیگر در توان استفاده از آنهاست.
سه روز پس از دومین موشکپرانی جمهوری اسلامی به خاک اسرائیل در یکم اکتبر ۲۰۲۴ (۱۰ مهر ۱۴۰۳) کیهان لندن در سرمقالهای با عنوان «فرصت آخر برای همه؟» نوشت: «با تضعیف و یا حتی نابودی نیابتیهای این رژیم تا زمانی که غرب نیز مانند برخی نیروهای سیاسی ایران و همچنین قشر موسوم به «خاکستری»، جایگاه خود را مشخص نکند، نه ایران و نه اسرائیل و نه منطقه و غرب روی آرامش نخواهند دید: استمرار مماشات با یک جمهوری اسلامی ضعیف و یا تغییر شکل داده، یا سهیم بودن در ایرانِ آینده که به دموکراسی و صلح و همزیستی و حقوق بینالملل پایبند است؟»
در آن زمان آمریکا در تبوتاب انتخاباتی بسر میبرد و رسانههایی که رسالت و وظیفهی خود را نه بازتاب افکار عمومی بلکه «ساختن» افکار عمومی به سود منافع و منابع و محافل و عقاید خود میدانند، به این واقعیت فکر نکردند که گذشت آن دورانی که «مطبوعات» میتوانستند افکار عمومی بسازند.
اکنون با توجه به پیروزی قاطع دونالد ترامپ که در اولین دوره ریاست جمهوری خود در کنار مردم ایران ایستاد و سیاست «فشار حداکثری» را علیه جمهوری اسلامی پیش برد، آن «فرصت آخر برای همه؟» از ابهام خارج و به واقعیت تبدیلشده است.
اما مفهوم و عامل کلیدی «مردم» و «ملت» که در دوران ماکیاولی بیش از پانصد سال پیش نمیتوانست در کنار «بخت» و «فرصت» وجود داشته باشد و موجودیت رعیتوارش به قدرت «شهریار» یا «حاکم» وابسته بود، امروز نقش قاطع در سیاستبازی میکند!
«بخت» موردنظر ماکیاولی در سال ۵۷ به زمامداران جمهوری اسلامی نیز روی آورد و «فرصت»ی با حمایت غرب در اختیار آنها قرار داد تا قدرت را قبضه کنند. غافل از آنکه در جهان مدرن بدون عامل سوم، این قدرت دیر یا زود فرو خواهد پاشید. عاملی که شاه فقید آن را میشناخت و به آن باور داشت و به همین دلیل ایران را ترک گفت. این عامل در سخنان و نوشتههای فرزندش نیز حضور قاطع دارد چون تجربه کرده که قدرت مدرن تنها ناشی از بخت و فرصت و تواناییهای «شهریاران» و «حاکمان» نیست! از همین رو در پیام مهم ۲۴ آبان نه تنها «ملت بزرگ ایران» را خطاب قرار میدهد بلکه دو انتخاب به آنها پیشنهاد میکند: «یا نظارهگر و منتظر باشیم تا شاید دیگران، تغییرات دلخواه خود را برای ما رقم بزنند؛ یا اینکه با عزم و ارادهی ملی، خود، موتور محرک تغییر باشیم».
شاهزاده رضا پهلوی بار دیگر نقش خود را «برای هدایت این تغییر و رهبری دوران گذار» در مسیر «استقرار دولت ملی» اعلام و بلافاصله اما تأکید میکند: «توان من ناشی از قدرت شماست!»
واقعیت اینست که «زمان انتخاب» بین جمهوری اسلامی و آزادی و امنیت و رفاه در ایران آینده سالهاست که رسیده اما آن زمانی که ملت نیز بخت و فرصت خود را در رها شدن از نکبت این رژیم تشخیص دهد، اکنون است. بخت و فرصتی که چهبسا هرگز دیگر تکرار نشود.