توافق آتش‌بس در لبنان؛ و اینک شکست…

آیت‌الله و جعبه پاندورا

درباره جنگ‌های منطقه و تلاش برای گفتن «ما پیروز شدیم» توسط یکی از طرفین، باید گفت که «هیچ‌یک از طرفین حماس و حزب‌الله لبنان که طرف درگیری با اسرائیل هستند نمی‌خواهند برای نجات مفهوم و نقش دولت پیروز شوند، یا خون بدهند، یا ارزش وطن و شهروندی را بالا ببرند یا برای رسیدن به صلح پیروز شوند، بلکه آن‌ها همیشه در جستجو یک پیروزی فوری و کاذب هستند که هیچ نفعی برای منطقه ندارد.»

این مقاله را پس از توافق آتش‌بس در لبنان درباره «شکست» می‌نویسم.

مطمئناً دستگاه ترویج پیروزی ادعایی توسط برخی کشورها، احزاب و شبه‌نظامیان راه‌اندازی می‌شود و کمپین‌های ترویج پیروزی این بار با تکنولوژی‌های جدید تکرار خواهد شد.

و اما شکست چیست؟ چگونه می‌گوییم این یا آن جبهه شکست خورد؟ در لبنان بحث بر سر جزئیات توافق یا آنچه برای اسرائیل، لبنان یا حزب‌الله به‌دست‌آمده، نیست؛ هرچند همه نشانه‌ها می‌گویند که این حزب به چیزی دست نیافته و با زور از مرزهای جنوبی مجبور به قبول عقب‌نشینی شده است.

اما حکایت به‌طور خاص وقتی درباره شکست صحبت می‌شود، متفاوت است زیرا تصویر شکست در اینجا بسیار بزرگ است و اگر آتش‌بس حاصل شود و به عقب‌نشینی حزب‌الله و تسلیحاتش از مرز منجر شود، اما سلاح‌ها همچنان در دست حزب‌الله باقی بماند و به داخل لبنان منتقل شود، این شکست برای دولت لبنان، اسرائیل و میانجی‌های بین‌المللی خواهد بود و نه حزب‌الله!

اگر لبنان و سیاستمدارانش عبرت نگیرند و مفهوم «دولت» در همه مسائل گفتمان برتر را نداشته باشد و تصمیم جنگ و صلح در دست دولت نباشد و تنها نهاد «ارتش» حافظ آن نباشد، این‌یک شکست کوبنده برای همه لبنان خواهد بود.

لبنانی‌ها باید به یاد داشته باشند که اکنون همه در منطقه واقعاً به دنبال آتش‌بس هستند اما همه مشتاق بازسازی لبنان نیستند! پیش‌تر در سال ۲۰۰۶ نیز یک بازسازی صورت گرفت ولی لبنان دوباره ویران شد فقط به این دلیل که حزب‌الله تصمیم گرفت وارد یک جنگ توهم آمیز با عنوان «وحدت عرصه‌های مقاومت» شود! این‌یک شکست جدید برای لبنان نیز هست چراکه دولت‌ها موسسه خیریه نیستند که فقط نقش بازسازی کشور را ایفا کنند.

در مورد غزه نیز اگر آتش‌بس صرفاً تضمینی برای امنیت رهبران باقیمانده حماس در ازای آزادی گروگان‌ها باشد، این نیز شکستی دردناک برای آرمان مردم غزه، چه آنان که جان خود را از دست دادند و چه بازماندگان، خواهد بود.

اگر جنگ غزه بدون بازگشت حکومت خودگردان فلسطین به پایان برسد، این‌یک شکست برای مفهوم دولت فلسطین و آینده آن و شکستی برای همه تلاش‌های صادقانه با هدف تشکیل دولت فلسطین و حل این مناقشه خواهد بود.

درباره اسرائیل، حتی اگر نتانیاهو شرایط توافقی را به دست آورد که با صراحت، به معنای تسلیم شدن مخالفانش، به‌ویژه حزب‌الله باشد، یعنی عقب‌نشینی حزب‌الله از مرز جنوب لبنان مانند گذشته و شاید فراتر از آنچه قبلاً درباره آن توافق شده بود، این نیز یک شکست است. شکست است زیرا هدف این نیست که ۷ کیلومتر یا ۲۰ کیلومتر از مرز لبنان و اسرائیل دور شویم، بلکه هدف استقرار ثبات و صلح است و تا زمانی که یک «توافق آتش‌بس» فقط «آتش‌بس» باشد، در حقیقت یک پروژه صلح واقعی نیست و به همین دلیل یک شکست است.

در همین ارتباط اگر حماس تسلیم شود، تا زمانی که هیچ پروژه صلحی که به راه‌حلی برای این مناقشه منجر نشود، وجود نداشته باشد، هرچه به دست آید شکست همه طرفین خواهد بود که اولین آن‌ها اسرائیل است و این تصویری بزرگ از بقیه جزئیات باقیمانده است.

 

منبع: الشرق الاوسط
ویسنده: طارق الحمید
ترجمه و تنظیم از کیهان لندن

مطالب مربوط

کمی منصف باشیم!

تروریسم اسلامی و رشد فعالیت‌های اسلام‌گرایان در آلمان و ناتوانی سیاستمداران این کشور

شهبانو فرح خار چشم ایران‌ستیزان

این سایت برای ارائه بهتر خدمات به کاربران خود ، از کوکی‌ها استفاده می‌کند.
This website uses cookies to improve your experience. We'll assume you're ok with this, but you can opt-out if you wish
اطلاعات بیشتر