تفکرات چپ و راست در عرصه سیاست، همچون دو جریان قدرتمند اما متضاد، هر یک به سمت مقصدی متفاوت رهسپارند. برای آنکه به سادگی بتوانیم به جوهره این دو اندیشه پی ببریم، میتوان به اختصار چنین بیان کرد:
تفکر راست بر پایه آزادی فردی بناشده است؛ آنان که به این اندیشه وفادارند، معتقدند با اعطای آزادی به تکتک افراد جامعه، مسیر پیشرفت و توسعه هموار خواهد شد و جامعه به مثابه سیلی از خلاقیت و نوآوری، به سوی مدرنیت و سعادت هدایت خواهد شد. راستگرایان باور دارند که وقتی خیر و رفاه شخصی به افراد جامعه عطا شود، این خیر از فرد به کل جامعه سرریز خواهد شد و در نهایت به نفع عموم خواهد بود.
تفکر چپ بر مفهومی متفاوت از عدالت اجتماعی استوار است. چپگرایان بر این باورند که با تقسیم منصفانه سرمایهها و نظارت حاکمیت بر زندگی مردم، عدالت فراگیر در جامعه برقرار میشود و این عدالت، خود مقدمهای برای آزادی است. از منظر آنان، خیر عمومی باید از مجرای دولت تأمین شود تا بتواند به خیر فردی منتهی گردد. در حالی که راستگرایان مسیر عکس این را پیموده و میگویند که دولت باید ابتدا خیر شخصی را تأمین کند تا از آن خیر، به سوی جامعهای بهتر رهسپار شود.
نبرد تفکرات در رسانههای اجتماعی
این تفاوت و تقابل فکری عمیق، تنها به سیاست ختم نمیشود و به عرصه شبکههای اجتماعی نیز تسرّی یافته است. اروپا که به وضوح در مسیر چپگرایی گام برمیدارد، سیاستهایی مشابه با آنچه در آمریکا توسط دموکراتهایی همچون اوباما و بایدن ترویج میشود، اتخاذ کرده است. درواقع، جهان امروز در جدالی بیپایان میان این دو دیدگاه بسر میبرد: از سویی راستگرایان، طرفدار حفظ و گسترش آزادی فردیاند، و از سوی دیگر، چپگرایان بر آنند که دولت باید فرمانروای تشخیص باشد؛ آنان ادعا دارند که نخبگان جامعه بهتر از مردم میدانند چه چیزی آزاد است و چه چیزی باید محدود شود.
این نبرد در میان پلتفرمهای شبکههای اجتماعی نیز به وضوح آشکار است. اتحادیه اروپا مجموعهای از قوانین و مقررات سختگیرانه برای شرکتهای فناوری بزرگ مانند متا، یوتیوب و تیکتاک وضع کرده است. بر اساس این قوانین، اگر محتوایی با ارزشها و اصول چپگرایانه سازگاری نداشته باشد، آن محتوا یا سانسور میشود و یا با برچسب نقض قوانین مواجه میگردد. حتی ممکن است حساب کاربری بسته شود تا مبادا صدایی مخالف با دیدگاه غالب بلند شود.
ایلان ماسک و مقاومت در برابر مقررات
در این میان، ایلان ماسک، چهرهای برجسته از جهان فناوری و مالک «توییتر» که نام آن را به «ایکس» تغییر داده است، تحتفشار شدید قرارگرفته تا به این مقررات گردن نهد. چرا که «ایکس» یکی از آخرین سنگرهای آزادی بیان فردی است که در آن، نظرات و اخبار بدون محدودیت منتشر میشود. این رویکرد، خاری در چشم چپگرایان است؛ زیرا آنان بر این باورند که تشخیص حدود و مرزهای آزادی، نه با مردم، بلکه با دولت و نخبگان فکری است؛ اما ماسک با صراحت اعلام کرده که به آزادی فردی پایبند است و این حق را برای جامعه قائل است که خود مسیرش را انتخاب کند، نه آنکه دولت راهنماییاش کند.
تلگرام و فرار از سایه استبداد
این نبرد تنها به «ایکس» ختم نمیشود. تلگرام نیز با همین چالشها مواجه است. بنیانگذار تلگرام، که از دست دولت پوتین گریخته است تا اطلاعات کاربران به دست رژیمهای سرکوبگر نیفتد، به شدت به آزادی فردی معتقد است. او بر این باور است که فضای مجازی باید محیطی باشد که در آن انسانها بدون سانسور و محدودیت به بیان عقاید خود بپردازند. برخلاف پلتفرمهایی نظیر اینستاگرام و یوتیوب، تلگرام به اصول سانسور دولتی تن نداده و تلاش کرده است فضایی آزادتر برای بیان نظرات فراهم کند. در حالی که در سایر پلتفرمها، کوچکترین انحراف از قواعد تعریفشده توسط آنها، میتواند به تعلیق حسابها منجر شود، در تلگرام و توییتر این آزادی همچنان زنده است.
نفوذ چپگرایان در فرهنگ و رسانه
در همین حال، چپگرایان با هوشمندی و دقتی موشکافانه، جایگاههای قدرتمند رسانهای و فرهنگی را تصاحب کردهاند. نفوذ آنها در میان بازیگران برجسته هالیوود و رسانههای بزرگ، باعث شده است که هر کس از این الگو پیروی نکند، به عنوان جنایتکار یا تهدیدی برای حقوق بشر معرفی شود. کافیست که یکی از چهرههای مشهور، مانند رابرت دنیرو، در مصاحبهای با لحنی قاطع یک کارآفرین را جنایتکار بخواند تا افکار عمومی، همچون طوطیان مقلد، این اتهامات را بیچونوچرا بپذیرند و تکرار کنند.
فرجام
در نهایت، چپگرایان با مهارت در کنترل جهان از طریق کانالهایی که خودشان آنها را عادلانه میدانند، در تلاشاند تا جهان را به سوی تصویری از عدالت و برابری سوق دهند که خود ترسیم کردهاند؛ اما راستگرایان به دفاع از آزادی فردی پرداخته و باور دارند که از طریق این آزادی، خیر عمومی نیز به دست خواهد آمد.
این سیاست نفوذ ایدئولوژی چپ، از دیرباز در تاروپود جامعه رسوخ کرده و از طریق نفوذ در دانشگاهها و تربیت نسل جدید به دنبال گسترش تفکرات خود هستند و تا حدودی نیز توانستهاند به زندگی فکری جامعه منتقل شوند. چپگرایان با بهرهگیری از رسانهها و چهرههای فرهنگی، توانستهاند ایدئولوژی خود را به بخشهای بزرگی از افکار عمومی تزریق کنند.
در این میان، آنچه در معرض تهدید قرار دارد نه فقط آزادی بیان، بلکه روح آزادی است که اگر محافظت نشود، ممکن است در برابر سیل عظیم مقررات و نظارتها رنگ ببازد و از یادها برود.
هومن خلیلی دانشآموختهی بیوتکنولوژی و فعال سیاسی
برگرفته از کیهان لندن