انقلاب مشروطه گامی بلند در مسیر بیداری ایرانیان، ساخت دولت مدرن، استقرار حاکمیت قانون، پاسخگوسازی حاکمان، و قدرتبخشی به شهروندان با دستیابی به حقوق و آزادیهای بنیادینشان بود.
پیشرفت و تعمیق مشروطیت در ایران و دیگر کشورها، امری تدریجی و دارای فراز و فرود بوده است. در ایران، در انتهای دوران قاجار، نظام مشروطه دچار فترتی عمیق، و کشور گرفتار بحرانها و تهدیدهای وجودی بود. در چنان فضایی، نخبگان عصر که بسیاریشان از پیشگامان و قهرمانان انقلاب مشروطه بودند، برای نجات ایران و احیای مشروطه و خواستههای مترقی آن، در کنار سردار سپه ایستادند و سلسله پهلوی را در چارچوب قانون اساسی مشروطه تأسیس کردند.
تثبیت دولت ملی، برقراری ثبات و امنیت، و ایجاد نهادهای مدرن در دوران رضاشاه، و توسعه اقتصادی و صنعتی، و گستراندن آزادیهای اجتماعی در عصر محمدرضا شاه همگی در راستای تحقق خواستههای مهم انقلاب مشروطه بودند. آن مسیر اگر با فاجعه ۵۷ متوقف نمیشد، ایران را که از نخستین حکومتهای قانون در آسیا بود، امروز به یکی از پیشرفتهترین دموکراسیهای آسیایی بدل میساخت.
با وجود این ناکامی، تاریخ انقلاب مشروطه، فراز و فرودهای آن، و دستاوردها و شکستهای آن، همچنان الهامبخش و راهنمای ما در مسیر مبارزه با جمهوری اسلامی و بازگرداندن قطار ایران به ریل ترقی و تمدن است.
از مهمترین درسهای انقلاب مشروطه برای امروز ما این است که حتی در دشوارترین لحظات، همچون دوره استبداد صغیر که از سوی استبدادطلبان و مشروعهخواهان بر مشروطهخواهان تحمیلشده بود، باور داشته باشیم که پایداری بر مسیر درست و پشتکار در مبارزه، زمینهساز پیروزی نهایی است.
بزرگداشت واقعی انقلاب مشروطه در زمانه ما، تلاش دوچندان برای به زیر کشیدن جمهوری اسلامی به عنوان یک رژیم غیرقانونی و ضدایرانی، و استقرار دگربارهی دولت ملی است. ایرانیان حق دارند و باید بتوانند همچون یک ملت متمدن و مدرن، در انتخاباتی آزاد و منصفانه، شکل نظام سیاسی مورد نظرشان، قانون اساسی کشور، و دولت و پارلمان خود را برگزینند. برای تحقق این مهم، دوستداران ایران باید همچون انقلابیون آزادیخواه مشروطه، متحد و همدل به نبرد با استبدادطلبان مشروعهخواه بپردازند. اگر چنین کنند، پیروزی حتمی و نزدیک است.
پاینده ایران
رضا پهلوی