در سالگرد سیسالگی فعالیت حزب مشروطه ایران (لیبرال دمکرات) امیررضا خیلایی با نادر زاهدی از بنیانگذاران این حزب گفتگو کرده است.
– آقای دکتر زاهدی، با تشکر از فرصتی که برای این گفتگو فراهم کردید، حزب مشروطه ایران (لیبرال دمکرات) بهتازگی سیامین سال فعالیت خود را پشت سر گذاشت. شما یکی از بنیانگذاران حزب و جزو کسانی هستید که سی سال به صورت مستمر در فعالیتهای حزبی حضورداشتهاید؛ امروز که به این سی سال نگاه میکنید، نقش و جایگاه حزب مشروطه ایران را در گفتمان سیاسی میهنپرستانه و آزادیخواهانه کشورمان، چگونه ارزیابی میکنید؟
– من هم از شما تشکر میکنم که این مسائل را موردتوجه قرار میدهید؛ همانطور که از فعالیتهای سه دهه گذشته حزب معلوم است، شفافیت در گفتار و عمل، پایبندی به اهداف و آرمانها و مراعات رواداری، میهنپرستی و آزادیخواهی در رفتارهای درون تشکیلاتی و برون حزب، از ممیزههای اصلی و پایهای حزب مشروطه ایران (لیبرال دمکرات) است که این حزب را در جایگاه مبارزات سیاسی و متانت فرهنگی قرار میدهد. همانطور که شما هم اشاره کردید، حزب بر پایه اصول اولیه میهنپرستی و مشروطهخواهی به وجود آمد، در طی سی سال به آنها وفادار ماند و با تکیهبر آنها، رهایی میهن را از فاشیسم مذهبی و آزادی هموطنان در برابری حقوقی و سیاسی، در چشمانداز مبارزاتی و تشکیلاتی خود قرار داد. منشور و اساسنامه حزب در کنار بیانیههای حزبی و مصوبات کنگرهها و کنفرانسهای حزبی که در سالهای اخیر صادرشدهاند، با محوریت میهنپرستی و آزادیخواهی، به حقوق انسانی شهروندان ایرانی توجه دارد که با استقرار دولتی دمکراتیک در ایران آینده به دست خواهد آمد.
– در روایت تاریخچه حزب اشاره کردید به اصولی که روی آنها حزب شکل گرفت. با توجه به اصولی چون توسعهگرایی، آزادیخواهی و ملیگرایی که در اسناد حزبی هم آمده و بر پایه آنهاست که حزب مشروطه ایران در طیف وطنپرست و ایرانخواه قرار میگیرد، ایرانگرایی و گرایش به ایرانشهری که در بخشی از فعالان سیاسی به تازگی مطرح میشود، چه فرقی با اصول سیاسی و تشکیلاتی حزب مشروطه دارد؟
– به باور من، مقولاتی چون توسعهگرایی، آزادیخواهی و حقوقگرایی که در ایدهها و رفتارهای حزب مشروطه ایران (لیبرال دمکرات) تا کنون وجود دارند، در حقیقت برای ایران و ایرانیان بوده و واقعیت ملیگرایی ایرانی و ایرانگرایی حقوقمحور را در دستور کار خود دارند؛ لازم به یادآوری است که: ملیگرایی همانند هر ایده و هدفی، برآمده از پایههای تاریخی- فکری و تشکیلاتی بوده و به صورت شفاف و قابلفهم برای مخاطبان میتواند، مطرح و موردتوجه افکار عمومی قرار گیرد؛ منظورم این است که ایدهها و عملکرد حزب مشروطه ایران در سی سال اخیر، همانطور که در جواب قبلی هم اشاره کردم، مبتنی بر ایرانگرایی بوده و از اهداف اصلی حزب، ساختن ایرانی توسعهیافته، آزاد و توام با امنیت اجتماعی و رفاه همگانی است. بر این اساس است که حزب ما هیچوقت دچار هیجانات روزمره نشده و با تأمل و دقت در وضعیت آزاردهنده کشورمان، همانطور که زندهیاد داریوش همایون گفته «ایران همه آن چیزی است که داریم»، ایرانگرایی را در پیوند با مشروطهخواهی و ایجاد دولتی دمکراتیک در سرلوحه فعالیتهای خود قرار داده است؛ یعنی هم اصول فکری و هم شیوههای تشکیلاتی و اهداف حزب، به صورت شفاف در دید افکار عمومی و دیگر سازمانها و احزاب قرارگرفته است. بر پایه آنچه گفتم و مقایسه آن با اظهارات طرفداران «ایرانگرایی» و «ایرانشهری» و دقت در عملکرد آنان و چگونگی اعلام موجودیتشان میتوان به تفاوت اهداف میهنپرستانه حزب مشروطه ایران (لیبرال دمکرات) با گروههای دیگر پی برد.
– با این حال ایرانگرایی آزادیخواهانه حزب مشروطه ایران مبتنی بر اجرای نظام حقوقی مشروطیت در ایران بوده و بر این اساس است که اصول حزبی و اهداف سیاسی آن یعنی دموکراسی و امنیت اجتماعی در چارچوب ارضی و سرزمینی کشورمان در نگاهی به آینده و فراتر از موجهای هیجانی موقت است…
– درست است؛ اشاره کردم که حزب مشروطه ایران نقطه تلاقی و برخورد مشروطهخواهی حقوقی- توسعهگرایی معاصر- میهنپرستی تاریخی و قانونی میباشد؛ مجموعه اینها بهاضافه توابع حقوقی و سیاسی و اقتصادی آنان نظیر حقوق زنان- حقوق اقوام- حقوق کودکان و حقوق کارگران و… که در مصوبات کنگرهها و کنفرانسهای حزبی آمدهاند، مشروطه دموکراتیک، توسعهگرا و حقوقی را در اهداف مبارزاتی و تشکیلاتی حزب برای کشورمان ایران تدارک دیده است. در این راستا است که به قول شما، میتوان از هیجانات زودگذر و بدون پشتوانه فکری و تاریخی، فاصله گرفت و با منطق تشکیلاتی و انسجام حزبی، در دستیابی به اهداف اصولی خود استوار پیشراند.
– یکی از مواردی که شاید منحصر به فعالیت حزب مشروطه ایران باشد، انسجام تشکیلاتی و عدم انشعاب یا فراکسیون درون حزبی است که در تقریباً تمانی احزاب ایرانی خصوصاً چپگرایان دیده میشود. شما که به دفعات و اکنون در شورای مرکزی حزب فعالیت دارید، این انسجام تشکیلانی و حزبی را از چه علل و عواملی متأثر میدانید؟
– ببینید، شکلگیری فراکسیونها در احزاب متأثر از عدم شفافیت مواضع حزبی و به هم خوردن خواستههای شخصی است که باعث جمع شدن افرادی دورهم به شکل فراکسیون حزبی، موجودیت مییابند؛ آنگونه که از تاریخ احزاب سیاسی چپگرا در دنیا و در گروههای سیاسی ایرانی سراغ داریم، فراکسیونها بیشتر خواهان تحمیل نظریات گروهی بر کل حزب و دبیر کل و شورای مرکزی آن هستند و برای اینکه نمیتوانند در فضای آزاد و دمکراتیک حزب به فعالیت اصولی ادامه دهند و با اصول پذیرفتهشده تشکیلاتی کنار بیایند، با تشکیل فراکسیون، زمینههای انشعاب یا به دست گرفتن رهبری حزب را فراهم میسازند. حزب مشروطه ایران (لیبرال دمکرات)، همانطور که اشاره کردم بهواسطه شفافیت در اصول و اهداف و روشهای مبارزاتی و شیوههای دمکراتیک تشکیلاتی، توانسته است با انسجام دمکراسی حزبی، در صحنههای سیاسی و مبارزاتی حاضرشده و با متانت منطقی، به منتقدان درونحزبی از هر لایه و جایگاه در نشستها و گفتگوهای درونی جواب داده و با پذیرش انتقادات واقعی و سازنده، هم انسجام تشکیلاتی را حفظ کرده و هم شکلگیری فراکسیون و انشعاب را از موضوعیت انداخته است.
– با توجه به این مسائل و با حضوری که حزب مشروطه ایران (لیبرال دمکرات) در سی سال اخیر در صحنههای سیاسی و مبارزاتی داشته، آینده حزب را چگونه میبینید؟
– با نظر به گذشته، عملکرد و اصول و اهداف حزب، آینده تشکیلاتی ما در حقیقت با استمرار و ارتقای رفتار گذشته و توانمند شدن حزب از جهات فکری- تشکیلاتی- اصول مبارزاتی و شیوههای سیاسی را نشان میدهد؛ حزب با واقعگرایی در مسائل ایران و آگاهی از شرایط کشورمان و شناخت دنیای متحول شده دیپلماتیک و دریافت موقعیت جهان دیجیتال، خواهان رساندن کشورمان به دمکراسی- آزادی و دولتی حقوقی که برای هموطنان و شهروندان ایرانی جامعهای عاری از خشونت، ناامنی و برابر در زندگی اجتماعی و خصوصی است و در این راه و در شرایط فعلی، همراه با دیگران میهندوستان و آزادیخواهان در صف رهایی ایران از فاشیسم مذهبی قرار خواهد داشت.
برگرفته از کیهان لندن