در ماههای اخیر که توجه جهان پس از حمله نظامی روسیه علیه اوکراین بر حمله تروریستی هفتم اکتبر حماس علیه اسرائیل و جنگ غزه متمرکزشده، کم نیستند ناظرانی که مرتب نسبت به اینکه جمهوری اسلامی با استفاده از این فرصت به بمب اتم نزدیک میشود، هشدار میدهند. این هشدارها عمدتاً در چارچوب نگرش «بازدارندگی» مطرح میشوند و دیدگاهی نیز که معتقد است سرانجام «ایران» به خاطر توازن در منطقه به عنوان قدرت اتمی از سوی جهان پذیرفته خواهد شد، بر اساس نظریه «بازدارندگی» آن را توجیه میکند؛ اما…
اما کشورهای غربی و دموکراسیها متوجه نیستند که در ارتباط با سلاحهای کشتارجمعی و بمب اتم، جمهوری اسلامی از جنس فاشیسم و کمونیسم که ایدئولوژیهای زمینی و اینجهانی هستند، نیست!
برای اتحاد شوروی و آلمان نازی که در نیمه نخست قرن بیستم بین آنها و آمریکا بر سر رسیدن به بمبی ویرانگر مسابقه راه افتاده بود تا از آن برای بازداشتن دیگری از اقدام علیه خود استفاده کنند، استدلال «بازدارندگی» بر این بود که استفاده از این سلاح علیه دیگری، علیه خود نیز هست!
اما برای ایدئولوژی آخرزمانی که رسالت خود را پایان این جهان با هدف رسیدن به رستگاری در آن جهان میداند و برایش آیه و حدیث و روایت و دهها داستان خودقانعکننده دارد، هیچ سیاست و عامل بازدارندهای وجود ندارد! اگر هم ادعای «بازدارندگی» میکنند، دروغ میگویند.
جمهوری اسلامی و تروریستهای مذهبی با بمب اتم عین کمربند انتحاری عمل خواهند کرد و نه تنها از بین رفتن خودشان و کشور برایشان مهم نیست بلکه اساساً رسالتشان نابودی این جهان و فراهم آوردن زمینه برای «ظهور» و بقیهی قضایاست! کشور برای آنها مثل مقرّ نظامی و پایگاه عملیاتی و یک اقامتگاه موقت در «این جهان» است.
به همین دلیل، برخلاف لابیگران رژیم که تمام این سالها تلاش کردند تا جمهوری اسلامی را بیخطر معرفی کنند، میبایست دولتها و سیاستمداران غربی را نسبت به این ایدئولوژی ویرانگر آگاه کرد و به آنها فهماند که با نازیسم و کمونیسم روبرو نیستند و افتادن سلاح کشتارجمعی و بمب اتمی به دست حکومت اسلامی و گروههای آخرزمانی یعنی باز کردن راه برای وقوع آنچه در جنگ سرد و رقابت دو بلوک شرق و غرب اتفاق نیفتاد!
برخی چنین تحلیل میکنند که جمهوری اسلامی برای تضمین بقاء خود به دنبال بمب است تا غرب را از تغییر رژیم بازدارد! اما هم حکومت و هم غرب میدانند، تغییر رژیم موضوع دیگران نیست! غرب اگر به دنبال تغییر رژیم بود، تا حالا آن را عملی کرده بود! این جمهوری اسلامی است که به دنبال تغییر جهان است! موضوع بر سر دو ایدئولوژی زمینی، کمونیسم و کاپیتالیسم، نیست؛ بر سر این جهان و آن جهان است! برای انسانهای عاقل، و خردمندی و منطق غربی این موضوع باورنکردنی و مضحک به نظر میرسد اما واقعیست و این را در انواع تحرکات اسلامگرایان از جمله «عملیات انتحاری» و آمادگی برای «شهادت» نه برای حفاظت از خاک و میهن و هممیهن بلکه برای «نابودی دشمن» و رسیدن به خوشبختی ابدی پس از مرگ میتوان دید!
«دشمن» برای اسلامگرایان هرکسی غیر از خودشان است حتا اگر مسلمان باشد! دموکراسیها میبینند که اینها برای گسترش ایدئولوژی و انجام رسالت برای «نجات جهان» و «ظهور» و رسیدن «آخر زمان» با پهپاد و موشک چه میکنند؛ تصور اینکه اگر تسلیحات کشتارجمعی و بمب اتمی داشته باشند چه خواهند کرد، چندان مشکل نیست.