این روزها سایهی همیشگی جنگ که با وقوع انقلاب اسلامی آسمان ایران را همواره پوشانده، با تشدید حملات موشکی و اقدامات نظامی در دریای سرخ که اقتصاد جهان را تحت تأثیر قرار داده سنگینتر از همیشه است. ضربه علیه اقتصاد جهانی چیزی نیست که غرب آن را برای مدت طولانی تحمل کند.
در این میان، شاید وقتی احتمال جنگ بیش از هر زمانیست، بیشتر هم میبایست بر راهکاری اصرار کرد که بارها از سوی شاهزاده رضا پهلوی تکرار شده.
وی بهتازگی نیز در یک نشست از مردم ایران بهعنوان «داوودهای زمان» و «ارتش آزادیبخش» نام برد و با اشاره به «احساس تنهایی» خود در سالهای دور، از باور به اراده مردم گفت: «وقتی این نسل هنوز متولد نشده بود میدانستم یک روز آنها به دنیا خواهند آمد و این روز فرا خواهد رسید… من باور داشتم ایرانیها از همه اقوام و ادیان همانطور که قبل از انقلاب در کنار هم در صلح زندگی میکردند، روزی دوباره آزاد خواهند شد و بار دیگر ملتی خواهیم بود متحد و متعهد به آزادیهای بنیادی و احترام به حقوق همه شهروندانمان.» به همین دلیل «وقتی منافع کلیدی دنیا وابسته به آزادی و ثبات در ایران است، پس باید حداکثر حمایت را از ما به عمل بیاورند.»
این حمایت یعنی در هم کوبیدن بازوهای نیابتی و غیرنیابتی تروریستی و شبهنظامی جمهوری اسلامی در منطقه، قطع شریانهای اقتصادی آن به اشکال مختلف، قطع مراوده با لابیگران و پایان دادن به «دیپلماسی» ناکام و همزمان پشتیبانی تمامعیار از مردمی که ارتش آزادیبخش مبارزات خودند و همچنین تقویت جریان و شخصیتی که همواره حامی مردم بوده و مردم نیز حامی او هستند.
با مماشات و مذاکره و لابیگری و پول رساندن به جیب رژیم ملایان و پاسدارانش، جمهوری اسلامی نه «مهار» و نه تضعیف بلکه گستاختر شده و بدون اینکه مسئولیتی بپذیرد، جهان را به جنگ کشانده است.
عاقلانهترین راه پیشگیری از جنگ و یا پایان دادن به جنگافروزی، برای جلوگیری از کشتار مردم و تخریب کشورها، تضعیف و ساقط کردن مسببان آن است. فرصتی که از سال ۸۸ خورشیدی بارها در ایران پیش آمد اما غرب سیاست مماشات با جنگافروزان را بر حمایت از مردم صلحجو ترجیح داد.
در خیزش ملی اخیر نیز نه مردمی که به خاک و خون کشیده شدند و یا ایرانیان مدافع دموکراسی، بلکه دولتهای غربی با بستن چشم و گوش خود به شعارهای صریح و تمایلات روشن مردم، با حرکات نمایشی یا دوباره چشم امید به «خندق» و درون نظام دوختند و یا خود را مشغول افراد و گروههای ماجراجو کردند و آلترناتیو واقعی برقرارکنندهی صلح و زندگی عادی در ایران و خاورمیانه را نادیده گرفتند.
حالا پس از یک سال، بر بستر همان سیاستها، مجبور به جنگ شدهاند! «سر مار» و «افعی» و «اژدها» و «جالوت» (گولیات/ گالیات)* و یا «چشم اختاپوس» به این معنی است که در ایران است چراکه «ارتش آزادیبخش» و «داوودها»یی که سالهاست علیه آن مبارزه میکنند نیز در ایرانند.