گذشته‌ای که آینده را می‌کُشد!

خودکشی کودکان

طبق تعاریف بین‌المللی افراد زیر ۱۸ سال کودک به شمار می‌روند. نظام‌های حقوقی و قوانین مدنی و کیفری نیز در کشورهایی که حکومت‌های عادی دارند و حقوق بشر در آن‌ها به درجات مختلف از کم تا زیاد رعایت می‌شود، بر همین اساس تنظیم می‌شوند. از این نظر، مسئولیت مدنی و کیفری کودکان نیز با بزرگ‌سالان یکسان نیست.

در ایرانی که تحت مناسبات گذشته‌‌ی قرون‌وسطایی اداره می‌شود اما حقوق کودک و بزرگ‌سال زیر پا گذاشته‌شده و قوانین در حقوق مدنی و جزا اساساً بویی از جهان مدرن و تحولات نوین نبرده است. وقتی حقوق انسانِ شهروند در مرکز سیستم سیاسی و حقوقی قرار ندارد، مشکلات اجتماعی و فرهنگی که به‌عنوان «ناهنجاری» طبقه‌بندی می‌شوند، نه تنها کاهش نمی‌یابند بلکه مرتب بازتولید می‌شوند. بر این مجموعه‌ می‌بایست فشارهای تحمیلی و مزاحمت‌های روزانه‌ی انواع مأموران محسوس و نامحسوس رژیم را در کوچه و خیابان و مدارس و دانشگاه و محل کار نیز اضافه کرد. مسائل اقتصادی، از بیکاری و بی‌مسکنی تا گرانی‌ نجومی نیازهای ضروری، بخش مهم دیگری از این شرایط غیرانسانی است که با هیچ تصویری از زیبایی‌های ایران و شماری از زنان بی‌حجاب در شهرهای مختلف و محلات خوش‌نشین نمی‌توان آن را لاپوشانی کرد.

الاهه بقراط

در این میان نه‌تنها «خودکشی» به‌عنوان راه رهایی فردی از مشکلات خارج از شرایط روحی و جسمی بزرگ‌سالان، بلکه خودکشی کودکان نیز سال‌هاست در ایران به یک معضل غم‌انگیز و هشداردهنده  تبدیل شده است.

داشتن این  توقع از جمهوری اسلامی که به مقابله با این مشکل بپردازد بیهوده است چرا که خودش عامل اصلی مرگ‌ومیر مستقیم و غیرمستقیم در ایران و همچنین قاتل کودکان و جوانانی است که اتفاقاً با شور زندگی و برای زندگی به اعتراض علیه رژیم می‌پردازند. به همین دلیل خودکشی یسنا ۱۲ ساله در یاسوج که با خط کودکانه‌اش نوشته «از زندگی سیرم» و در نبودنش نیز نگران خواهر کوچکش است و یا ده‌ها مورد دیگر از خودکشی کودکان، اساساً برای حکومت اهمیتی ندارد!

کودکان اما معروف است که آینده‌ی هر کشوری هستند. وقتی خود حکومت عامل و مولد چنین وضعیتی است، جامعه‌ی ایران  که با هر اعتراضی با سرکوب وحشیانه و مرگبار روبرو می‌شود چه می‌تواند بکند تا این گذشته‌ی از گورِ قرون برآمده، آینده‌اش را نکُشد. آن‌ها در حالی که تا کنون نیز طی چهار دهه گذشته، آینده‌ی دو نسل را تباه کرده است! مسئولیت خودکشی‌هایی که معلول شرایط سیاسی و اقتصادی هستند، با کیست جز آنکه علت آنست؟!

خودکشی پدیده‌ای بشری و جهانیست؛ همیشه بوده و بازهم خواهد بود؛ اما وقتی زیاد می‌شود و سن خودکشی به کودکان ده یازده‌ساله می‌رسد، باید زنگ خطر را برای همه به صدا درآورده باشد. پیامدهای مرگبار جمهوری اسلامی بیش از همه گریبان ایرانیان را از همه نظر گرفته و هرچه این شرایط استمرار پیدا می‌کند، آینده‌ی کشور با ابهام بیشتری روبرو می‌شود. آینده‌ای که کودکان امروز، خود را سازندگان آن نمی‌بینند. درست همان‌طور که کودکان دهه شصت و هفتاد و هشتاد  خورشیدی، سازندگان آینده‌‌ی کشور، امروز، نبودند!

کیهان لندن شماره ۴۴۵

مطالب مربوط

اهمیت انتخابات آمریکا برای ایران به مردم و رهبری جنبش ملی وابسته است

۵۷؛ مرز بین دو فکر و دو هدف‌ متناقض

فقط «آنتی» بودن نه سیاست است نه راه!

این سایت برای ارائه بهتر خدمات به کاربران خود ، از کوکی‌ها استفاده می‌کند.
This website uses cookies to improve your experience. We'll assume you're ok with this, but you can opt-out if you wish
اطلاعات بیشتر