بیان و کنترل احساسات در مبارزات مدنی و ملی که برآمدی از واقعگرایی خردمندانه است، از ارکان اصلی و پایهای در گفتمان سیاسی و فرهنگی نوین به شمار میروند؛ آنجا که احساسات میهنپرستانه و وطن دوستانه در راستای تحمل رقبا و افکاری که در راستای آزادی کشور از فاشیسم مذهبی قرار میگیرد، پدیده رواداری، تحمل مخالف و نهاد سازگاری ایرانی به میان میآید.
کنترل خردمندانه احساسات میهندوستانه در برابر هیجانات و رفتارهای احساسی هم در میان برخوردهای مدنی قرار میگیرد؛ طرفه آنکه مسئلهای ملی و مدنی در افکار عمومی ظاهر میشود و شخص و یا اشخاصی با ابراز هیجانات به بیان ایدههای سیاسی و طرح مسئله میپردازند.
امروزه که اپوزیسیون جمهوری اسلامی شیوهها و سبکهای تازهای را در مقابله با حکومت دینی به کار میگیرد، ابراز احساسات، بیان هیجانات و رفتارهای مدنی و هنری، برگرفته از رواداری حقوقی مدرن و سازگاری ایرانی است؛ سازگاری و رواداری که بخش عمده و اصلی نوگرایی در فرهنگ سیاسی و اجتماعی ایرانیان را تشکیل میدهند.
درواقع گفتمان سیاسی ایرانیان با بیان افکار نوین حقوقی و فرهنگی و رفتارهای عرفی و غیردینی، از گذشته ایدئولوژیک چپ کلاسیک و اسلام سیاسی گسسته و مرحلهای تازه را در اندیشهها و رفتارهای دمکراتیک و حقوق بشری به نمایش گذاشته است؛ شادی، رقص و پایکوبی و رفتارهای هنری در سبکهای تجسمی و… نمونهای از این گسست است که در چندین سال اخیر در تجمعها و تظاهرات ایرانیان مخالف حکومت دینی شاهد هستیم.
همانطور که اشاره شد در مسائلی که به جامعه مدنی ایران و مبارزات ملی و مدنی ایرانیان مربوط میشوند، بیان احساسات و هیجانات شخصی شکلهای متفاوتی پیدا میکنند؛ نمونه جدیدی از این موارد، بیان شادی و به تعبیری که در رسانهها مطرح شد، زیر پا گذاشتن پروتکلهای جلسات رسمی اعطای جایزه صلح نوبل است. در این رویداد، عدهای برای دوستان خودشان شادی کردند و عدهای برای میهنشان! آنان که در این مراسم به رقص و پایکوبی و بیان احساسات خود پرداختند، قسمتی از سازگاری ایرانی و رواداری حقوقی و اجتماعی را به نمایش گذاشتند.
تبدیل حاشیههای مراسم اعطای جایزه نوبل صلح با هدف بایکوت اصل قضیه و تأکید بر حواشی آن، به دور از رواداری سیاسی و فرهنگی است که ریشه در غیرواقعگرایی سیاسی و بیان هیجانات سنتی است؛ بیتردید در فعالیت برای رهایی کشور از فاشیسم مذهبی و دستیابی به دمکراسی در ایران آینده، مبنا- اصل و هدف اولیه، تأمین و تحقق حقوق شهروندی ایرانیان است؛ اینکه هرکسی به تناسب شناخت و آگاهی از سبکهای هنری- ایدههای فرهنگی و افکار سیاسی/ اقتصادی، چگونه با دیگری و دیگران برخورد میکند، تنها بر پایه رعایت حقوق انسانی و توابع آن در آزادی بیان- آزادی عقیده و آزادی فعالیتهای سیاسی- فرهنگی و اقتصادی قرار میگیرد؛ حقوقی که پذیرفتهشدهی حقوقدانان و مدون و نوشتهشده در قانون اساسی ایران دمکراتیک خواهد بود.
آنچه امروز- که درواقع تمرینی برای جامعهای دمکراتیک و شهروندانی آزاد و دمکرات در ایران آینده است- در رفتارهای خردمندانه، احساساتی و مدنی مخالفان جمهوری اسلامی- از هر طیف و سیاستی- به عرصه آمدهاند، تنها با پایبندی به رواداری حقوقی و حق اظهار و احساس و تفکر دیگری معنا مییابد و با رعایت حقوق انسانی دیگران، از حقانیت برخوردار است. هر آن رفتار- احساس- تعقل و… که در مقابل ایدئولوژی حکومتی ضد شادی و غیرحقوقی ایرانیان است، در دایره رفتارهای مدنی و ملی نوینی قرار میگیرند که ریشه در تحول ذهنی و رفتاری گسسته از سنت دینی دارند.