ضرورت شفافیت در پایبندی به سه اصل ساده

ملی‌گرایی تنها راه نجات ایران

هراندازه در سیاستی که جز دسیسه نیست، به گفته‌ی تالیران، سیاستمدار دوران انقلاب فرانسه، زبان برای پنهان کردن فکر است، به همان اندازه در دورانی که جهان در ارتباط‌های چندجانبه قرارگرفته و اتصال شبکه‌ای شهروندان با انواع نرم‌افزارها و امکاناتی که تا دو سه دهه پیش تصور پذیر نبود، شفافیت ضرورتی است اجتناب‌ناپذیر و زبان نیز برای بیان فکر است تا بتوان سلامت ارتباطات و همزیستی اجتماعی را تضمین کرد.

گذشته از جمهوری اسلامی، در جامعه سیاسی منتقد و مخالف آن نیز هنوز هستند جریان‌هایی که تار و پودشان از یکسو با زبان دسیسه‌ی تالیران و از سوی دیگر با زبان خدعه و تقیه‌ی اسلامی برای پنهان کردن فکر و نیّت تنیده شده است! در حالی که ایران و ایرانیان در شرایطی بسر می‌برند که بیش از هر زمان به شفافیت و صراحت نیاز است تا شکست‌ها تکرار نشوند.

نه از چند سال پیش، بلکه ۴۴ سال است که تنها مخالفت با جمهوری اسلامی کافی نیست! در همان دهه شصت خورشیدی هم امنیتی‌ها برای نفوذ بین مخالفان، در اعلامیه و نشریه شعار «مرگ بر خمینی» و «مرگ بر جمهوری اسلامی» سر می‌دادند تا نبض تحرکات را در دست داشته باشند.

شعارهای کلی برای آزادی و دموکراسی و حقوق بشر نیز کافی نیست! به‌ویژه آنکه روند تحولات اجتماعی این‌همه را چنان تحمیل کرده که حتا آدم‌خواران رژیم نیز مدعی دموکراسی و حقوق بشرند! پس جای تعجب نیست که نیروهای «خندق» نظام نیز مجبور به تبدیل عناوین خود از اصلاح‌طلب به تحول‌خواه و گذارگرا، از ملی-مذهبی به ملی-مدنی و از جمهوری اسلامی به جمهوری ایرانی و جمهوری سوم و غیره شوند. همه‌ی این تبدیلات، استفاده از زبان برای پنهان کردن فکر است! فکری که به خیال خود، در پی نجات انقلاب ۵۷ و پس گرفتن آنست!

شفافیت اما بسیار ساده‌تر از پنهان کردن فکر است به‌ویژه آنکه عدم شفافیت همزاد دروغ است و هر بار برای پنهان کردن فکر و حفظ یک دروغ می‌بایست ده‌ها دروغ دیگر ردیف کرد.

وقتی شفافیت نیست، مخاطبان مجبور می‌شوند با رصد کردن نشانه‌ها، مثلاً گفتار و رفتار در فلان مراسم و مجامع، به نتیجه‌گیری درباره افکار بپردازند تا بتوانند  صف‌بندی‌ها را مشخص کنند. در بسیاری موارد آنچه به‌اشتباه تحت عنوان «تفرقه» طبقه‌بندی و نکوهش می‌شود، مشخص شدن اجتناب‌ناپذیرِ صف‌بندی‌هاست که ناشی از فعل‌وانفعالات اجتماعی و جابجایی افراد و جریانات است و نه به اراده‌ی افراد بلکه به افکار و منافع آن‌ها ربط دارد!

الاهه بقراط

 

برای تأمین شفافیت در جامعه سیاسی کنونی ایرانیان کافیست درباره سه موضوع با صراحت اعلام موضع کرد: پایبندی به تمامیت ارضی ایران و حفاظت از آن؛ پایبندی به یک قانون اساسی سکولار مبتنی بر دموکراسی و حقوق بشر؛ پایبندی به رأی مردم در تعیین نظام آینده ایران.

 

به همین سادگی! برای برخی به همین سادگی نیست؟! برخی مانند نظام کنونی با یک یا دو یا هر سه مشکل‌دارند؟ پس بخشی از مشکل‌اند و نه راه‌حل!

جمهوری اسلامی و آن‌هایی که بند ناف‌شان به انقلاب ۵۷ وصل است، می‌دانند هر نام و عنوانی را می‌توانند تغییر دهند و به هر پوششی می‌توانند درآیند اما یک‌چیز را نمی‌توانند تغییر دهند: انقلاب ۵۷ و پیامدهای آن! انقلابِ گسست و شکست!  انقلابی که سفره‌اش فقط اقتصادی نیست بلکه سیاسی و ایدئولوژیک نیز هست: سفره‌ی اتحاد سرخ و سیاه در تقابل با شیروخورشیدِ ایران!

 

کیهان لندن شماره ۴۴۲

 

مطالب مربوط

اهمیت انتخابات آمریکا برای ایران به مردم و رهبری جنبش ملی وابسته است

۵۷؛ مرز بین دو فکر و دو هدف‌ متناقض

فقط «آنتی» بودن نه سیاست است نه راه!

این سایت برای ارائه بهتر خدمات به کاربران خود ، از کوکی‌ها استفاده می‌کند.
This website uses cookies to improve your experience. We'll assume you're ok with this, but you can opt-out if you wish
اطلاعات بیشتر