همه منتظر مرگ جمهوری اسلامی هستند

مرگ جمهوری اسلامی

بار دیگر مرگ علی خامنه‌ای مضمون برخی رسانه‌های داخلی و خارجی و البته محل رقابت زمامداران و جناحین نظام شده است.

روشن است که هر موجود زنده‌ای با گذر عمر بر سال‌های زندگی‌اش افزوده نمی‌شود و دومین رهبر سالخورده و فرتوت حکومت نیز هر روز ممکن است خبر مرگش برسد؛ اما اینکه ویروس بدخیمی به نام جمهوری اسلامی را به یک نفر و بودونبود وی کاهش داد، عمدتاً از سوی افراد و جریاناتی صورت می‌گیرد که پیدا و پنهان رژیم کنونی را امری تغییرناپذیر و به‌عنوان سرنوشت ایران و ایرانیان قلمداد می‌کنند و به فکر «رهبر سوم» و «جمهوری سوم» هستند.

واقعیت اینست که جمهوری اسلامی با تفکر فرقه‌ای و قرون‌وسطایی از اول سالخورده و فرتوت به دنیا آمده و ابزار روی کار آمدن و بقایش نیز چیزی جز همان‌که بنیان‌گذارش به‌صراحت اعلام کرد نبوده است: خون!

خون و خونریزی برای کسب قدرت و حفظ آن، ابزار و روش مافیایی است که همه گروه‌های ایدئولوژیک اعم از دینی و غیردینی به کار می‌بندند زیرا تفکر و هدف آن‌ها ضد آزادی‌های طبیعی است که با بشر متولد می‌شود و ضد حقوق شهروندیست که بشر برای همزیستی در زندگی اجتماعی آن‌ها را به ارزش و قانون تبدیل کرده است.

حالا گذشته از هرج‌ومرج احتمالی ناشی از مرگ خامنه‌ای در نیروهای داخلی خود رژیم، بعید است که مرگ رهبر دوم نظام پس از ۴۴ سال تجربیات ناکام و مرگبار جامعه  به همان شکلی به «سلام‌وصلوات» و «رهبر سوم» ختم شود که ده سال پس از روی کار آمدن رژیم و  پس از مرگ خمینی، با توطئه‌ی امثال علی‌اکبر هاشمی رفسنجانی به «رهبر دوم» ختم شد.

فاشیسم مذهبی حاکم بر ایران با همه‌ی لاف‌وگزاف‌های زمامدارانش، طی سال‌های اخیر در ضعیف‌ترین دوران خود بسر می‌برد.

در برابرش بزرگ‌ترین و مهم‌ترین دشمن آن، جمعیت جوانی‌ قرار دارد که قاطعانه به دنبال تغییر رژیم است و جنبش ملی ۱۴۰۱ را در ابعادی بی‌همتا رقم زد.

در سوی دیگر جبهه‌ایست که گروه‌های تروریستی از جمله حماس علیه اسرائیل گشودند که گریبان خودشان را گرفت به‌طوری‌که حتا کشورهای عربی نیز نمی‌خواهند منافع‌ خود را با «آرمان فلسطین» گره بزنند چه برسد به آنکه در کنار «محور مقاومت» قرار گیرند.

آن‌سوتر دولت‌های غربی هستند که دستپاچه از رشد افراطیون اسلامی و پیروزی راست‌ها، حکایت معروف سعدی  را به یاد می‌آورند که هر مصرع و بیت آن زبانزد شده:

الاهه بقراط

درختی که اکنون گرفته‌ست پای

به نیروی شخصی برآید ز جای

وگر همچنان روزگاری هِلی

به گردونش از بیخ بر نگسلی

سرچشمه شاید گرفتن به بیل

چو پر شد نشاید گذشتن به پیل!

به‌هرحال، هیچ‌کدام از این‌ها نشانه‌های خوبی برای رژیمی نیستند که رهبر تبهکارش که این روزها مرتب در اعلام برائت از حمله و دشمنی علیه اسرائیل به «تقیه» مشغول است، بخواهد «رهبر سوم» بجای خود تعیین کند. ایران و خاورمیانه در انتظار مرگ جمهوری اسلامی روزشماری می‌کنند.

کیهان لندن شماره ۴۴۰

مطالب مربوط

اهمیت انتخابات آمریکا برای ایران به مردم و رهبری جنبش ملی وابسته است

۵۷؛ مرز بین دو فکر و دو هدف‌ متناقض

فقط «آنتی» بودن نه سیاست است نه راه!

این سایت برای ارائه بهتر خدمات به کاربران خود ، از کوکی‌ها استفاده می‌کند.
This website uses cookies to improve your experience. We'll assume you're ok with this, but you can opt-out if you wish
اطلاعات بیشتر