ملی‌گرایی و دموکراسی علیه اسلام‌گرایی

ملی‌گرایی تنها راه نجات ایران

برقراری دموکراسی بدون اتکا بر ملی‌گرایی و منافع ملی ممکن نیست. ملی‌گرایی و تشخیص منافع ملی در چارچوب‌ سرزمینی، مرحله‌ای پیش از رسیدن به دموکراسی است. روندی که ایران پس از انقلاب مشروطه نیز در حال طی کردن آن بود.

از این نظر، راهکار دموکراسی‌ها در برخورد با اسلام‌گرایی با غیردموکراسی‌ها متفاوت است: در حالی که دولت‌های ملی در جوامع باز برای محافظت از دموکراسی باید‌ در قوانین و سیاست‌های خود بازنگری کنند و حفره‌های نفوذ نیروهای ضددموکراسی را مسدود سازند، جوامعی مانند ایران تازه می‌بایست به دولت‌ ملی دست پیدا کنند تا بعد دموکراسی را بر اساس آن بنا سازند؛ بنابراین برای دفع اسلام‌گرایی در جوامع باز و بسته نمی‌توان یک نسخه تجویز کرد.

ملی‌گرایی برای ایران لازم است چون حکومتی اسلامیست مانع حاکمیت ملی شده و تا زمانی که منافع ملی و خیر همگانی در صدر اهداف یک حکومت قرار نگیرد، برقراری دموکراسی امکان ندارد.

الاهه بقراط

ملی‌‌گرایی اما برای دموکراسی‌ها که آن را در قوانین اساسی و نظام حقوقی خود تأمین و تضمین کرده و چندین دهه نیز اجرا و عملی کرده‌اند، کارساز نیست و به تقویت راست افراطی می‌انجامد که دانسته یا نادانسته روند جوامع باز به‌سوی آینده را، عین آلمان هیتلری، به‌سوی گذشته و مرحله‌ای منحرف می‌کند که پشت سر گذاشته‌شده. این تفاوت برای تشخیص راهکارهای مناسب در برخورد با ویروس اسلام‌گرایی بسیار اهمیت دارد. برخی ایرانیان خارج کشور که «ملی‌گرایی» را برای کشورهای غربی نیز تجویز می‌کنند، متوجه نیستند که نخستین ترکش آن به خود آن‌ها به‌عنوان مهاجر یا پناهنده، اصابت خواهد کرد، حتا اگر تابعیت این کشورها را داشته باشند! چرا که «تابعیت» یک چیز است و «ملیت» چیزی دیگر!

ایران اما می‌بایست نخست مرحله‌ ملی‌گرایی را، عین دوران مشروطه و پهلوی، پیش ببرد؛ دورانی که کشور در حال گشودن راه‌ها به مرحله دموکراسی بود که به اسلامیسم مبتلا شد. همه دموکراسی‌ها بر اساس ملی‌گرایی بناشده‌اند. بیهوده نیست که در زمان خمینی شعار داده می‌شد: دموکراتیک و ملی هر دو فریب خلق‌اند! جمهوری اسلامی می‌دانست که ضدملی و در نتیجه ضددموکراسی است!

راهکار اسلام‌گرایی نیز برای نابودی دموکراسی در جوامع باز متفاوت و دشوارتر از غلبه بر جوامعی است که در مرحله‌‌ی پیش از دموکراسی قرار دارند! آن‌ها در دموکراسی‌ها برای پیروزی در انتخاباتی نقشه می‌کشند که حق هر انتخابی را پس از آن پیروزی از بین ببرند! به همین دلیل دموکراسی‌ها می‌بایست از رشد نیروهای ضددموکراسی جلوگیری کنند چرا که تخریب اسلام‌گرایان به صندوق رأی محدود نمی‌شود و قدرت آن‌ها به معنی ویرانی فراگیر در اقتصاد و محیط زیست و رفاه و امنیت است.

در ایران تحت استبداد مذهبی اما نخست باید آنچه را در بهمن ۵۷ از دست رفت بر اساس اندیشه‌های ملی به دست آورد تا بتوان دموکراسی را بر آن بنا نهاد و بعد در میهن بدون جمهوری اسلامی، از حاکمیت ملی و دولت ملی به عنوان بنیان‌گذار دموکراسی دفاع کرد. کاری که در ۵۷ می‌بایست انجام می‌شد چون نظام و دولت ملی وجود داشت ولی فرصت حرکت به‌سوی دموکراسی توسط اسلام‌گرایان از آن گرفته شد آن‌هم با حمایت مستقیم و نامستقیم دموکراسی‌ها! حالا خود دموکراسی‌ها با ویروس اسلام‌گرایی روبرو هستند و طبیعتاً انتظار می‌رود بر اساس بنیان‌های ذهنی و عینی که دارند به‌مراتب آسان‌تر و زودتر از ایرانیان آن را دفع کنند پیش از آنکه ارزش‌های جوامع باز و شهروندانش در منگنه‌ی افراطیون چپ و راست و مذهبی آسیب‌های جدی  ببینند.

کیهان لندن شماره ۴۳۷

 

مطالب مربوط

اهمیت انتخابات آمریکا برای ایران به مردم و رهبری جنبش ملی وابسته است

۵۷؛ مرز بین دو فکر و دو هدف‌ متناقض

فقط «آنتی» بودن نه سیاست است نه راه!

این سایت برای ارائه بهتر خدمات به کاربران خود ، از کوکی‌ها استفاده می‌کند.
This website uses cookies to improve your experience. We'll assume you're ok with this, but you can opt-out if you wish
اطلاعات بیشتر