نودوپنج سال پیش (۵ مهر ۱۳۰۷) داریوش همایون از فرزندان عصر رضاشاهی، در دایره هستی حضور یافت؛ مردی که با میهنپرستی، لیبرال دمکراسی برای ایران را موضوع و هدف زندگی خویش قرار داد و گنجینهای از اندیشه و تجربه برای ما به یادگار گذاشت.
«ایران همه آن چیزی است که داریم»، پایه و محور اندیشه، رفتار و عملکرد داریوش همایون در طول زندگی بود؛ ایدهای که در طلب آزادی و دمکراسی برای ایران جای دارد. داریوش همایون جوان، زمانی که فعالیت سیاسی را آغاز کرد، در مقابله با قوای اشغالگر متفقین و رهایی وطن از حضور آنان بود؛ در سالهای بعد، وی با پختگی در عرصههای فکر و عمل سیاسی، ایرانگرایی را در پیوند با مدرنیسم، عنصر تلاشهای پادشاه فقید، قرار داد؛ همایون ایرانخواه، در عرصههای ژورنالیستی و مقامات اجرایی، نخستین تجربیات خود را در مدرنسازی مشروطیت به آزمون گذاشت و سهمی درخور احترام در فرایند تحولات فکری و فرهنگی یافت، در همان دورهای که همایون روزنامه تأثیرگذار «آیندگان» را تأسیس و به تبلیغ ایدههای مدرن و تربیت کادر حرفهای مبادرت کرد.
دوران نهایی آن تجربیات- درحالیکه روزبهروز عمیقتر و سازندهتر میشد- به فاجعه انقلاب ۵۷ برخورد و همایون بعد از تحمل مشکلاتی، راهی تبعید اجباری شد. در آن سالها، داریوش همایون که در آستانه ورود به میانسالی بود، در تأملی انتقادی نسبت به وضعیت سیاسی و شرایط فرهنگی و فکری ایران عصر پهلوی، به پرسش درباره بحرانها و بنبستهای مدرنیزاسیون در ایران پرداخت؛ این بازاندیشی همایون، ریشه در تأملی داشت که او چندین سال پیشتر در ارتباط با «انقلاب ناتمام مشروطیت» داشت؛ تأمل و بازاندیشی که در پیوند با طرح ایده «مشروطه نوین» سر برمیآورد.
داریوش همایون در تبعید و دور از وطن، دغدغههای ایرانگرایانه و وطنپرستی خود را همراه با تدوین و تألیف کتابهای «دیروز و فردا»، «نگاه از بیرون» و «گذار از تاریخ» پاسخ گفت؛ و البته ساماندهی و کاربردی کردن ایدههای نوین مشروطهخواهانه و دمکراسیگرایانهاش در پایهریزی «سازمان مشروطهخواهان» و سپس راهاندازی «حزب مشروطه ایران» که در اپوزیسیون ایران به یکی از مراکز و محورهای اندیشه و عمل آزادیخواهی وطنپرستانه تبدیل شد پیش برد.
سه دهه پایانی زندگی داریوش همایون، سراسر فعالیت در عرصههای سیاسی و نوشتاری بود؛ وی با تمام وجود، زندگی خود را وقف رهایی وطن از فاشیسم مذهبی کرد. در این دوره نگاهش به مطالب و مشکلات ایران دقیقتر شد و از ضرورت خروج ایران مدرن و دمکراتیک از «سه جهان» شرقی، اسلامی و خاورمیانهای پرداخت؛ همزمان زندهیاد همایون، مسئله حیاتی «سکولاریسم» و «حقوق بشر» ایرانیان را با مسائل مهم و حیاتی نظیر «حقوق اقوام»، «حقوق زنان» و «حقوق آزادی باورهای دینی و مذهبی» مرتبط ساخت و «گفتمان سیاسی ایرانیان» را با واقعیتهای عینی و مفاهیم فکری و فلسفی جدید پیوند زد. کتاب «صدسال کشاکش با تجدد»، «من و روزگارم»، «مشروطه نوین- نوآوریها و پیکارها»، «پیشباز هزاره سوم- رسالههایی در سیاست، تاریخ، فرهنگ» و… تألیفاتی هستند که سخنرانیها و مصاحبهها و مقالات داریوش همایون را در خود جایدادهاند؛ این آثار و تألیفات، ثبت تاریخی ایدهپردازی وطنپرستی و آزادیخواهی وی به شمار میروند.
اینک در سالگرد تولد داریوش همایون، آموزگار لیبرال دمکراسی ایران و گشاینده گفتمان ملی و مدنی و نظام حقوقمحور، میراث فکری و عملی وی، راهگشای رسیدن به ایرانی آزاد، دمکراتیک و سکولار بوده و یاریگر تدوین متنهای حقوقی برای تحقق جامعهای امن برای همه ایرانیان به شمار میرود.
یاد و خاطره داریوش همایون گرامی باد.