هر تابستان یادآور کشتاری خونین و سراسری است که ماشین سرکوب و اعدام جمهوری اسلامی علیه ایرانیان انجام داده است؛ کشتاری که از فردای حاکمیت اسلامی در پشتبام مدرسه رفاه شروع و با گذار از تابستان خونین ۱۳۶۷ تا کنون در زندانها و خیابانهای ایران جریان دارد.
تردیدی نیست که خشونت و کشتار در ماهیت و عملکرد جمهوری اسلامی قرار دارد؛ سردمداران حکومت برای کشتار مخالفان، به اعتقادات دینی خود استناد میکنند. همراهی و ادغام ایدئولوژی دینی با دستگاههای اجرایی در جمهوری اسلامی، انجام کشتار و خشونت حکومتی در قتل مخالفان را رسمیت میدهد. سلطه اسلامی هر زمان و در هر شکل و ماهیتی، توأم با خشونت مقدس و کشتار است.
حاکمان اسلامی از زمانی که اداره کشور را به دست گرفتند، کشتار و قتل حکومتی (اعدام) را راه انداختند؛ برخی از سران اجرایی و فرماندهان نظامی دولت پادشاهی، نخستین گروهی بودند که رژیم جمهوری اسلامی، آنان را در برابر جوخههای اعدام قرار داد. افرادی از سازمانهای چپگرا و عدهای از بهاییان و یهودیان، جزو افرادی بودند که در همان ماههای اول استقرار جمهوری اسلامی، کشته شدند.
دستگاه کشتار و قتل جمهوری اسلامی، همزمان با داخل کشور، در چهار دهه گذشته تا کنون، مخالفان را در خارج از کشور هم مورد هدف قرار داد و تروریسم مذهبی را برای از بین بردن آنان به کار انداخت؛ شهریار شفیق- عبدالرحمان برومند- شاپور بختیار- صادق شرفکندی- عبدالرحمان قاسملو- فریدون فرخزاد و… صدها نفر دیگر با ایدئولوژیها و مواضع سیاسی و فکری متفاوت، از اهداف تروریستی جمهوری اسلامی در کشورهای دیگر بودهاند.
آنچه از عملکرد تروریستی جمهوری اسلامی در کشتار و قتل مخالفان برمیآید، دشمنی همهجانبه این دستگاه اهریمنی با ایران و ایرانی است؛ کشتهشدگان دستگاه سرکوب و اعدام جمهوری اسلامی، همه شهروندان ایران بودند. زنده نگهداشتن یاد و خاطره آنان، با هر مرام و عقیدهای که باشند، وظیفه تکتک ایرانیان و احزاب و سازمانهای اپوزیسیون ایران است. مخالفت با کشتار و اعدام و ترور جزو اصول پایهای و اساس اتحاد و همبستگی برای گذار از جمهوری اسلامی به شمار میرود. اصولی که با حفظ تشخص فردی و انسجام تشکیلاتی، در راه دستیابی به ایرانی دمکراتیک و آزاد، بر تفرقه و نفاق در میان برخی از مخالفان غلبه کرده و ادامهدهنده راه کشتهشدگان برای رسیدن به آزادی مدنی و برابری ملی است.
در شرایط فعلی که جنبش ملی و مدنی «زن زندگی آزادی» با هزاران جانباخته و دستگیرشده همچنان در برابر دستگاه ایدئولوژیک و سرکوب جمهوری اسلامی ایستاده و همبستگی ملی و مدنی ایرانیان را در داخل کشور و خارج از ایران به نمایش گذاشته است، بایسته است با ادای احترام به کشتهشدگان بیش از چهار دهه اخیر با هر مرام و مسلکی، یاری گر جنبش و تحقق آرمانهای ملی و انسانی خود باشیم.