معیار ارزیابی سخنان و ادعاها چیست؟ رفتار و عملکرد. معیار ارزیابی رفتار و عملکرد چیست؟ نتایجی که از آن حاصل میشود. چگونه؟ اینگونه که دید آن نتایج به سود و زیان چه کسانی و چه روندهایی تمامشده و یا میشود.
واقعیت این است که همه افراطیون اعم از چپ و راست و ضدمذهبی و مذهبی، گذشته از حرفها و ادعاهایشان، از یکسو همدیگر را تقویت میکنند و از سوی دیگر نتایج رفتار و عملکردشان اتفاقاً به سود جریانات و روندهایی تمام میشود که آنها مدعیاند در حال نقد و یا مبارزه با آنها هستند! بیهوده نیست که مثلاً جمهوری اسلامی در اماکن مذهبی موردحمایت خودش بمبگذاری کرده تا سیاست سرکوب را پیش ببرد.
اینکه قوانین کشورها مرزهای آزادی بیان را از جمله در ارتباط با سوزاندن کتب مقدس ادیان مختلف چگونه تعیین کردهاند، مستلزم اطلاع کامل از این قوانین است؛ اما نتیجهی آن و اینکه به سود و زیان چه جریانات و روندهایی تمام میشود، در برابر چشم همه قرار دارد.
در مورد سوزاندن «کتاب» بهعنوان نماد شاخص اندیشه و پرسش و آموزش و تأمل و بیانِ بشری، دو نمونه تاریخی شاخص و دستکم یک اثر هنری معروف وجود دارد: کتاب سوزان اعراب مسلمان در حمله به ایران، چراکه تنها یک کتاب یعنی «قرآن» را برای ساکنان سرزمینهای غصبشده کافی میدانستند؛ و کتاب سوزی در آلمان نازی که پرورش و سلطهی «نژاد برتر» را نیازمند تفکر و پرسش نمیدانستند. هر دو به «امت» و «خلق» معتقد بوده و به «پیرو» و «فرمانبر» نیاز داشتند. رمان «فارنهایت ۴۵۱» که پس از جنگ جهانی دوم و با تأثیر از رویدادهای فاشیسم و گسترش کمونیسم، نظامی تخیلی را تصویر کرده و توسط فرانسوا تروفو کارگران مشهور فرانسوی به فیلم درآمده نیز درباره کتاب سوزان است. در همه اینها هرآن چه سوزانده میشود که میتواند محرک اندیشه از جمله علیه قدرت توتالیتر موجود و نظم ناشی از آن باشد.
اما سوزاندن کتابهای «مقدس» ادیان مختلف از جمله قرآن توسط شهروندان بیقدرت، نشانه چیست؟ اگر چنین اقداماتی بهطور هدفمند توسط خود رژیمِ مورد اعتراض و یا جوّسازی و اهرمی برای فشار بر کشورهایی که این کتاب سوزی در آنها رخ میدهد نباشد، میتوان گفت واکنشی ناشی از خشم و انزجار علیه اسلامگرایان و حکومت اسلامی در ایران است. ولی درهرصورت، نتیجهاش چیست و به سود و زیان کدام جریان تمام میشود؟! چه آسیبی به حکومتی فاسد و تباهکار میزند که خود در اماکن مقدساش بمب میگذارد تا پروندهسازی کند؟! پاسخ و ارزیابی با شما!
از سوی دیگر، چگونه است که انواع مراکز اسلامی در این دموکراسیها مشغول تبلیغ و تشکیل لشکر پیروان همان قرآن برای نابودی آزادی بیان هستند؟!
میبایست سود و زیان قرآن سوزی را در یکسو و فعالیت مراکز اسلامی وابسته به جمهوری اسلامی در دموکراسیها را در سوی دیگر، مقایسه کرد تا ارزیابی نسبتاً واقعی از نتایج عملکردها داشت. عملکردهایی که آثار آنی و تبلیغاتی و جوّسازی و نتایجی اتفاقاً به سود اسلامگرایان دارند، در کنار سیاستهای ناتوان و نحیف دولتهایی که راه را برای گسترش خزندهی انواع اسلامگرایان در دموکراسیها بازکردهاند. راست و چپ افراطی نیز به این روند یاری میرسانند؛ اولی با افراط در ردّ، دومی با افراط در پذیرش! از هیچکدام، همزیستی حاصل نمیشود!