افراطیون در قدرت و حکومت‌اند!

جمهوری اسلامی چهار دهه با سرمایه‌گذاری نجومی در داخل و خارج کشور و انواع ترفندها از ساختن «خندق» تا صادراتی و تطمیع‌های مختلف علیه مخالفان خود به‌ویژه طرفداران پادشاهی و مشروطه‌خواهان و مدافعان دمکراسی و لیبرالیسم تلاش کرد ولی در جامعه نتیجه‌ی عکس گرفت!

اکنون نیز با اسم رمز «افراطیون» موجی را علیه قدیمی‌ترین و راسخ‌ترین جریان آزادیخواه هدایت می‌کند که همواره بر طرفدارانش در جامعه افزوده‌شده است: مدافعان دمکراسی‌خواه پهلوی‌ها که در میان آن‌ها هم طرفداران جمهوری و پادشاهی و هم چپ و راست دیده می‌شوند!

گذشته از اینکه افراطیون در میان همه جریانات و همه‌جا به‌عنوان اقلیتی ناچیز وجود دارند، اما آن‌ها که نتوانستند با «همبستگی»، جریان ملی‌گرا و طرفدار پهلوی‌ها را منزوی کنند، حالا با این اسم رمز به دنبال هدف خود هستند و ترجیح می‌دهند تمرکز را بر اقلیتی افراطی بگذارند تا شاید اکثریت را ناکار کنند!

در یک تناقض آشکار آن‌ها بیشتر تمایل دارند مخاطبان خود را افراطیون فحاشی بدانند که ارتش سایبری رژیم به دلیل اقبال پهلوی‌ها بخش مهمی از آن را تشکیل می‌دهد و نه افرادی که با اسم‌ورسم خود به ابراز نظر می‌پردازند و نه‌تنها نزدیکی با زشت‌گویان ندارند بلکه از اینکه سایبری و غیرسایبری‌ بجای آن‌ها فحاشی و فضای عمومی را مسموم کند نیز اصلاً خوشحال نمی‌شوند چراکه به سود قدرت تفکر و استدلال آن‌ها نیست!

الاهه بقراط

نکته قابل‌توجه اینکه سازندگان موج‌های تصنعی اتفاقاً با آن‌هایی نزدیک هستند که باوجود ژست دمکراسی و حقوق بشر، درست مانند جمهوری اسلامی، عقاید مذهبی دیگران را «نجس» خوانده و برخلاف اصل حقوق بشری «آزادی وجدان و مذهب»، «مبتکر» هشتگ‌های زشت و حذفی علیه مذاهب و همچنین صدور «انقلاب زنانه» بجای انقلاب اسلامی هستند!

در چنین فضایی، این جریان‌سازان مجازی و تصنعی به کمک برخی‌ رسانه‌های فارسی‌زبان تلاش می‌کنند یکسری حساب کاربری عمدتاً مستعار در فضای مجازی را به‌عنوان «پایگاه اجتماعی» ملی‌گرایان و پهلوی‌ها قلمداد کنند و نه مردم معترضی که در خیابان‌ها شعار می‌دهند و یا آنان که اعدام‌شده و یا در چنگ رژیم اسیرند و همین جریان‌سازان، البته به‌طور گزینشی، برای آن‌ها دل می‌سوزانند!

جامعه سیاسی ایران اما به خردمندی نیاز دارد و خوب است آن‌ها که مشغول «رقابت انتخاباتی» در شرایطی هستند که با تداوم جمهوری اسلامی اساساً جایی در سیاست عملاً جاری ایران ندارند، از جریان‌سازی‌های تصنعی مانند «همبستگی» و «منشور» و اتهام «افراطی» به هر آنکه مانند آن‌ها به دنبال «جمهوری دوم» نیست، دست‌بردارند و آزادی ملت و آبادی مملکت را در صدر اهداف خود قرار دهند. در این صورت همبستگی نیز به‌طور طبیعی شکل‌گرفته و افراطیون جریانات مختلف هم منزوی خواهند شد. فعلاً افراطی‌ترین افراد و جریانات با تمامی ابزار مرگبار سرکوب ۴۴ سال  است در حکومت و قدرت قرار دارند و تحریف و تخریب و  تفرقه و افراط را هدایت می‌کنند و هرگاه با ناکامی در پروژه‌های خود مواجه شوند، سرکوب در داخل و حمله در خارج و فضای مجازی را علیه ملی‌گرایان میهن‌دوست تشدید خواهند کرد.

کیهان لندن شماره ۴۱۱

 

 

مطالب مربوط

تناقض؟ توهم؟ یا هر دو؟!

دشمن ما یکی است!

اهمیت انتخابات آمریکا برای ایران به مردم و رهبری جنبش ملی وابسته است

این سایت برای ارائه بهتر خدمات به کاربران خود ، از کوکی‌ها استفاده می‌کند.
This website uses cookies to improve your experience. We'll assume you're ok with this, but you can opt-out if you wish
اطلاعات بیشتر