همبستگی ملی حامل آشتی ملی

همبستگی ملی

شعار «زن زندگی آزادی»‌ نه‌تنها توجه جهان را به انقلاب ملی ایران جلب کرد بلکه برخی افراد جناحین نظام، از احمد خاتمی امام جمعه‌ اصولگرای تهران تا محمد خاتمی «رئیس‌جمهور اصلاحات» را واداشت برای استمرار جمهوری اسلامی به رکاب‌سواری پرداخته و بازوهای تبلیغاتی و صادراتی پیدا و پنهان رژیم نیز به موج‌سواری بپردازند.

برای پیشگیری از تکرار خطاهای آزمون شده چه در روند انقلاب مشروعه و ارتجاعی ۵۷ و چه در طول حاکمیت بلامنازع فاشیسم مذهبی با فریب‌های امنیتی مانند «سازندگی» و «استحاله» در دوره علی‌اکبر هاشمی رفسنجانی، «اصلاحات» در زمان محمد خاتمی، «اعتدال» در دو دولت‌ حسن روحانی و «تحول» در دوره کنونی، می‌بایست همواره به تأمل و رصدِ روندها، ترفندها، جریانات و همچنین افراد پرداخته می‌شد. نهایتاً نیز افراد منادی و حامل سیاست‌ها هستند.

تکمیل شعار «زن زندگی آزادی» با «مرد میهن آبادی» از سوی خود معترضان به این دلیل داهیانه به نظر می‌رسد که هم تأکیدی بر همبستگی ملی و سراسری در مقابل جداسازی‌های جنسیتی و قومی  و مذهبی و عقیدتی است و هم انگشت نهادن بر دو موضوع مهمی است که جایی در تفکر جمهوری اسلامی و عملکرد آن نداشته و مقاماتش نمی‌توانند مدعی آن شوند چراکه از یکسو سیاست‌‌های ایران فروشی و بریزوبپاش برای «محور مقاومت» و شبه‌نظامیان نیابتی و از سوی دیگر واقعیات جامعه آشکارتر و کوبنده‌تر از آنست که بتوان ادعای این دو را داشت: میهن و آبادی!

الاهه بقراط

اینکه در جریان جنبش‌های اجتماعی، صف‌بندی‌ها مشخص و روشن می‌شود، یک  امر ناگزیرست و نباید آن را به‌مثابه اخلال در همبستگی ملی و یا آشتی ملی دید! اتفاقاً روشن شدن صف‌ها سبب تشخیص اخلال‌ها‌ و موانع واقعی می‌شود!

جلب اعتماد مخاطبان توسط کسانی که نه‌تنها تا دیروز با استمرارطلبان جمهوری اسلامی بودند بلکه امروز نیز با آن‌ها در یک صف قرارگرفته‌اند، آن‌هم پس‌ازآنکه سال‌هاست مردم علیه کلیت نظام و جناحین آن شعار داده و جان بر سر آن می‌گذارند، نه‌تنها ممکن نیست بلکه ازآنجاکه این تحرکات در خدمت استمرار رژیم است و این استمرار بر اساس چهار دهه تجربه عینی جز با حذف «دیگران» امکان ندارد، فضا را در خارج کشور و فضای مجازی بیش‌ازپیش رادیکال می‌کند. اگرچه جامعه فارغ از هیاهوی مجازی راه خود را می‌رود اما تلویزیون‌های فارسی‌زبان می‌توانند تأثیرات مسموم و تفرقه‌افکنانه و مأیوس‌کننده بگذارند و این جز هدف جمهوری اسلامی نیست!

در این میان آن نیرویی پیروز خواهد بود که نبض تمایلات ملت را دریافته و برای سازمان‌دهی نیروی  خروشان آن تلاش کند؛ نه برای «تحول» جمهوری اسلامی به «جمهوری دوم» و یا به قدرت رسیدن «خود»! بلکه برای به پیروزی رساندن یک جنبش ملی و مدرن که هدفی جز تحقق دمکراسی و حقوق بشر برای تأمین آزادی و امنیت و رفاه همه ایرانیان ندارد.

هرگاه بخشی از «خارج کشور» این را فهمید، آن‌وقت می‌تواند نه بازیچه جمهوری اسلامی و دولت‌های خارجی بلکه پشتیبان «همبستگی برای آزادی» و حقوق ملت برای «نجات ایران» باشد.

کیهان لندن شماره ۴۰۹

 

مطالب مربوط

بخت و فرصت و ملت

تناقض؟ توهم؟ یا هر دو؟!

دشمن ما یکی است!

این سایت برای ارائه بهتر خدمات به کاربران خود ، از کوکی‌ها استفاده می‌کند.
This website uses cookies to improve your experience. We'll assume you're ok with this, but you can opt-out if you wish
اطلاعات بیشتر