تصمیم دولت نتانیاهو برای دعوت از فرزند پادشاه فقید ایران بهمنظور بازدید دوروزه از اسرائیل و شرکت در مراسم یادبود نسلکشی یهودیان (هولوکاست) اقدامی بیسابقه و نشانه ارزیابی راهبردی تازه تلآویو از معادلات سیاسی منطقه و اهمیت نقش ایران آینده بهعنوان همپیمان دفاعی و امنیتی آن کشور است.
بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، در ماههای پایانی دولت قبلی خود پیمان صلح ابراهیم را به نتیجه رساند و بیانیه مشترک اسرائیل، امارات متحده عربی و ایالاتمتحده ۱۳ اوت ۲۰۲۰ در کاخ سفید تهیه شد. در صورت انتخاب مجدد ترامپ در سال ۲۰۲۰، پیمان صلح ابراهیم که زمینهساز تثبیت موقعیت و پذیرفتن موجودیت اسرائیل نزد کشورهای عرب مسلمان شده بود، میتوانست تعمیم یابد و به کشورهای عربی دیگری تسری داده شود؛ تحولی که با روی کار آمدن دولت دموکرات بایدن و تغییر دولت اسرائیل، عملاً متوقف ماند.
به قدرت رسیدن دوباره نتانیاهو در اسرائیل، این بار با اکثریتی قابلملاحظه که دیگر با نگرانی از ساقط شدن و ضرورت برگزاری انتخابات زودرس مواجه نیست، او را به پیگیری طرح امنیتی نیمهتمام موسوم به پیمان صلح ابراهیم و گسترش آن واداشت.
رویداد غیرمنتظرهای که در ۱۹ اسفند ۱۴۰۱ با مذاکرات شمخانی، دبیر شورای امنیت حکومت ایران و همتای سعودی او در پکن علنی شد و از تصمیم تهران و ریاض برای عادیسازی مناسبات سیاسی دو کشور طی دو ماه بعد خبر میداد، محاسبات قبلی اسرائیل برای عادیسازی روابط با بقیه کشورهای عربی، بهخصوص برقراری مناسبات سیاسی با عربستان سعودی را تا حدودی تغییر داد.
با در نظر داشتن تحولات داخلی هفت ماه اخیر ایران و اعتراضهای گستردهای که موجودیت رژیم مذهبی تهران را هدف قرار داده و به تزلزل بیشتر موقعیت حکومت نزد افکار عمومی انجامیده است، دولت نتانیاهو میتواند به این نتیجه رسیده باشد که ایفای نقش فعالتر تلآویو در سیاست داخلی ایران حکومت ایران را بیشازپیش شکننده خواهد کرد. تاکنون یکی از راهبردهای اسرائیل برای تضعیف حکومت مذهبی تهران، مشغول داشتن آن از راه تشدید تنشهای امنیتی در مناطق مرزی و بهخصوص پشتیبانی آشکار و پنهان از تمایلات جداییطلبی قومی در کردستان بوده است.
پیش از سال ۱۳۵۷ و به قدرت رسیدن حکومت مذهبی در تهران که از آن زمان موجودیت اسرائیل را هدف قرار داد و با استفاده از خاک لبنان، سوریه، کرانه غربی رود اردن و نوار غزه امنیت آن کشور را مختل کرد، مناسبات تهران و تلآویو عادی بود و همکاریهای امنیتی نیز مابین دو کشور جریان داشت و پشتیبانی دولت تلآویو از جداییطلبی قومی نیز وجود خارجی نداشت. اسرائیل اینک با کنار هم گذاشتن قطعات پازل سیاسی امنیتی منطقه، میتواند ایران آزاد و بهرهمند از یک دولت ملی، باثبات و سکولار را با ملاحظات درازمدت امنیتی و دکترین تثبیت موجودیت خود همسو ببیند و تلاشهای تازهاش را در این مسیر متمرکز کند.
ملیگرایان ایران و شخص شاهزاده رضا پهلوی مسلح شدن ایران به بمب اتمی را پیشتر منع کردهاند. حضور یک دولت ملی در تهران میتواند صرفهجویی در هزینههای سنگین اجرای «دکترین بگین» و مبادرت اسرائیل به جنگ برای بازداشتن تهران از تحقق هدف رسیدن به سلاح اتمی را در پی داشته باشد. بهعبارتدیگر، تلآویو در جمعبندی راهبردی تازه خود میتواند برای مقایسه، هزینههای تغییر رژیم در ایران را در کنار هزینههای جنگ تمامعیار برای بازداشتن حکومت مذهبی از دست یافتن به سلاح اتمی قرار دهد.
دولتهای قبلی اسرائیل ضمن اعلام پشتیبانی از مردم ایران در مبارزه آنها با حاکمیت جمهوری اسلامی، تاکنون بهعنوان اقدامهای ایذایی و بهمنظور تضعیف حکومت تهران، گرایشهای قومی در ایران را تشویق کردهاند، درحالیکه ایران یکپارچه و برخوردار از یک دولت ملی میتواند ضامن امنیت آن کشور باشد.
تصمیم اسرائیل به دعوت از شاهزاده رضا پهلوی برای سفر به آن کشور نشان میدهد که تلآویو او را بلندترین بخت رهبری تلاشهای مردم ایران برای فروکشیدن جمهوری اسلامی میبیند و تبلیغ گسترده این دیدار تاریخی نیز نشانه اهمیت آن است.
طی دیدار دوروزه شاهزاده رضا پهلوی از اسرائیل، نمادها نقشی گویا دارند و جزئیات برنامه این سفر با دقت تنظیمشدهاند. انتخاب گیلا گاملیل، وزیر امنیت اسرائیل، برای میزبانی رسمی از فرزند پادشاه فقید ایران، باهدفی خاص صورت گرفته است؛ درحالیکه هر وزیر دیگری نیز میتوانست این مسئولیت را، اما با پیامی متفاوت، عهدهدار شود.
شاهزاده در دیدار خود از اسرائیل، دوشنبهشب در مراسم سالانه یادبود هولوکاست شرکت میکند؛ درحالیکه جمهوری اسلامی هولوکاست را که یهودیان روی آن حساسیتی فوقالعاده دارند، انکار میکند.
ولیعهد ایران علاوه بر دیدار با نمایندگان یهودیان ایرانیتبار، در این سفر با خانوادههای ایرانیالاصل بهائی در اسرائیل نیز دیدار میکند؛ جمعیتی که به دلیل نفی موجودیت و آزار و شکنجه گسترده و مصادره اموالشان در حکومت اسلامی طی چهار دهه گذشته ناگزیر شدهاند کشور خود را ترک کنند. دیدار شاهزاده با خانوادههای بهائی میتواند تقابل رفتار رژیم کنونی با آزادیهای فردی و اجتماعی در یک حکومت ملی و قانونمند در ایران را نشان دهد.
از دیگر برنامههای تنظیمشده برای شاهزاده، پیش از دیدار او از دیوار ندبه در اورشلیم که دومین مکان مقدس یهودیان است و معمولاً همه رهبران سیاسی و شخصیتهای بلندپایه از آن بازدید میکنند، رفتن به یک کارخانه آبشیرینکن است که با در نظر گرفتن خطر جدی خشکسالی که کشور او را بهشدت تهدید میکند و پیشرفتهای اسرائیل در این زمینه، میتواند دارای اهمیت خاص باشد.
پیش از آغاز دیدار شاهزاده رضا پهلوی، وزیر امنیت اسرائیل تصمیم او برای بازدید از اسرائیل و گفتوگو با مقامهای آن کشور را «شجاعانه» خواند. او گفت: «ولیعهد نمادی از رهبری را عرضه میکند متفاوت با آنچه از رژیم آیتاللهها میبینیم. او ارزشهایی را هدایت و نمایندگی میکند که بر پایه صلح و بردباری و تحمل دیگران قرار دارند و این با رفتارهای افراطگرایانی که در ایران کنونی حکومت میکنند، در تقابل کامل است.»
شاهزاده رضا پهلوی هم در پیام خود پیش از سفر به اسرائیل، با استناد به رفتار کورش کبیر که شش قرن پیش از میلاد مسیح یهودیان را از تبعید به سرزمین موعود بازگرداند، گفت: «مردم ایران، بهعنوان فرزندان کورش، دولتی میخواهند که میراث او در پاسداری از حقوق بشر و احترام به باورهای مذهبی و فرهنگی متفاوت را گرامی بدارد و مناسبات صلحآمیز و دوستانه با اسرائیل و همچنین همسایگان خود را از سر بگیرد.»
در کنار انتشار وسیع خبر سفر ولیعهد ایران در رسانههای جهانی، انعکاس گسترده خبر دعوت دولت اسرائیل از شاهزاده رضا پهلوی در رسانههای اجتماعی هم نشانه توجه خاص مردم و مخالفان جمهوری اسلامی به جایگاه تلآویو در آینده ایران آزاد و آنطور که وزیر امنیت دولت نتانیاهو گفت، پذیرش تلویحی نقش او در رهبری مخالفان جمهوری اسلامی برای تلآویو است.
برگرفته از ایندیپندنت فارسی