دشمنان آزادی

دشمنان آزادی

دشمنان آزادی بر دو گونه‌اند: خودکامگان و فرومایگان. خودکامگان با آزادی دیگران دشمنی می‌ورزند و مایل‌اند اراده مختار خود را بر همگان تحمیل کنند. خودکامه خود را برتر از همه می‌داند، ازاین‌رو آزادی را صرفاً برای خود می‌خواهد و با هرگونه حاکمیت قانون مخالفت می‌کند چون قانون محدودکننده قدرت نامحدود است. می‌توان گفت بدترین دشمن آزادی بیشترین تمنای اراده آزاد را برای خود دارد، تمنایی که تحقق آن عملاً به بردگی دیگران می‌انجامد.

دکتر موسی غنی‌نژاد

گونه دوم دشمنان آزادی سُفله‌ها یا فرومایگان هستند. بی‌مایگان، ترسوها و تنبل‌ها از آزادی بیزارند زیرا در وضعیت آزادی که قانون حکم می‌راند و قواعد همه‌شمول بر کردارها و اراده‌های انسان‌ها حاکم است، زندگی اجتماعی عرصه رقابت‌ها و پیکارهای بی‌پایان با نتایج نامعلوم است. وضعیت موردپسند بی‌مایگان زبون، وضعیت انحصاری است که در آن دست یافتن به امتیازات و مدارج موفقیت، فارغ از رقابت و بدون شایستگی، به‌صرف چاپلوسی و اظهار بندگی امکان‌پذیر است. رقابت وجه مهمی از زندگی اجتماعی انسان‌ها در وضعیت آزادی است، بنابراین، آن‌هایی که استعدادی در خود سراغ ندارند تا در میدان رقابت عرضه نمایند از آزادی گریزانند. آن‌ها که از نتیجه نامطمئن رقابت ترس دارند تلاش می‌کنند از ورود آزادانه دیگران به عرصه فعالیت‌های اقتصادی و سیاسی جلوگیری کنند و خود یکه‌تاز میدان باشند. آن‌ها ترجیح می‌دهند قهرمان مسابقات بدون رقیب و پیکارهای انجام نیافته باشند! فرومایگان همیشه از انحصارهای سیاسی و اقتصادی حمایت می‌کنند زیرا تنها از این طریق است که می‌توانند به امتیازاتی که شایستگی آن را ندارند دست یابند و حفظ کنند. بی‌دلیل نیست که فرومایگان جذب مغناطیس خودکامگان می‌شوند و به ناگزیر این‌ها را از وجود شایستگان محروم می‌سازند. فرومایگان و خودکامگان مکمل هم‌اند، هردو گروه با آزادی دشمنی می‌ورزند اما با دو انگیزه متفاوت.

 

موسی غنی نژاد

مطالب مربوط

جهان دستخوش دولت‌های بی ملت

تعریف صلح

چرا «لیبرال» را به‌عنوان صفت به کار می‌برم؟

این سایت برای ارائه بهتر خدمات به کاربران خود ، از کوکی‌ها استفاده می‌کند.
This website uses cookies to improve your experience. We'll assume you're ok with this, but you can opt-out if you wish
اطلاعات بیشتر