جای بسی خوشوقتی است که موضوع دادخواهی در میان نیروهای سیاسی نیز فراگیر شده و مرزهای عقیدتی را درزمینهی دادوبیداد زیر پا میگذارد.
درست همانگونه که جمهوری اسلامی حدومرزی در سرکوب مخالفان خود نمیشناسد و آنها را به اشکال مختلف حذف میکند، دادخواهی نیز شامل همه میشود حتا اگر شماری از این مخالفان از جنس افکار و ایدئولوژی خود این نظام و عکسبرگردان آن باشند.
این دادخواهی تازه به بیداد جمهوری اسلامی در زمینه سیاسی و عقیدتی مربوط میشود وگرنه اساس حقوق قضائی و قوانین مدنی و کیفری در این نظام بر احکام شرعی و ناعادلانه قرارگرفته و شهروندان عادی در حقوق مدنی و سیاسی و متهمان و مجرمان در قوانین جزائی از حقوق مسلّم خود بهرهمند نمیشوند.
در این میان اما به نظر میرسد موضوع دادخواهی فقط در ارتباط با قربانیان و جانباختگان در مرکز توجه است یعنی پسازآنکه موهبت زندگی از شهروند معترض یا منتقد یا مخالف توسط حکومت سلب شد، خانواده و بازماندگان وظیفه و مسئولیت دادخواهی آنان را بر عهده میگیرند. درحالیکه نهتنها انبوهی از زندانیان سیاسی و عقیدتی در چنگ حکومت گرفتارند بلکه خود دادخواهان نیز دستگیرشده و به زندان میافتند و میبایست دادخواه زندانیان نیز بود.
جنبش دادخواهی در ایران نیز عین خود نظام یک پدیده منحصربهفرد است و رسیدگی به دهها هزار پروندهی جنایت علیه مخالفان و دگراندیشان به سازماندهی اداری و سالها وقت و استفاده از تجارب و همکاری کشورهایی نیاز دارد که این مرحله را در تاریخ معاصر خود از سر گذراندهاند. ضمن اینکه موضوع دادخواهی نه یک امر شخصی بلکه اجتماعی و همگانی و مربوط به دادستانی عمومی است و الزاماً به شاکی خصوصی نیاز ندارد!
درست است که بخشی از نتایج پروندههای دادخواهی از جمله جبرانهای معنوی و خسارات مادی یا غرامت به خانواده و بازماندگان آسیبدیدگان و جانباختگان مربوط میشود اما اخلاق و وجدان و زندگی اجتماعی که حیات و ارتقاء جامعه بر آن استوار است، حکم میکند که صرفاً به دلیل آسیب خود، پرچم دادخواهی بلند نکنیم بلکه دادخواه همسایه و هموطن و همنوع خود باشیم!
از همین رو میتوان گفت که جنبش دادخواهی نهتنها متحد کننده شهروندانیست که هر یک بهنوعی آسیبدیدهاند، بلکه میتواند به بازسازی مفاهیم حقوقی و فرهنگی بپردازد که توسط جمهوری اسلامی بهشدت آسیبدیده ولی خانوادههای دادخواه در ایران آن را به اشکال مختلف به نمایش میگذارند: همدلی و همبستگی در امر مشترکِ دادخواهی، فارغ از همه تفاوتهایی که بهطور طبیعی، همواره و همهجا، وجود دارد.