چهارشنبه ۱۶ فروردین زادروز حمیدرضا روحی از جانباختگان میهن بود. او در این روز تازه بیستساله میشد؛ اما ۲۷ آبان ۱۴۰۱ در «شهرزیبا»ی تهران با شلیک مستقیم مأموران سرکوب کشته شد. حمیدرضا روحی یکی از صدها شهروندیست که در جریان اعتراضات آزادیخواهانه کشته شدند و «سازمان حقوق بشر ایران» نام ۵۳۷ تن را که بیشتر آنها در شهریور و مهر و آبان ۴۰۱ جان باختند، ثبت کرده است.
شهرزیبا، محلهای که خانواده روحی در آن زندگی میکند، در زادروز بیستسالگی وی ملتهب بود. مأموران امنیتی تصاویر و تزئیناتی را که درودیوار خانهی وی را پوشانده بود کندند و بردند. بر اساس گزارشها، امنیتیها از حضور خانوادهاش بر مزار وی در «بهشتزهرا» نیز جلوگیری کردند؛ اما از نخستین ساعات شامگاه چهارشنبه شعارهایی که در تمامروزهای اعتراضاتی که خود معترضان آن را انقلاب خواندهاند، بار دیگر در غرب تهران فضا را پر کرد؛ مردم خانوادهی روحی را که یکی دیگر از پسران ایران را تقدیم آزادی میهن کرده تنها نگذاشتند.
در این میان، جمهوری اسلامی در حالی به خیال خود «بساط اغتشاش» را جمع کرده که مثل همیشه با سرکوب خونین، آتش خشم و انزجار مردم را تنها به زیر خاکستر رانده است بدون اینکه برای حل مشکلات مردم که خود نظام مهمترین آنهاست، راهکاری عملی داشته باشد. در کجا دیدهشده که مشکل بتواند خودش را حل کند و یا گره با گره باز شود؟!
تحرکات منطقهای رژیم نیز که بتواند با همکاری چین و روسیه، روابط خود را با عربستان سعودی نهتنها بهعنوان یک قدرت منطقهای بلکه بهمثابه «مهد» و «قبلهی جهان اسلام» بهبود بخشد و شاید راههای باریکی را برای ورود ارز به کشور باز کند، تنها ممکن است التیامی بر زخمهای عمیق خود نظام باشد و نه اینکه بتواند به خواستهای حقوقی معترضان صنفی و شهروندانی پاسخ دهد که اساساً جمهوری اسلامی را بهعنوان حکومتی نمیخواهند که آزادی و امنیت و رفاه را از آنها سلب و دریغ کرده است.
این حکومت بیش از چهار دهه فرصت داشت تا با تکیهبر زیرساختهای محکمی که پیش از انقلاب بناشده بود و با استفاده از منابع عظیم اقتصادی اعم از طبیعی و نیروی انسانی، سطح آزادی و امنیت و رفاه ملت و مملکت را ارتقاء دهد؛ اما بنا بر سرشت فرقهای و ضد بشری خود، همه این امکانات را صرف گروگانگیری و جنگ و سلطهجویی و صدور انقلاب و غارت منابع و تخریب محیط زیست و سرکوب بیامان دستکم سه نسل از ایرانیان کرد.
در این میان، مخالفت و مقاومتی که در برابر این فاشیسم مذهبی شکل گرفت، موازی با ناتوانی و ناکارآمدی مزمن رژیم، توانمند و کارآمد شد اگرچه هر بار حکومت با کابوس سرنگونی به سرکوب خونین پرداخت و خود را تضعیف و منفورتر از پیش کرد. امروز اما آینده بیشازپیش روشن است: پیروزی ملت و انقلاب ملی برای آزادی!