یکپارچگی ایران شرط نیست، اصل است!

ایران

گزارش تحلیلی هفته، کیهان لندن

هرچند تظاهرات خیابانی در ایران با سرکوب وحشیانه، اجرای چند حکم اعدام و بازداشت‌های گسترده و فشار بر خانواده‌های جان‌باختگان و زندانیان فروکش کرده اما مقامات حکومت نیز از بحرانی که پیش روی نظام قرار دارد باخبرند. به‌ویژه آنکه اعتراضاتی که خود مردم آن را «انقلاب» خوانده‌اند، به چرخش سیاست در کشورهای غربی انجامیده است. جامعه جهانی و افکار عمومی کشورهای مختلف هرگز تا این اندازه در مقابله با نظام جمهوری اسلامی و درک ضرورت تغییر شرایط، همگرا با یکدیگر و همچنین همسو با منافع و حقوق مردم ایران نبوده است.

 

تلاش‌ برای بقا به هر قیمت

بحران فراگیر نظام واقعیتی است که از سوی مقامات و تحلیلگران و رسانه‌های وابسته داخلی نیز بر آن تأکید شده است. آن‌ها می‌دانند اعتراضات انقلابی در شرایط فعلی چیزی جز  آتش زیر خاکستر نیست و در نخستین فرصت دوباره و آن‌گونه که تجربه سال‌های گذشته نشان داده است، با شدت بیشتر ادامه خواهد یافت. از همین رو به اشکال مختلف تلاش می‌کنند یا توجهات را دوباره به‌سوی «توافق اتمی» جلب کنند و یا با تزریق یأس و ناامیدی چنین القاء کنند که انقلاب آزادیخواهی مردم شکست‌خورده است.

الاهه بقراط

از سوی دیگر، اتاق‌های فکر امنیتی نظام از طریق نیروهایی که اتفاقاً برای چنین روزهای مبادایی در آب‌نمک خوابانده‌اند، تلاش می‌کنند همبستگی ملی در داخل و همچنین بین داخل و خارج را با جنجال و انواع تفرقه ازجمله بر سر اصولی که بدون آن‌ها انقلاب آزادیخواهی کنونی اساساً از مفهوم تهی می‌شود، به انحراف کشانده و همگرایی و پشتیبانی دمکراسی‌ها از جایگزینی نظام جمهوری اسلامی با یک نظام دمکراتیک و مبتنی بر حاکمیت ملی را با بن‌بست روبرو سازند.

روشن است که اتاق‌های فکر نظام همواره نه با اصولگرایان بلکه توسط کارگزاران و اصلاح‌طلبانِ تحول‌خواه در چارچوب «جمهوری اسلامی» پرشده است. در شرایط بحرانی کنونی به نظر می‌رسد آن‌ها ازجمله منتظرند تا شاید مرگ خامنه‌ای فرصتی در اختیار آن‌ها بگذارد تا نظام را به شکلی استحاله یافته که از زمان علی‌اکبر رفسنجانی مطرح بوده ادامه دهند. بر اساس تجربه و آنچه از نظرات و سیاست‌ها انتشار می‌یابد، یکی از اهداف مهم این تلاش، مقابله با ملی‌گرایی و پهلوی‌هاست و برای رسیدن به هدف، اگر مجبور شوند، از گروه‌های تجزیه‌طلب و امثال مجاهدین خلق نیز یاری خواهند گرفت. نشانه‌های چنین سیاستی را این روزها به فراوانی می‌توان در رسانه‌های داخلی ایران دید.

 

عادی‌نمایی شرایط بحرانی

مدتی است حکومت پروژه «عادی‌نمایی» را آغاز کرده و دستگاه‌های تبلیغاتی نظام و مقامات اصرار دارند چنین نمایش دهند که همه‌چیز آرام است و وضعیت کاملاً عادیست! اما ادامه فیلترینگ و سانسور پلتفرم‌های مجازی همراه با تداوم قطع و تضعیف اینترنت، در کنار استقرار نیروهای امنیتی در گوشه و کنار شهرها و همچنین ادامه اعتراضات در گوشه و کنار ایران نشان می‌دهد که اصلاً چنین نیست!

این‌همه جدا از شرایط اقتصادی اسفبار و گرانی نجومی ارز و کالاهای ضروریست که حکومت هیچ راهکاری برای مهار آن ندارد چه برسد به اینکه بتواند بر آن غلبه کند.

شرایط بین‌المللی نیز اصلاً به نفع جمهوری اسلامی نیست هرچند که برخی رسانه‌ها ازجمله روزنامه‌های خارجی تلاش می‌کنند در همسویی با سیاست عادی‌نمایی جمهوری اسلامی، دوباره موضوع توافق اتمی را به خبر عمده تبدیل کنند. آن‌ها درحالی‌که دولت‌های خارجی به‌ویژه اروپایی‌ها در چهار ماه گذشته بیشتر از آنکه با مقامات جمهوری اسلامی مراوده داشته باشند شنونده مواضع مخالفان جمهوری اسلامی بوده‌اند.

در چنین شرایطی هرقدر تأثیر فعالیت‌های اپوزیسیون ازجمله تظاهرات و راهپیمایی‌های مداوم در شهرهای مختلف جهان بر تصمیمات و اقدامات دولت‌های غربی در مورد جمهوری اسلامی افزایش پیداکرده، کارآیی دستگاه به‌اصطلاح دیپلماسی جمهوری اسلامی که حتا از پشتوانه تحرکات نظامی و تروریستی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی نیز برخوردار است تضعیف‌شده است. موضوع تروریستی اعلام کردن سپاه پاسداران انقلاب اسلامی  و تصویب آن در پارلمان اروپا، حتا اگر شورای وزیران خارجه اتحادیه اروپا آن را تصویب نکند، بیش‌ازپیش به انزوای سیاسی و اقتصادی جمهوری اسلامی انجامیده به‌ویژه آنکه هم‌زمان چندین کشور به تحریم ده‌ها مقام و فرد و نهاد وابسته به رژیم پرداختند.

به‌این‌ترتیب، به پشتوانه‌ی انقلاب مردم ایران و جان‌فشانی آن‌ها در وحشیانه‌ترین شرایط سیاسی و اقتصادی که جمهوری اسلامی به آن‌ها تحمیل کرده، میدان تاخت‌وتاز بین‌المللی از جمهوری اسلامی گرفته شد و در اختیار مخالفان رژیم قرار گرفت. مخالفانی که از چهره‌های سیاسی جدی تا «اینفلوئنسرها»ی شبکه مجازی را در برمی‌گیرد و چنانکه شاهزاده رضا پهلوی نیز تأکید کرده است، هرکدام نقش خود را ایفا می‌کنند. همین مجموعه سبب شد تا در نشست ۲۹ دی‌ماه پارلمان اروپا که در آن رأی به تروریستی اعلام شدن سپاه پاسداران انقلاب اسلامی داده شد، اعضای پارلمان سخنانی بر زبان‌آورند که مخالفان دمکراسی‌خواه جمهوری اسلامی چهار دهه است تکرار می‌کنند اما غرب هیچ گوش شنوایی برای آن‌ها نداشت.

 

ایرانیان خارج کشور در خدمت ایران متحد

درحالی‌که قدرت‌های بین‌المللی در تمام سال‌های گذشته ترجیح می‌دادند تا در مماشات با جمهوری اسلامی به مهار جنگ‌افروزی و ماجراجویی‌های اتمی و تروریستی آن بپردازند، اما در عمل دیدند که این‌همه نه‌تنها به افزایش و گسترش پروژه‌های نظامی و تسلیحاتی آن انجامید بلکه از اواسط تابستان روشن شد که در تجاوز روسیه علیه اوکراین نیز رژیم اسلامی در برابر اروپا قرارگرفته است! انقلاب آزادیخواهی ایرانیان در چنین صف‌بندی پس از قتل حکومتی مهسا امینی در ۲۵ شهریور ۱۴۰۱ شعله‌ور شد و ادامه یافت.

حامد محمدی

باوجود هزاران خبر و تصویر و ویدئویی که از اعتراضات مردم و سرکوب وحشیانه‌ی آنان در فضای مجازی منتشر می‌شود اما مسئولیت اصلی رساندن صدای مردم داخل ایران به گوش رهبران غرب  به عهده ایرانیان خارج کشور افتاد و آن‌ها با هر تعلق سیاسی و اجتماعی این وظیفه را به بهترین شکل به انجام رسانده‌ و می‌رسانند. البته جمهوری اسلامی نیز بیکار ننشست و یکی از مهم‌ترین حربه‌های خود را که از زمان روی کار آمدنش همواره برای سرکوب استفاده کرده، به کار انداخت: تفرقه با اختلافات و تنوع قومی و مذهبی که نه نقطه‌ضعف بلکه همواره اساس قوت ایرانیان بوده است. حربه‌ای که تاکنون با همبستگی ملی در کشور و همگرایی داخل و خارج ناکار مانده اما نباید قدرت تخریب آن را دست‌کم گرفت.

در این میان، همراه با شعارهای مردم معترض در طول انقلاب کنونی که مرتب بر همبستگی ملی و یکپارچگی سرزمینی تأکید داشته، بخش بزرگی از گروه‌های سیاسی و فعالان سیاسی و مدنی خارج کشور نیز بر سه اصل تمامیت ارضی، ایجاد یک نظام دموکراسی سکولار مبتنی بر حقوق بشر و حق مردم برای تعیین شکل نظام سیاسی ایران آینده از طریق انتخابات آزاد اتفاق‌نظر دارند و بسیاری از چهره‌های شناخته‌شده و شماری از گروه‌ها و تشکل‌های ملی‌گرا و ایران‌دوست بر همین اساس اعلام موضع کرده‌اند.

یکی از محورهای مشترک گروه‌های دمکراسی‌خواه که فراتر از تعلقات سیاسی خود بر منافع ملی و آزادی و امنیت و رفاه مردم ایران تمرکز دارند، دیدگاه‌ آن‌ها در مورد نقش ویژه شاهزاده رضا پهلوی به‌عنوان یک شخصیت سیاسی دمکرات ملی و بین‌المللی و آگاه و شفاف است که می‌تواند مدافع حقوق مردم ایران و صدای آن‌ها در مجامع جهانی و گفتگو با مقامات دولتی و سیاستمداران باشد.

در همین ارتباط، وی پس از استقبال گسترده از کارزار وکالت سیاسی در بیانیه‌ای بار دیگر دست همکاری به‌سوی سایر دموکراسی‌خواهان دراز کرد و اعلام نمود «ابراز عمومی این اعتماد، ازجمله این امکان را به من و دیگر افراد مورد وثوق شما می‌دهد تا با قدرت و صراحت بیشتری به نمایندگی از شما در سطح بین‌المللی گفتگو و مذاکره کنیم.»

شاهزاده رضا پهلوی همچنین در مصاحبه با «اسکای نیوز» بار دیگر اعلام کرد «در تمام ۴۳ سال گذشته تأکید کردم که تنها هدفم رساندن ایران به نقطه‌ای است که مردم ایران در انتخاباتی آزاد و منصفانه در مورد آینده خود تصمیم بگیرند. در این لحظه باید با صدایی متحد صحبت کنیم که خواست اصلی و اساسی هم‌وطنان در ایران است.»

در تضاد با این مسیر روشن است که هم جمهوری اسلامی و هم مدافعان پیدا و پنهان آن از یکسو با تروریستی اعلام شدن سپاه پاسداران انقلاب اسلامی توسط اتحادیه اروپا مخالفت می‌ورزند و از سوی دیگر هر سنگی که بتواند در این راه می‌اندازند تا از رسیدن جامعه به آن «نقطه‌ای که مردم ایران در انتخاباتی آزاد و منصفانه در مورد آینده خود تصمیم بگیرند» جلوگیری کنند.
الاهه بقراط  و حامد محمدی

کیهان لندن شماره ۳۹۸

 

 

مطالب مربوط

تناقض؟ توهم؟ یا هر دو؟!

دشمن ما یکی است!

اهمیت انتخابات آمریکا برای ایران به مردم و رهبری جنبش ملی وابسته است

این سایت برای ارائه بهتر خدمات به کاربران خود ، از کوکی‌ها استفاده می‌کند.
This website uses cookies to improve your experience. We'll assume you're ok with this, but you can opt-out if you wish
اطلاعات بیشتر