ترکیه، درس‌های گذشته در خدمت آینده

رجب طیب اردوغان

باآنکه هنوز چهار یا پنج ماه به انتخابات ترکیه مانده است، رجب طیب اردوغان هم‌اکنون سرگرم نبردهای انتخاباتی است. رئیس‌جمهوری ترکیه امیدوار است که با پیروزی در انتخابات آینده‌ــ در ماه مه یا ماه ژوئن‌ــ تسلط خود بر قدرت را به مدت پنج سال دیگر تمدید کند. اگر او در این نبرد پیروز شود، به‌عنوان طولانی‌ترین حکمران ترکیه مدرن وارد تاریخ خواهد شد؟

یک تصویر فوری از توازن قوای انتخاباتی در حال حاضر نشان می‌دهد اردوغان که همچنان محبوب‌ترین شخصیت سیاسی ترکیه به شمار می‌رود، احتمالاً در انتخابات ریاست‌جمهوری پیروز خواهد شد اما در انتخابات پارلمانی، اکثریت را از دست خواهد داد.

اردوغان فعالیت‌های انتخاباتی را درواقع از یک سال پیش آغاز کرد. ماندن در قدرت در سال آینده برای او اهمیتی ویژه دارد. سال ۲۰۲۳ هفتادوسومین سالگرد پیروزی انتخابات حزب دموکرات ترکیه است که عدنان مندرس، سیاستمدار اسلام‌گرا را به مدت ۱۰ سال بر کرسی نخست‌وزیری نشاند. امسال همچنین سالگرد نبرد ملازگرد که در آن آلب ارسلان توانست ارتش بیزنطیه را شکست دهد، با سروصدای بی‌سابقه برگزار خواهد شد. همچنین در این سال، اردوغان به ۷۰ سالگی خواهد رسید و به‌عنوان سالخورده‌ترین رهبر ترکیه مدرن وارد تاریخ خواهد شد. در این سمفونی سالگردها، سالگرد تأسیس جمهوری ترکیه نیز در سال ۲۰۲۴ جایگاه ویژه‌ای خواهد داشت.

محاسبات اردوغان برای پیروزی در انتخابات بر دو فرض متکی است. فرض اول این است که احزاب مخالف نخواهند توانست برای عرضه یک نامزد مشترک به توافق برسند. ماه گذشته، شش حزب اصلی مخالف توانستند یک ائتلاف انتخاباتی پیرامون برنامه‌های مشترک شکل دهند، اما در مورد یک نامزد مشترک برای مقابله با اردوغان به توافق نرسیدند. در حال حاضر، رقابت‌های حزبی و جاه‌طلبی‌های شخصی مانع توافق بر سر یک نامزد مشترک‌اند‌ــ بن‌بستی که ممکن است، سرانجام، احزاب مخالف را وادار کند ضعیف‌ترین نامزد احتمالی یعنی کمال قلیچ‌دار اوغلو، رهبر حزب جمهوری خلق را بار دیگر به میدان بفرستند.

فرض دوم اردوغان این است که تازه‌ترین مانورهای سیاسی و دیپلماتیک دولت او خواهد توانست خطاها و نقاط ضعف او در پنج سال گذشته را تا حدی بپوشاند. این مانورها که از تقریباً یک سال پیش آغاز شد، جنبه‌های مسلکی حکومت اردوغان را به حاشیه رانده است. در این مدت، اردوغان کوشیده است تا به‌صورت رهبر سیاسی با تکیه‌بر برنامه‌های عملی جلوه کند. تکیه‌کلام تازه او «منافع ملی» است که جای «ارزش‌های اسلامی» را گرفته است. بدین‌سان، می‌توان گفت که اردوغان از اسلام برای رسیدن به قدرت و حفظ آن استفاده کرد، اما اکنون کوبیدن بر طبل اسلام را خطری برای حفظ قدرت خود می‌داند و درنتیجه، گفتمان «منافع ملی» را به میان می‌آورد.

امیر طاهری

به‌عبارت‌دیگر، اردوغان به‌طور غریزی درک می‌کند که هر نظام سیاسی با اغراق در اصل اولیه‌اش فاسد می‌شود و درخطر سقوط قرار می‌گیرد‌ــ یعنی زیادی اسلامی شدن می‌تواند ویرانگر یک نظام متکی بر اسلام باشد.

در مسیر فاصله‌گیری از اسلام و حرکت به‌سوی یک استراتژی متکی بر اصالت عمل، اردوغان توانسته است با تثبیت کنترل خود بر جنبش جهانی «اخوان المسلمین» (برادران مسلمان) آنان را در خدمت منافع ملی ترکیه به کار گیرد. در همین مسیر، او با حفظ عضویت ترکیه در پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) مناسباتش با ولادیمیر پوتین، رئیس‌جمهوری روسیه را گرم نگه‌داشته است. بدین‌سان، او هم به اوکراین اسلحه می‌فروشد‌ــ ازجمله پهپادهای بیرقدار‌ــ و هم با سهم‌گیری از صادرات گندم و حبوبات روسیه و اوکراین، سالانه ۱۰ تا ۱۵ میلیارد دلار سود می‌برد.

فاصله‌گیری از روش‌های مسلکی و اتخاذ سیاست‌های اصالت عملی به اردوغان امکان داده است که مناسبات آسیب‌دیده ترکیه با مصر، اسرائیل، عربستان سعودی، امارات متحده عربی و از همه مهم‌تر، اتحادیه اروپا را تا حد زیادی ترمیم کند.

در همین مسیر، اردوغان موقعیت خود را به‌عنوان یکی از دو تصمیم‌گیرنده نهایی درباره سوریه، همراه با پوتین، تثبیت کند. حذف جمهوری اسلامی از صحنه تصمیم‌گیری برای سوریه یکی از موفقیت‌های روش اصالت عملی اردوغان است. همین روش به او امکان داده است که بقایای رژیم بشار اسد را نیز در مسیر منافع ترکیه قرار دهد. هم‌اکنون ترکیه عملاً بخشی از خاک سوریه را ضمیمه کرده است و از آن به‌عنوان سرزمین حائل برای جلوگیری از حملات گروه‌های مسلح کرد‌ــ یعنی حزب کارگران کرد (پ.ک.ک)‌ــ بهره می‌گیرد. با بهره‌گیری از میانجی‌گری آمریکا که بخشی دیگر از سوریه را با کمک شاخه‌ای از پ.ک.ک در کنترل دارد، اردوغان توانسته است بخشی از نیروی ثبات زداینده گروه‌های کرد را به‌سوی ایران منحرف کند. امروز، پ.ک.ک از طریق شعبه‌های ایرانی‌اش به تضعیف موقعیت جمهوری اسلامی کمک می‌کند و بدین‌سان، یک رقیب احتمالی ترکیه در بازی قدرت منطقه‌ای را به کنار صحنه می‌راند.

ترکیه، امروز، به لبنان نیز توجه دارد. هم‌اکنون، دو شرکت حفاری ترک در پروژه بهره‌گیری از ذخایر گاز در آب‌های لبنان حضور دارند، درحالی‌که شرکت‌های ایرانی به‌رغم تجربه بیشتر، حتی اجازه نیافته‌اند پیشنهادهای خود را برای شرکت در آن پروژه ارائه دهند. یک شاهکار دیگر اردوغان این است که شرکت‌های ترک، در آن‌طرف منابع گاز مدیترانه، یعنی طرف اسرائیلی نیز حضور دارند.

چرخش اردوغان به‌سوی استراتژی اصالت عملی در خدمت منافع ملی، نه ملاحظات مسلکی، بازگشت به موضعی است که یک ربع قرن پیش، در آغاز ورودش به صحنه سیاست به‌عنوان شهردار استانبول، مطرح کرده بود: سیاست «صفر دشمن» داشتن. این درست برعکس استراتژی آیت‌الله علی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی در ایران، است که افزودن برشمار دشمنان را معیار پیشرفت و موفقیت خود می‌داند.

جمهوری اسلامی با خرج میلیاردها دلار در عراق، سوریه و لبنان نتیجه‌ای جز برانگیختن خشم و نفرت مردمان آن کشورها علیه خود نگرفته است. اردوغان، از سوی دیگر، توانسته است در آخرین لحظه وارد شود و با یک «انا شریک» به سهم‌گیری بپردازد. محمد بارلاس، روزنامه‌نگار ترک، می‌نویسد: «ایران خرج می‌کند، ترکیه بهره‌برداری می‌کند!» در عراق، ایران برق و گاز را عملاً رایگان تحویل می‌دهد، درحالی‌که ترکیه هرسال ۱۰ تا ۱۵ میلیارد دلار از صدور نفت و گاز عراق، به‌ویژه در بخش اربیل از «کردستان خودمختار» بهره می‌گیرد. عراق با ۶۶ کشور، ازجمله ترکیه، قراردادهای نفتی دارد، درحالی‌که جمهوری اسلامی نتوانسته است حتی برای بهره‌برداری از منابع مشترک نفتی در جزایر مجنون، بغداد را به توافق وادارد.

در سوریه، طرح‌های بازسازی که تاکنون عرضه‌شده‌اند همگی به روسیه و ترکیه تعلق دارند. سهم جمهوری اسلامی چیزی جز عرضه نفت به‌صورت رایگان یا کمک اعتباری نیست. در طرح بازسازی بندر بیروت، همراه با راه‌آهن بیروت‌ـ‌بقاع، ۳۰ کشور غالباً از اتحادیه اروپا و آمریکا، به انضمام ترکیه، به سر سفره رسیده‌اند، درحالی‌که جمهوری اسلامی هنوز منتظر دعوت‌نامه است.

در منطقه قفقاز جنوبی، ترکیه طرح «پان تورانیسم» را با کمک جمهوری آذربایجان پیش می‌برد و هم‌اکنون با حضور نظامی در آنجا، می‌کوشد تا در تعیین آینده دریای مازندران نیز سهم داشته باشد. ترکیه با سهم‌گیری از منابع انرژی جمهوری آذربایجان و تجارت با آن کشور، هرسال میلیاردها دلار به دست می‌آورد. در همان حال، جمهوری اسلامی در نقش پول پخش‌کن در ارمنستان قرار دارد. ترکیه و ترکمنستان بیش از ۱۵ قرارداد برای صدور گاز ترکمنستان از طریق شاه‌لوله به ترکیه و ازآنجا به اروپا امضا کرده‌اند. در همان حال، ترکمنستان عرضه گاز به جمهوری اسلامی را متوقف می‌کند.

شش عضو سازمان همکاری خلیج‌فارس در ماه‌های گذشته برنامه‌های بلندپروازانه‌ای برای سرمایه‌گذاری در ترکیه عرضه کرده‌اند، درحالی‌که هیچ‌یک از آنان حاضر نیست حتی یک ریال در جمهوری اسلامی سرمایه‌گذاری کند.

روسیه پیشرفته‌ترین سامانه دفاع ضد هوایی خود را در اختیار ترکیه می‌گذارد، اما وقتی نوبت به جمهوری اسلامی می‌رسد، سامانه کهنه و از رده خارج‌شده ارسال می‌شود. در همان حال، اردوغان با بهره‌گیری از حق «وتو» خود به‌عنوان عضو ناتو، نظراتش را بر داوطلبان تازه عضویت‌ــ یعنی فنلاند و سوئد‌ــ تحمیل می‌کند. اردوغان همچنین توانسته است ترکیه را در مقامی مرکزی در طرح جهانی «کمربند» چین قرار دهد، درحالی‌که جمهوری اسلامی تنها کشور منطقه است که از این طرح حذف‌شده است.

تجربه اردوغان در ترکیه با پیروزی در ۱۲ انتخابات، نشان می‌دهد که اسلام‌گرایی درصورتی‌که از حدی فراتر نرود، ممکن است دردسرساز باشد اما ویرانگر نخواهد بود.

البته رکورد اردوغان خالی از نقاط منفی نیست. هم‌اکنون تورم ۶۴ درصدی اقتصاد ترکیه را به‌سوی بحران کشانده است. بازداشت گسترده مخالفان واقعی یا تصوری، تصفیه‌های وسیع در ارتش، نیروهای امنیتی، دادگستری و دیگر بخش‌های دولتی، افزایش فشار بر مطبوعات و زندانی کردن ده‌ها روزنامه‌نگار، فساد گسترده که در بعضی موارد، نزدیکان اردوغان را هم در برمی‌گیرد جزو این نقاط منفی‌اند. یک نقطه منفی دیگر کیش شخصیت اردوغان است که می‌کوشد او را از حد یک رهبر سیاسی انتخاب‌شده به سطح سلطان یا خلیفه ابدی ارتقا دهد. این کیش شخصیت همچنان در مقایسه با کیش شخصیت خامنه‌ای‌ــ به‌عنوان امام جدید شیعیان و رهبر امت اسلام به‌طورکلیــ متواضعانه به نظر می‌آید اما درهرحال، تهدیدی است علیه دموکراسی ۸۰ ساله ترکیه.

خوشبختانه دموکراسی ترکیه به‌رغم صدماتی که در ۲۰ سال گذشته دیده، هنوز زنده و پرنشاط است و حتی اگر نتواند انتقال قدرت از اردوغان را تأمین کند، جاه‌طلبی شخصی و وسوسه‌های مسلکی او را در حدی معین محدود خواهد کرد.

در جمهوری اسلامی، نه‌تنها نامزدهای انتخاباتی از پیش به تصویب رسیده‌اند، بلکه نتایج انتخابات نیز پیشاپیش روشن است. در ترکیه، حتی با تسلط حزب اسلام‌گرای اردوغان و شرکای پان‌ترک آن، نه نامزدها از پیش تعیین‌شده‌اند و نه نتایج. این به‌خودی‌خود شانس بزرگی است که ملت ترک هنوز حفظ کرده است‌ــ شانسی که ما ایرانیان در آرزوی رسیدن به آن هستیم، درحالی‌که جمهوری اسلامی به این دل‌خوش است که تصاویر آیت‌الله خامنه‌ای و سردار سلیمانی را در بیروت و کربلا می‌بیند.

 

برکرفته از ایندیپندنت فارسی

مطالب مربوط

بازگشت شبح سر ریدر بولارد

زبان: وسیله تفاهم یا بهانه‌ای برای دشمنی؟

ایران و روسیه: روسلان‌های وفادار

این سایت برای ارائه بهتر خدمات به کاربران خود ، از کوکی‌ها استفاده می‌کند.
This website uses cookies to improve your experience. We'll assume you're ok with this, but you can opt-out if you wish
اطلاعات بیشتر