زن زندگی آزادی، مرد میهن آبادی

زن زندگی آزادی

پس از چهار دهه جداسازی سازمان‌یافته و هدفمند و فراگیر توسط جمهوری اسلامی که در انتها فقط خانواده‌های مافیایی حکومت و مزدوران‌شان باقی می‌مانند، یکی از ویژگی‌های انقلاب آزادی‌خواهانه و مترقی کنونی ایران، مقابله با این جداسازی به هر شکل و عنوان است.

ممکن است برای سخنرانی‌ها و تبلیغات و جلب‌توجه افکار عمومی و سیاستمداران و رسانه‌ها در جهانی که اجرای برابری حقوقی زنان و مردان هنوز در جوامع باز و دمکراسی‌ها نیز باوجود تضمین قانونی اما در عمل با مشکلاتی مواجه است، عناوینی مانند «انقلاب زنانه» یا «اولین انقلاب زنان» کاربرد داشته باشد، اما آنچه در ایران جریان دارد، در خیزشی منحصربه‌فرد و در برابر یک حکومت جنایتکار منحصربه‌فرد، با ابتکارات منحصربه‌فرد و داهیانه نیز همراه است. یکی از آن‌ها تکمیلِ فوری شعاریست که از ایران به‌سرعت گسترش یافت و جهانی شد.

الاهه بقراط

تکمیل «زن زندگی آزادی» با «مرد میهن آبادی» توسط خود مردمِ زیر سرکوب و معترض صورت گرفت. جنبش زنان در ایران همواره گله می‌کرد که مردان از حقوق و تلاش‌‌های زنان چنانکه باید پشتیبانی نمی‌کنند. از سوی دیگر در اعتراضاتی  که هرگز در ایران خاموش نشده و حتا در «جنبش سبز» که عمدتاً طبقه متوسط را به خیابان‌ها کشاند و نماد آن نیز، نداست که البته تعلقی به آرای انتخابات نمایشی نداشت، همواره صدای مردان معترض بلندتر بوده است! همچنین در خیزش‌های سال‌های اخیر که به نقاط عطف و بستر جاری انقلاب کنونی تبدیل‌شده‌اند و در دی ۹۶ و آبان ۹۸ هم که نماد آن، پویا‌ست بازهم صدای نیمه‌ی مردانه‌ی جامعه رساتر از صدای نیمه‌ی زنانه بود.

اما ازآنجاکه همه فعل‌وانفعالات بطن جامعه سرانجام به نقطه‌‌ی تغییر می‌رسند، با قتل حکومتی مهسا، بازهم یک زن که به نماد انقلاب کنونی تبدیل‌شده،‌ حرکت جامعه بر اساس تجربیاتی که پیش‌تر پیام‌هایی گویا با حرکات و شعارهای مردم ارسال کرده بود، باکیفیت و صراحت و جسارتی تازه به‌سوی براندازی و سرنگونی رژیم گام برداشته و همه گروه‌های اجتماعی را فارغ از هرگونه تفاوت در برگرفته است.

افزودن «مرد میهن آبادی» که از خودآگاهی ملی و نیاز مبرم به همبستگی و یکپارچگی به‌مثابه یکی  از مهم‌ترین ابزار ایستادگی در برابر فاشیسم مذهبی سرچشمه می‌گیرد، از این زاویه قابل توضیح است؛ یعنی بازیافتن عنصر اصلی حیات یک سرزمین که جمهوری اسلامی با جداسازی‌های تصنعی و تحمیلی و دامن زدن به پراکندگی اجتماعی توانست خود و جناحین‌اش را یگانه نیروی تعیین‌کننده و تصمیم‌گیرنده قلمداد کند!

اکنون اما همبستگی فراگیر در خیزش آزادیخواهی مردم سدهای جمهوری اسلامی را یکی پس از دیگری می‌شکند و خود را به همه افراد و نیروهای تک‌رو و فرقه‌گرا و متوهم تحت هر پوششی که باشند تحمیل می‌کند.

کیهان لندن شماره ۳۸۸

 

مطالب مربوط

رهبری واحد، ائتلاف مشتاقان و گذار به ایران آینده

تلاش و آمادگی برای تبدیل روند به رویداد

دو جبهه بیشتر در برابر هم وجود ندارد: جمهوری اسلامی و ایران!

این سایت برای ارائه بهتر خدمات به کاربران خود ، از کوکی‌ها استفاده می‌کند.
This website uses cookies to improve your experience. We'll assume you're ok with this, but you can opt-out if you wish
اطلاعات بیشتر