دستگاه تبلیغاتی رژیم ضد زن و ضد انسان حاکم بر ایران در واکنش به انقلاب ملی سرزمینی که دختران و زنان در آن نقشی منحصربهفرد دارند، پوستری با عنوان «زنان سرزمین من ایران» در میدان «ولیعهد» (ولیعصر) به نمایش گذاشته است.
گذشته از اینکه بیشتر چهرههای فرهنگی و علمی و ورزشی در این تصویر به زور حجاب بر سرکردهاند، سوءاستفاده از عکس پروین اعتصامی که شعری شفاف در ستایش کشف حجاب و ۱۷ دی ۱۳۱۴ سروده و خود نیز نهتنها از پیشتازان آزادی زنان بوده بلکه عکسهای بدون حجاب از جمله در کنار «شاه جوان» نیز دارد، بیانگر استیصال و کمآوردن حکومت در برابر فریادها و شعارهای آزادیخواهی است که این روزها از دبستان تا دانشگاه، از خیابان تا بام و از بازار تا کارخانهها شنیده میشود: «زن زندگی آزادی»! شعاری که باز هم به شیوهی ابتکاری و منحصربهفرد نسلهای جوان ایران با «مرد میهن آبادی» تکمیل شد تا مُهر باطل بر تمامی تلاشهای ایدئولوژیک مذهبی و غیرمذهبی بر جداسازیهای جنسیتی و قومی و دینی و غیره از جمله تحت پوشش «دمکراسی» و «هویت طلبی» بزند.
در اعتراضاتی که پس از قتل حکومتی مهسا امینی بلافاصله روز بعد از جان باختن وی در سقز زادگاه وی شروع شد، هیچ شهروندی از دیگری درباره تعلقات طبیعی (جنسیت و گرایشهای جنسی) و یا تصادفی و اکتسابی (قوم و مذهب و سیاست و…) نمیپرسد. همگی در سراسر سرزمین خود شعار همبستگی و «جانم فدای ایران» سر میدهند. سرزمینی که جمهوری اسلامی سوریه و لبنان و فلسطین را مهمتر از استانهای آن میداند چون به دنبال استقرار یک «دولت جهانی اسلامی» است!
این روزها مانند اعتراضات سالهای گذشته نام شهرهایی شنیده میشود که شاید اهالی دیگر مناطق ایران آن را نشنیده باشند. شهرها و بخشهایی به اعتراضات میپیوندند که تاکنون تحرکی در آنها دیده نشده بود. آنچه بهعنوان همبستگی ملی و فراجناحی و فرا گروهی و سراسری و در یککلام، به نام جنبش آزادیخواهی و انقلاب ملی، شناخته میشود، درون ایران و به پشتوانهی سالها تجربهی جمعیِ عینی و ذهنی شکلگرفته و به دستان توانای نسلی از تبارِ فکری و تکنولوژیکِ دیگر جاریشده است.
همهی شهروندان با هر تعلقی، این خیزش را مسیری بهسوی اهداف دستیافتنی میبینند که درنهایت و کلیت خود در سه واژه خلاصه میشود: آزادی، امنیت، رفاه. یک خودآگاهی ملی و فرهنگی پس از ۴۳ سال آزمونوخطا در بطن جامعه پرورده شده که سرانجام به این نتیجه رسید تا وقتی حقوق نیمی از جامعه با فشار و سرکوب و تحقیر زیر پا گذاشته میشود، هم نیمهی دیگر و هم کل جامعه آسایش نخواهد داشت. با این خیزش، ایران هرگز بهپیش از ۲۶ شهریور ۱۴۰۱ بر نخواهد گشت و «زنان سرزمینِ» ادعایی جمهوری اسلامی، دست در دست مردان، آن را به قرونوسطا خواهند سپرد.