چند جنبش اجتماعی و انقلاب آزادیخواهی میشناسید که علت شکل گرفتن، وقوع و یا تداوم آنها به «اینترنت» وابسته باشد؟! البته وجود اینترنت آزاد و سریع یک امکان بینظیر برای اطلاعرسانی و ارتباطات است؛ اما آیا اگر نباشد و یا محدود باشد، اطلاعرسانی و ارتباطات متوقف میشود؟! قطعاً نه! گذشته از اینکه همزمان راههای غلبه بر این محدودیتها نیز همواره ارائه میشود.
۴۳ سال است نهتنها ایرانیان بلکه کشورهای منطقه و جهان با یک مسئله، یک بحران، روبرو هستند: نظام جمهوری اسلامی که در آن تروریستهای اسلامگرا به قدرت رسیده و به پشتوانه منابع عظیم دولتی به بنیادگرایی اسلامی از هر فرقهای دامن زده و آن را تقویت کردهاند. علت بیثباتی و نکبت و بختکی که بر سر ایران و جهان افتاده و بهنوبهی خود به رشد متقابل نظرات افراطی یاری رسانده، حکومت اسلامی در ایران است. حکومتی که از همان اول نهتنها آشکارا و بهصراحت اهداف خود را درزمینهٔ صدور انقلاب به منطقه و جهان، نابودی اسرائیل و تشکیل حکومت جهانی اسلام، اعلام نموده بلکه لحظهای از تلاش برای رسیدن به این هدف بازنایستاده است: از جنگی که آن را با شعار «راه قدس از کربلا میگذرد» ادامه داد تا راهاندازی مخفیانهی برنامه اتمی و تشکیل گروههای شبهنظامی و تروریستی و گستراندن نفوذ مرگبار خود در منطقه و جهان. شواهد عینی آنقدر روشن هستند که بهراستی کور و کر بودن جهان در برابر آنها شگفتانگیز است.
اما کسی که بیشترین تاوان را تاکنون برای این اهداف آخر زمانی پرداخته، مردم ایرانند. بااینهمه در تمام زمانی که اینترنت نیز با همه محدودیتهای تحمیلی در اختیار آنها بوده، سبب شکل گرفتن اعتراضات نشده که حالا با «طرح صیانت» و «اینترنت داخلی» و قطع آن از شبکه جهانی بتوان اعتراضات را خاموش کرد! تنها فایدهاش برای رژیم این است که صحنههای سرکوب و جنایات آن شاید دیرتر منتشر شود!
«طرح صیانت» شمشیر چوبین مقابله با اعتراضاتی است که علت شکل گرفتن و تداوم و فرا روییدن آن به یک انقلاب ملی، خود جمهوری اسلامی است! وگرنه اطلاعرسانی و ارتباطات بین مردم همانطور که در دوران پیش از اینترنت انجام میشده، بازهم از راههای موجود و ممکن انجام خواهد شد!
تمام مسئله اینست: مردم این نظام را نمیخواهند و سرانجام نیز آن را از مسند قدرت پایین خواهند کشید. بدا به حال زمامدارانی که میخواهند با این عزم و اراده ملّی مقابله کنند و هنوز موج عظیم خشم و انزجاری را که بهسوی آنها خیز برداشته نمیبینند و همچنین بدا به حال «دانشبنیان»ها و متخصصانی که ازجمله در «طرح صیانت» و راهاندازی «اینترنت داخلی» با رژیم جنایتکاری که در حال سقوط است، همکاری میکنند.