صد سال اندیشه‌های ایرانی (۱۱)

میرزا تقی‌خان امیرکبیر

کنشگران مدرن در سیاست ایران- میرزا تقی‌خان امیرکبیر

از افرادی و شخصیت‌هایی که در پیشبرد ایده‌های اصلاح‌طلبانه در تاریخ ایران اهمیت دارند، می‌توان به میرزا تقی‌خان امیرکبیر اشاره کرد؛ میرزا تقی‌خان امیرکبیر ـ متولد ۱۲۲۲ ق‌/۱۸۰۷ م‌فوت /۱۸۵۱ م‌ـ یکی‌ دیگر از صدراعظم‌های‌ دوره‌ی ‌قاجاریه‌ بود که ‌توانست ‌با درایت‌ و کوشش‌ خود از نازل‌ترین‌ مراحل‌ سیاسی ‌به ‌بالاترین‌ مقام‌ کشوری‌ و لشکری‌ برسد. درواقع‌ «اهمیت‌ مقام‌ تاریخی امیر به ‌سه‌ چیز است‌: نوآوری در راه‌ نشر فرهنگ‌ و دانش ‌و صنعت‌ جدید؛ پاسداری ‌هویت ملی‌ و استقلال‌ سیاسی ‌ایران‌ در مقابله‌ با تعرض‌ غربی‌؛ اصلاحات سیاسی‌ مملکتی‌ و مبارزه‌ با فساد اخلاق‌ مدنی‌… پایه‌ شخصیت‌ میرزا تقی‌خان‌ پیش ‌از آغاز خدمت‌ دیوانی ‌ریخته ‌شده‌ـ و پابه‌پای ‌خدمات‌ و مأموریت‌های ‌سیاسی‌ او تکامل ‌یافت‌.» او در اولین‌ مأموریت‌ دیپلماتیک‌ خود در سن‌ ۳۳ سالگی‌ـ ۱۲۵۹ ق‌/۱۸۴۰ م‌ـ با فرمان ‌رسمی‌ محمدشاه قاجار در کنفرانس ‌ارزنه‌الروم‌ حاضر بود و تجربیاتی‌ از شرایط‌ سیاست‌ جهانی‌ به‌ دست آورد.

امیرکبیر بعد از انجام‌ موفقیت‌آمیز مأموریت‌ خود در ارزنه‌الروم ‌به ‌ایران ‌بازگشت‌ و بعد از استقرار در تبریز، با مرگ محمدشاه، به‌ همراه‌ ولیعهد ـ ناصرالدین‌شاه‌ بعدی‌ـ به ‌تهران‌ آمده ‌و به‌ سمت‌ صدارت‌عظمی‌ رسید.

ورود امیرکبیر به ‌خدمات‌ دیوانی‌، درس‌ سیاست‌ را برایش ‌به ‌بوته‌ی ‌آزمون‌وخطا گذاشت ‌و او را با ایده‌های‌ اصلاح‌طلبانه‌ی‌ عباس میرزا و قائم‌مقام‌ از نزدیک‌ آشنا ساخت‌؛ از طرفی ‌اعزام‌ به‌ عثمانی‌، اقدامات ‌اصلاحی‌ منورالفکران‌ و مردان‌ سیاسی ‌آن‌ کشور را نیز به ‌تجربه‌های‌ امیرکبیر افزود و وی‌ با اطمینان‌ خاطر و ذهنیت‌ تمام‌ به‌سوی ‌انجام ‌اصلاحات سیاسی‌ ـ اجتماعی‌ در ایران‌ و علاج‌ عقب‌ماندگی ‌کشور میل‌ نمود.

تربیت ‌در ولیعهد نشین‌ تبریز و آگاهی‌ از وضع ‌نابهنجار جامعه‌، امیرکبیر را به‌ هشیاری ‌لازم ‌برای‌ انجام ‌اصلاحات ‌و لزوم‌ تحول ‌و ترقی‌ اجتماعی ‌رساند؛ آدمیت‌ در اشاره ‌به‌ این ‌شرایط ‌می‌نویسد: «امیرکبیر ازنظر رابطه‌اش ‌با اجتماع‌ نماینده‌ روح ‌زمان ‌بود و روح ‌تاریخ‌ زمان‌ را بیداری‌ مشرق‌ در برخورد استیلای‌ مدنیت ‌مغرب‌ می‌ساخت ‌و آن‌ تمدنی ‌بود عالم‌گیر که ‌روزبه‌روز نیروی‌ تحرکش‌ می‌افزود و تعادل ‌نسبی ‌شرق‌ و غرب‌ را در قرون‌ دوازدهم‌ هجری ‌(هجدهم میلادی) در هم‌ فروریخته‌ بود… عقب‌ماندگی ‌ایران‌ علل ‌مشخصی‌ داشت‌: تغییر راه‌ تجارت ‌اروپا و آسیا، هرج‌ومرج ‌سیاسی‌، جنگ‌های‌ داخلی ‌و خونریزی‌های‌ بی‌حدوحساب ‌و بیدادگری‌های ‌حکومت ‌ـ هرکدام‌ در آن‌ سهم‌ دارد. خاصه‌ استقرار ترکان‌ در شبه‌جزیره ‌آسیای‌ صغیر، عامل‌ بسیار مهمی‌ بود که ‌چون‌ دیوار چین ‌بین ‌ایران‌ و دنیای غرب‌ که ‌بساط‌ دانش ‌و حکمت‌ و فن ‌جدید در آنجا گسترده‌ بودـ حائل‌ گشت‌. درواقع ‌مجرای‌ تنفس‌ ایران‌ را بست‌ و میان ‌ما و جهان عالم ‌و هنر نو عایق ‌شد.»

ترکان عثمانی‌ که‌ در رویای ‌استقرار خلافت دینی‌ به‌ جنگ‌ در خاک‌ کشورهای ‌اروپایی‌ مبادرت‌ ورزیده‌ بودند، با شکست‌های ‌پی‌درپی ‌به‌طرف‌ حذف ‌از نظام‌ بین‌المللی‌ رانده‌ شدند و به‌این‌ترتیب‌ خط‌ حائل‌ ایران ‌و غرب ‌نیز از میان‌ برداشته‌ شد. ایران ‌نیز مزه‌ی ‌تلخ‌ شکست ‌از روسیه‌ را از یاد نبرده‌ بود و این ‌هر دو شکست ‌از غرب‌ مدرن‌ و پیشرفته‌، اذهان‌ نخبگان‌ و مردان ‌سیاسی‌ را به‌ خود مشغول ‌نموده ‌بود.

در فاصله ‌زمانی‌ جنگ‌های ‌ایران ‌و روس ‌و صدارت ‌امیرکبیر، عده‌ای‌ از ایرانیان‌ برای ‌آموزش ‌عازم ‌فرنگ ‌شدند؛ اولین ‌روزنامه‌های‌ فارسی ‌در داخل‌ کشور منتشر شدند؛ ایده‌های‌ مدرنیته‌ در زمینه‌های‌ سیاسی‌ـ اجتماعی‌ به‌ درون‌ ایران ‌رسوخ‌ کردند و میان ‌برخی‌ از نخبگان ‌مساله‌ی‌ نوسازی‌ ساختارهای ‌سیاسی ‌و اقتصادی‌ و نوگرایی ‌در مسایل‌ فرهنگی ‌و فکری‌ مطرح‌ شد؛ حرکت‌های‌ ترجمه ‌از آثار و کتاب‌های ‌غربی ‌در سبک‌ها و ادبیات‌ جدید شروع‌ شد؛ حقوق انسانی‌ در میان ‌رعیت ‌موردتوجه ‌قرار گرفت‌ و نخستین ‌تکانه‌های ‌اجتماعی‌ و اعتراضی‌ در بین ‌توده‌ها شکل‌ گرفت‌. امیرکبیر با تکیه‌بر این ‌زمینه‌ها، به ‌تفاوت‌ عقب‌ماندگی ‌ایران‌ و پیشرفتگی‌ ممالک غربی ‌آگاه ‌شد و بر انجام‌ اصلاحات ‌ساختاری‌ در کشور اهتمام‌ ورزید. فریدون‌ آدمیت‌ در اشاره‌ به‌ دیگر عوامل ‌آگاهی‌بخش‌ به‌ امیرکبیر در انجام ‌اصلاحات ‌و پرورش‌ ایده‌های ‌جدید بر این‌ باور است‌ که‌ «میرزا تقی‌خان ‌با جریان‌ اصلاح‌طلبانه ‌دیگری ‌که ‌برخورد مستقیم‌ داشت‌، جنبش‌ دوره ‌تنظیمات‌عثمانی ‌است‌. در سفارت‌ چهارساله ‌خود به‌ ارزنه‌الروم‌، ناظر تحول‌ سیاسی‌ و اجتماعی‌ کشور همسایه ‌بود؛ اما تأثیر تنظیمات‌ را در ذهن‌ و اندیشه‌ او نباید گزاف ‌دانست‌ و نه‌ در ارزش ‌ماهیت ‌آن‌ زیاده‌روی‌ کرد. گام‌های‌ نوجویانه‌ای‌ که‌ تحت‌ لوای ‌تنظیمات‌ پیش ‌از سفارت ‌و هم‌زمان‌ سفارت‌ میرزا تقی‌خان‌ و حتی ‌مقارن‌ صدارت او در عثمانی‌ برداشته ‌شد، چندان‌ ژرف ‌و گسترده‌ نبود و آنچه ‌امیر در سفر روسیه ‌از دنیای‌ جدید غربی ‌آموخته‌ بود و یا حتی ‌به‌طور غیرمستقیم‌ درباره ‌آن‌ کسب‌ کرده‌، بسیار با معنی‌تر و ارزنده‌تر از پیشرفت‌هایی‌ بود که ‌تازه ‌در عثمانی‌ در مرحله ‌تکوین‌ بود. البته‌ نهضت ‌تنظیمات ‌در دوره‌ بعد نیرو گرفت ‌و اعتبار یافت‌، اما زمانی‌ بود که ‌امیر روی‌ در خاک ‌کشیده‌، ولی‌ باید دانسته ‌شود که ‌تحول عصر تنظیمات ‌از جهت‌ دیگری ‌در خاطر میرزا تقی‌خان ‌اثر بخشید و آن ‌این ‌است ‌که ‌عثمانی‌ به‌عنوان‌ کشور همسایه‌ مسلمان ‌و رقیب ‌ایران‌، به ‌راه ‌ترقی‌ جدید افتاده‌ بود. این‌ معنی ‌به‌خودی‌خود برای‌ ایران ‌آموزنده ‌و عبرت گیر بود.» (امیرکبیر و ایران‌، ص‌و ۱۸۲)

باور امیرکبیر به‌ ملیت‌خواهی‌، سیاست خارجی‌ او را در مقابل‌ دست‌اندازی ‌انگلیس‌ و روس‌ حمایت‌ می‌کرد؛ در عرصه‌های‌ داخلی‌ سیاست‌ را به‌ زیر تیغ‌ نوسازی ‌و قانون‌مداری‌ کشاند و با ایجاد نخستین‌ نهاد مدرن ‌آموزشی‌، اذهان‌ مردم‌ را به‌سوی ‌دانش‌های ‌غیر خرافی‌ و علمی ‌کشیده‌ و از اخلاقیات ‌غیرانسانی‌ موروثی ‌نظیر رشوه ‌و دزدی‌ دور ساخت‌: «نقشه‌ اصلاحات‌ داخلی ‌امیر که‌ مواد عمده ‌آن ‌را فهرست‌وار ذکر کردیم‌ـ در عالم‌ خود جامع‌الاطراف‌ بود؛ در حقیقت‌ با در نظر گرفتن‌ مکان‌ و زمان‌ پایه‌ همه‌ گونه ‌ترقی‌ سیاسی ‌و اجتماعی ‌و صنعتی‌ جدید را ریخت‌. اصلاحات‌ و نوآوری‌های‌ امیر که ‌جهات ‌مختلف ‌داشت‌، طبیعه‌ با سه ‌نیروی ‌مخالف‌ برخورد کرد: عنصر فاسد درباری‌، عنصر سنت پرست‌ روحانی‌ و عنصر استعمارگر خارجی‌. این ‌برخورد به‌صورت ‌تصادم‌ دو قدرت‌ متقابل‌، یعنی‌ نوخواهی ‌و اصلاح اجتماعی‌ از یک‌سو و کهنه‌پرستی ‌و سودجویی‌ شخصی ‌از سوی دیگر درآمد ـ و درواقع‌ پدیده‌ای ‌طبیعی ‌و پرهیز ناپذیر بود.»

علی اصغر حقدار

حال ‌که‌ پایه‌های ‌نظم ‌امیر در ایجاد برابری‌، تربیت‌ مردم ‌و فراهم ساختن‌ فضای ‌مناسب ‌برای ‌توده‌ی ‌رعیت‌ بود، جنبه‌ی‌ دیگر این ‌نظم‌ ساماندهی ‌به ‌وضعیت‌ اجرایی‌ و سازمان‌های‌ حکومت ‌بود. در مدارهای ‌اصلاحی‌ و مترقیانه‌ی‌ نظم‌ امیرکبیر، به ‌ایجاد ارتش‌ متحدالشکل‌ـ تشکیل‌ دیوانخانه ‌و دارالشرع‌ـ ساماندهی‌ به‌ امور حکومتی‌ـ جلوگیری‌ از مستمری‌ها در دربار ـ تأسیس ‌پست ‌جدید ـ ایجاد دارالفنون‌ـ بنیادگذاری ‌کارخانه‌های‌ صنعتی‌ جدید ـ ساخت‌ چندین‌ سد برای ‌توسعه‌ کشاورزی‌ـ پشتیبانی ‌از بازرگانان‌ خارجی‌ و داخلی‌ و مقابله‌ با خرافه‌پرستی‌ و حمایت ‌از حقوق‌ اقلیت‌های‌ دینی ‌می‌رسیم. درزمینه‌ی ‌اصلاح ساختار سیاسی‌، امیرکبیر به ‌فکر ایجاد نهادهای‌ مدنی‌ و مراکز قانونی‌ در کشور بود؛ نهادهایی‌ که‌ بسترهای ‌لازم‌ را برای‌ شکل‌گیری‌ نظام ‌دولت ‌مبتنی ‌بر تفکیک قوا و فراهم‌ ساختن‌ مشارکت ‌در تعیین‌ سرنوشت‌ خود ایجاد کنند؛ به‌ همین‌ خاطر به ‌گزارش ‌میرزا یعقوب خان، امیرکبیر در فکر کنسطیطوسیون‌ بود. سویه‌ی‌ دیگر دولت ‌قانون‌مدار و پارلمانی‌، انتشار قدرت‌ میان‌ نهادهای ‌مختلف ‌اجرایی ‌بود و امیر با طرح‌ مشورتخانه ‌در امور حکومتی‌، برای ‌اولین‌ بار در تاریخ‌ ایران‌، به‌ آن ‌ایده‌های‌ مدرن ‌خود نزدیک‌ می‌شد.

امیرکبیر برای‌ این‌که ‌از آشفتگی‌ مالی‌ کشور خارج‌شده ‌و نظمی ‌به‌ دخل‌وخرج‌ دولت ‌و توزیع‌ منصفانه‌ی ‌ثروت‌ در میان‌ رعیت ‌بدهد، نخست‌ «برای‌ تعدیل ‌دخل‌وخرج‌ کشور هیأتی‌ از مستوفیان ‌را تحت‌ نظر میرزا یوسف‌ مستوفی‌الممالک‌ گماشت ‌که‌ صورت‌ درستی از وضع‌ بودجه‌ مملکت ‌تنظیم نمایند.» سپس‌ «امیر جهت‌ تعدیل‌ بودجه‌ دولت‌، حتی ‌از حقوق‌ شاه‌ کاست‌. در این‌ کار شیوه ‌قائم‌مقام‌ را پیش گرفت‌ و مقدار آن‌ را فقط‌ ماهی‌ دو هزار تومان‌ مقرر داشت‌.»

پس‌ازآن ‌که ‌برنامه‌ی‌ مالیه‌ی‌ کشور تهیه شد و از حقوق ‌بی‌رویه‌ی ‌شاه‌ و دیگر درباریان‌ کاسته‌ شد و بر خرج‌ دولتی ‌نظارت ‌اعمال ‌شد، «ماده‌ دوم‌ برنامه‌ تعدیل‌ دخل‌وخرج‌ کشور، راجع ‌به‌ مستمری‌ و تیول ‌بود. در دفتر مستمری‌های‌ بی‌حساب ‌و تیول ‌و سیور غال‌ تجدید نظرات‌ کلی‌ کرد؛ از مستمری‌ها کاست‌ و در مواردی ‌قطع‌ نمود، تیول ‌را محدود ساخت ‌و یا یکسره ‌ضبط‌ دیوان ‌نمود.»

امیرکبیر که ‌خود در جریان‌ جنگ‌های ‌ایران‌ و روسیه ‌قرارگرفته‌ بود و بی‌نظمی ‌و ساده بودن‌ نظامیان ‌ایران‌ را از عوامل ‌اصلی ‌شکست ‌در این‌ جنگ‌ها می‌دانست‌، به ‌اصلاح ‌قشون‌ همت‌ گماشت‌ و نوسازی‌ و تجهیز و تنظیم‌ آن‌ را در اولویت‌ کاری ‌خود قرار داد؛ وی‌ به‌ همین‌ منظور سیستم ‌اجباری ‌سربازگیری‌ را بنیان‌ گذاشت‌؛ «قسمت ‌دیگر نقشه‌ لشکری‌، شامل‌ بنای ‌کارخانه‌های ‌اسلحه‌سازی‌ بود در تهران‌ و برخی ‌ایالات‌ مانند آذربایجان‌، فارس‌، خراسان ‌و اصفهان‌. نظر امیر این‌ بود که ‌اسلحه‌ و مهمات ‌نظامی‌ موردنیاز لشکر هر یک ‌از ایالات‌ مهم‌، در همان‌جا ساخته ‌گردد.»

تا پیش ‌از صدارت ‌امیرکبیر، ایران ‌از نظام‌ قضایی ‌تعریف‌شده‌ و منظمی‌ بی‌بهره ‌بود؛ امیر برای‌ ساماندهی ‌به امر قضاوت ‌و رفع‌ کاستی‌های ‌آن برای ‌احقاق‌ حقوق‌ مردم‌، به‌ تعریف ‌حدود جرائم ‌اجتماعی ‌و حقوقی ‌و تفکیک ‌آن‌ها از مسائل‌ شرعی‌ پرداخت ‌و نخستین ‌پایه‌های ‌ایجاد قوانین‌ جزایی‌ و حقوق ‌عرفی‌ را پی‌ریزی‌ کرد: «اصلاحاتی‌ که‌ در نظام‌ دادگستری ‌ایران ‌انجام‌ گرفت‌ در چند جهت‌ بود: اصلاح ‌محضر شرع‌، بنای‌ دیوان‌خانه‌ عدالت‌، رسیدگی ‌به ‌دادخواهی‌ مردم‌ علیه‌ دولت‌، آیین‌ جدید دادخواهی‌ اقلیت‌ مذهبی‌ و برانداختن‌ رسم‌ شکنجه‌ متهم ‌و مجرم‌.»

اصلاح ‌و بازسازی‌ آیین ‌دادرسی ‌و نظام قضایی ‌درواقع‌ ناظر به‌ تفکیک قوای‌ مجریه‌ از قضایی‌ نیز بود: «از عمده ‌اصول‌ «نظم‌ میرزا تقی‌خانی‌» این‌ بود که‌ حکومت‌ به‌عنوان‌ نماینده ‌قدرت سیاسی، دخل ‌و تصرفی‌ در قضاوت‌ امور حقوقی‌ نکند ـ خواه ‌آن ‌مقام قضایی، محضر شرع‌ باشد خواه ‌دیوان‌خانه‌ عرفی‌. امیر توجه‌ داشت ‌که ‌دستگاه‌ قضایی‌ قوام ‌پذیرد.

امیرکبیر با این‌که ‌به‌ امور اجرایی‌ اشتغال‌ داشت‌، برای‌ عملیات‌ ایده‌های‌ اصلاح‌طلبانه‌ در زمینه‌های ‌سیاسی‌ـ اجتماعی ‌جدیت‌ می‌نمود، از امور فرهنگی‌ و نوسازی فکری ‌نیز غافل ‌نبود و با تأسیس‌ نخستین‌ مدرسه‌ی‌ مدرن‌ توانست‌ خلائی ‌را که‌ بعد از دانشگاه‌ جندی‌شاپور در طی ‌چندین قرن‌ در حیات‌ فرهنگی‌ ایران‌زمین ‌ایجادشده ‌بود، پر کند؛ امیر به‌درستی‌ دریافته‌ بود که‌ تحول‌ جامعه‌ و دگرگونی‌ در سیاست‌ منوط ‌به تغییر در ذهنیت‌ و دگردیسی‌ فرهنگی‌ است ‌و این‌ پدیده‌ را خود در مسافرت‌های‌ خارجی ‌تجربه‌ کرده‌ بود.

امیرکبیر

امیرکبیر در بخشی‌ از اقدامات ‌اصلاح فرهنگی‌ خود به‌ ترجمه‌ و نشر کتاب‌های ‌جدید پرداخت ‌تا راه‌ برای ‌تألیفات ‌محققان داخلی ‌و ایجاد ایده‌های ‌تازه‌ در میان ‌تحصیل‌کردگان ‌ایرانی ‌فراهم‌ شود: «پیش‌درآمد ترجمه‌ و چاپ‌ کتاب ‌از روزگار عباس میرزا و وزارت میرزا بزرگ‌ قائم‌مقام‌ است‌. برای ‌آموختن ‌فن‌ چاپ‌ چند صنعت‌کار به ‌فرهنگستان‌ فرستاد، چند استاد چاپ ‌ازآنجا آوردند و چاپخانه‌ حروفی‌ و سنگی ‌در تبریز و تهران ‌برپا گردید. به‌ ترجمه‌ کتاب‌های‌ تاریخی‌ از زبان‌ فرانسوی ‌و انگلیسی‌ علاقه‌ خاصی ‌پیدا شد ـ برخی ‌از آن‌ها به طبع‌ رسید و پاره‌ای‌ مانند «تاریخ‌ تنزل ‌و انحطاط ‌دولت‌ روم‌» نگارش‌«گیبن‌» تاریخ‌نگار نامدار انگلیسی‌ و ترجمه‌ میرزا رضای‌ مهندس‌ تا امروز نشر نیافته ‌است‌. بعضی‌ کتاب‌های‌ فارسی ‌و عربی‌ نیز به ‌چاپ‌ رسید.

در زمان‌ میرزا تقی‌خان‌ دو عامل‌ تازه ‌به‌ کار ترجمه ‌و نشر کتاب‌ رونق‌ بیشتری ‌داد: دستگاه‌ مترجمان‌ دولتی‌ و تأسیس ‌دارالفنون‌ که ‌به‌ضرورت‌ معلمان ‌فرنگی‌ به‌ دستیاری ‌مترجمان‌ خود کتاب‌هایی‌ تألیف ‌و ترجمه ‌نمودند و به طبع‌ رساندند.

در ارگانیسم ‌نوسازی ‌جامعه‌، امور اقتصادی ‌هم ‌به ‌لحاظ‌ ارتباطات تنگاتنگ ‌با زندگی‌ مردم ‌و هم‌ به‌ جهت‌ جهانی‌شدن ‌مبادلات‌ اقتصادی‌ و تجارت‌، از اهمیت ‌برخوردار است‌. امیرکبیر با آگاهی ‌از نقش ‌محوری‌ اقتصاد در جامعه‌، اصلاح‌ اقتصادی‌ ایران‌ را در زمینه‌های‌ مختلف‌ به ‌انجام‌ رساند.

سرانجام ‌امیرکبیر با توطئه‌ی‌ درباریان ‌و همدستی‌ مادر شاه‌ـ مهد علیا ـ در باغ‌ فین‌ کاشان‌ مقتول ‌شد.

 

تیر ۳۱, ۱۳۹۱

مطالب مربوط

نزول «سازمان مجاهدین خلق» و دگردیسی «حزب چپ ایران»

صدسال اندیشه‌های ایرانی (۲۲) مشروطیت عرفی در پایگان دینی

صد سال اندیشه‌های ایرانی (۱۳)

این سایت برای ارائه بهتر خدمات به کاربران خود ، از کوکی‌ها استفاده می‌کند.
This website uses cookies to improve your experience. We'll assume you're ok with this, but you can opt-out if you wish
اطلاعات بیشتر