تقابل دو سیستم فکری فئودالی و دمکراتیک

جمهوری اسلامی به‌عنوان یک نظام منحصربه‌فرد ویژگی‌هایی دارد که زیربنای آن را تشکیل می‌دهند ازجمله یک سیستم فکری مشخص برای کسب و حفظ قدرت و همچنین مناسبات به‌شدت انحصارطلبانه که آن را به مجموعه‌ای از گروه‌های مافیایی تبدیل کرده است.

سیستم فکری مذهبی و فرقه‌ای، گذشته از رسالت‌های آن جهانی که ادیان ابراهیمی برای خود قائل‌‌اند، در این جهان به هیچی برای رسیدن به هدف خود پایبند نیست و با خون و شمشیر پیش می‌رود. خون و شمشیر و انحصارطلبی همدیگر را بازتولید می‌کنند و این ازنظر اجتماعی تنها در یک نظام طایفه‌ای دوران فئودالی ممکن است: طایفه‌ای که در آن‌همه باهم به‌طور نسَبی و سببی فامیل هستند! البته این نکته تازه‌ای نیست و به این ویژگی جمهوری اسلامی در کیهان لندن بارها و بارها اشاره و بر اهمیت آن در حفظ نظام و مقابله با جامعه‌ تأکید شده است.

این سیستم یا نظام فکری سرکوبگر و خون‌ریز با مناسبات ویژه‌ی خود توانسته جمهوری اسلامی را هم به قدرت برساند و هم آن را تا زمانی که بی‌تردید به پایان خواهد رسید، نگه دارد. این‌همه سوء مدیریت و ناکارآمدی و فجایع ریزودرشت و گسترش فلاکت اقتصادی و انواع ناهنجاری‌های اجتماعی و فرهنگی جز در چنین سیستمی ممکن نیست!

الاهه بقراط

اما آن‌سو و در برابر این رژیم کدام سیستم فکری شکل‌گرفته تا آن را نه‌تنها به‌زانو درآورد بلکه بدیلی را جانشین آن سازد که علاوه بر بازسازی ویرانی‌ها، دورانی از امنیت و آرامش و رفاه داخلی و صلح با کشورهای منطقه و جهان برای مردم به ارمغان بیاورد؟! آیا تکرار مشکلات و مصیبت‌هایی که جامعه در عمل با آن‌ها دست‌به‌گریبان است و ستایش آزادی و دمکراسی و حقوق بشر در چارچوب ایران یکپارچه و همچنین تبلیغ و اعلام طرفداری از «جمهوری» یا «پادشاهی» به معنی یک «سیستم فکری»ست؟! نه! همه این‌ها فقط «نظر» و «عقیده» هستند!

سیستم فکری حکومت اسلامی با زیربنای خون و شمشیر و انحصارطلبی طایفه‌ای تاکنون به سود آن و علیه ایران و ایرانیان پاسخ داده است.

سیستم فکری بدیل این حکومت فئودالی می‌بایست درک اهمیت خدمتگزاری و خیر همگانی، درک مسئولیت و تقسیم‌کار تخصصی، مسئولیت‌پذیری و پاسخگویی، عدم‌مداخله در مسئولیت‌های دیگران، دیگرانی که همگی باید در رشته و کار خود تخصص و شایستگی لازم و کافی داشته باشند و همچنین شفافیت و صداقت و فضای باز گفتگو و انتقاد و پرهیز از هرگونه پارتی‌بازی و دوستی و روابط شخصی و خانوادگی در کارها و مسئولیت‌های مربوطه شکل بگیرد. بدیل حکومت دینی و طایفه‌ای مبتنی بر شمشیر و خون و پنهان‌کاری و دروغ چیزی جز حکومت عرفی بجای دینی، ملت بجای طایفه‌، تخصص بجای شمشیر، حقوق بجای خون، شفافیت بجای پنهان‌کاری و صداقت و راست‌گویی بجای دروغ نمی‌تواند باشد.

مخالفان جمهوری اسلامی نه در حرف بلکه در عمل و نه‌فقط در مباحث سیاسی بلکه در شغل‌ و زندگی روزانه‌ی خود می‌بایست به این سیستم فکری مدرن که دموکراسی‌های موجود بر اساس آن شکل‌گرفته‌اند، مجهز باشند.

کیهان لندن شماره ۳۷۲

مطالب مربوط

رهبری واحد، ائتلاف مشتاقان و گذار به ایران آینده

تلاش و آمادگی برای تبدیل روند به رویداد

دو جبهه بیشتر در برابر هم وجود ندارد: جمهوری اسلامی و ایران!

این سایت برای ارائه بهتر خدمات به کاربران خود ، از کوکی‌ها استفاده می‌کند.
This website uses cookies to improve your experience. We'll assume you're ok with this, but you can opt-out if you wish
اطلاعات بیشتر