آثار ادبی و هنری که هر بار جمهوری اسلامی را در ذهن مخاطب ایرانی تداعی میکنند کم نیستند. گذشته از دوره تاریخی قرونوسطا و دخالت تمامعیار دین در حکومت و زندگی فردی و اجتماعی مردم، آفرینشهای ادبی ارزشمندی چون «کاستلیو علیه کالوین» یا «وجدانی علیه خشونت» (۱۹۳۶) اثر معروف اشتفان تسوایگ نویسنده اتریشی که به فارسی با نام «وجدان بیدار» ترجمهشده و یا دو کتاب مشهور جرج اورل، «قلعه حیوانات» (۱۹۴۵) و «۱۹۸۴» (۱۹۴۹) تا بخشهایی از سریال معروف «بازی تاجوتخت» زمانی که افراطیون مذهبی در یکی از سرزمینهای داستان حکومت را به دست میگیرند و همچنین سریال «سرگذشت ندیمه» که همگی بر اساس فقط رگههایی از واقعیات در ذهن نویسندگان آنها پرورده شدهاند، مخاطب ایرانی را به گفتن این عبارت وامیدارد: عین جمهوری اسلامی!
در قرن ۲۱ حکومتی در ایران قدرت انحصاری را به دست دارد که داستانهای تخیلی درباره فشار حکومتهای مذهبی و ایدئولوژیک فقط میتوانند اقتباسی ناقص از آن باشند. هیچکدام از دیکتاتوریهای نظامی و یا رژیمهای توتالیتر کمونیست و فاشیست تا این اندازه جامعه را از همه نظر، تحتفشار و سرکوب قرار نداده. همگی آنها «خط قرمز»هایی را برای عموم تصویر میکردند که فقط اقلیتی اگر در مبارزه با آن رژیمها زیر پا میگذاشتند، مورد پیگرد و بازداشت قرارگرفته و به زندان میافتادند و یا سر به نیست میشدند.
در جمهوری اسلامی اما اکثریت جامعه هرگز و با رعایت هیچ خط قرمزی و همچنین متأسفانه با بیتفاوتی نمیتوانند از گزند رژیم در امان باشند چراکه به هر دلیلی همواره در معرض خطرات مستقیم و غیرمستقیم ناشی از حکومت و حکومتداری قرار دارند!
چه کسی فکر میکرد پس از کشتار مخالفان سیاسی و عقیدتی بلافاصله پس از بهمن ۵۷ و طی «دهه شصت»، دامنه سرکوب چنان گسترده شود که نهفقط خانوادههای دادخواه کشتهشدگان و نه آنهایی که مخالف حجاب تحمیلی و شیوه حکومت و خواهان آزادی و حقوق شهروندی هستند، بلکه حتی زوجهایی که نمیخواهند بچهدار شوند نیز با دخالت حکومت و «گشت بارداری» تحتفشار قرار بگیرند و برای تولد انسانهای بیآینده که به خیال رهبری جمهوری اسلامی بر «لشکر اسلام» میافزایند، کودکان و نوجوانان و بازنشستگان تبلیغ و تطمیع به «بارداری» شوند؟!
کابوس جمهوری اسلامی در ۴۰۱ با این دامنه از فشار است که رویای سرکوب «دهه شصت» را در سر میپروراند آنهم درحالیکه از تأمین نیازهای عادی یک جامعه هشتادمیلیونی، یعنی بیش از دو برابر جمعیت «دهه شصت»، عاجز است! اما تردید نباید داشت که پس از هر کابوس جوامع و هر رویای نظامهای ایدئولوژیک، همواره بیداریست!