رخداد تلخ و تأسفبار ریزش ساختمان متروپل آبادان، یکبار دیگر اهمیت و اولویت تخصص در امور ساختمانی و فعالیت در صنعت و تجارت و کشاورزی و… را نشان میدهد؛ این حادثه مرگبار که در سلسله فجایع ناشی از بیلیاقتی حکومت اسلامی قرار جای میگیرد، نمونهای زنده و حاضر از وضعیت اداره دینی و تعهد به شرع و ایدئولوژی و دشمنی با علم و تخصص در ایران است. روندی که از تقابل بی مبنای تعهد در برابر تخصص در سالهای اول استقرار حکومت اسلامی شکل گرفت و با عوامفریبی و شعارهای انقلابی، کارشناسان و متخصصان را یا خانهنشین شدند یا در میدانهای اعدام و زندانها از بین رفتند و یا مجبور به مهاجرت از ایران گشتند. همچنین بایستی به جنبههای فساد مالی و باندبازی در امور ساختوساز، زمینخواری، واگذاری غیراصولی و باندبازی در امور تخصصی اشاره کرد که در فاجعه انسانی متروپل نیز چون همه موارد تأسفبار پیشین خود را نشان داد.
تردیدی نیست که عملکرد رژیم جمهوری اسلامی در این زمینهها نیز انحصاری و بسته و همراه با رفتارهای خشونتآمیز و سرکوبگرانهای است که زندگی، معیشت، امنیت و رفاه ایرانیان را در چهار دهه اخیر، به گروگانِ تعهد شرعی گرفته است. تعهدی که عاری از تخصص و دانشها و مهارتهای لازم و مدرن، از حوزههای زندگی داخل کشور گذشته و عرصههای بینالمللی، تجارت، مالی، دیپلماتیک و… را هم به آفت ضد ملی تعهدگرایی دینی گرفتار کرده است.
اثرات تعهدگرایی حکومت اسلامی، همانطور که گفته شد، زندگی ایرانیان را با خطرات سرنوشتساز و بنیان برافکن مواجه ساخته و روزی نیست که شاهد فاجعهای انسانی، زیست محیطی، کشاورزی و اقتصادی در ایران نباشیم؛ ازجمله میتوان به این موارد اشاره کرد: واقعه هولناک انفجار کارخانه کربنات سدیم در فیروزآباد استان فارس که با حدود ۳۷ کشته در هفته گذشته اتفاق افتاد، جزو سلسله فاجعههایی بود که بیتدبیری و بیلیاقتی مسئولین جمهوری اسلامی بر سر مردم آورده؛ همچنین در روزهای پیش خبرگزاریها از آتشسوزی در پاساژ ونک (تهران)، نشست زمین در رفسنجان، کمآبی در سد کرج، ریزش کوه در کندوان و آتشسوزی ساختمان لیدوما در تهران، خبر دادهاند. در بخش کشاورزی و تولیدات صنعتی و مواد غذایی هم میتوان همین وضعیت بغرنج و ناهنجاری را دید که با دور راندن متخصصان، شریعتمداران غیرمتخصص، سلامت جسم و روان ایرانیان را به بازی گرفتهاند؛ عوارضی که در رشد و گسترش بیماریها و دیگر ناراحتیها و ناآرامیهای جمعی و عمومی- نظیر بیماران تالاسمی و… چند سالی است که خود را نشان داده است.
شکی نیست تا زمانی که جمهوری اسلامی بر زندگی و سرنوشت ایرانیان مسلط است، این فجایع ناگوار علیه شهروندان ادامه خواهد یافت و رژیم با ماشین سرکوب و شایعهپراکنی و استفاده از احساسات دینی و هیجانات سیاسی، مانع برآوردن خواستههای حقیقی و واقعی (صنفی- سیاسی- فرهنگی) ایرانیان خواهد شد؛ خواستهها و حقوقی که در هر شهر و هر اجتماعی و هر تجمع اعتراضی، سالها و ماههاست به زبان میآیند، جز تأمین یک زندگی توأم با امنیت مادی و رفاه اجتماعی و آزادی سیاسی نیست و همین محور و مرکز خواستهای حقوقی معترضان علیه حکومت اسلامی در ایران است. بیتردید تأمین حرمت انسانی و رفاه شهروندان و آزادی ایرانیان با حکومتی دمکراتیک و سکولار و مبتنی بر تخصص و کاردانی میسر خواهد شد. با بودن جمهوری اسلامی در قدرت اجرایی و اداره ولایی کشور توسط افراد عاری از تخصص و دانش لازم در همه زمینههای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، با ایدئولوژی ضد انسانی و غیر مدنی شریعت و بندوبستهای تجاری میان باندهای مختلف قدرت، ایران و ایرانیان از فجایع انسانی، اقلیمی و فرهنگی رها نخواهند شد.