آیا اینکه جمهوری اسلامی بیش از چهار دهه عمر کرده که باعث افتخار و گاهی دهانکجی طرفدارانش به آزادیخواهان و طرفداران دمکراسی است، به دلیل کارآمدی آن در سیاست داخلی و خارجی و محبوبیت بین مردم است؟
گمان نمیرود حتا طرفدارانش هم به این پرسش پاسخ مثبت بدهند! ازجمله آنهایی که جمهوری اسلامی نانوآبشان را تأمین کرده و در داخل و خارج کشور، مستقیم و غیرمستقیم به دفاع از آن میپردازند.
یک دلیل مهم و تعیینکننده در طول عمر رژیم اسلامی، بیتردید حذف بیامان و سرکوب خونینِ نهتنها مخالفان بلکه مردم عادیست که فقط یک زندگی معمولی میخواهند. رویکردی درست بر اساس جمله معروف روحالله خمینی که گفت: «اسلام با خون رشد کرد!» واقعیتی که این اواخر از دهان برخی مقامات رژیم نیز شنیده میشود. منتها پس از شکست «جنگ جنگ تا پیروزی»، این «خونریزی» برای «رشد»، با برنامه اتمی و سپس موشکی و تشکیل شبهنظامیان، از داخل ایران به منطقه و کل جهان گسترش یافت.
یک دلیل دیگر بیتردید ترفندها و پروژههای امنیتی برای پراکندگی و تفرقه در جریانهای مخالف نظام و مدافعان آزادی و دمکراسی است که با کمک انقلابیون ملی- مذهبی و چپهای روسی و چینی و بهطورکلی وابستگان فکری و ایدئولوژیک ارتجاع سرخ و سیاه اجراشده و میشود. از «سازندگی» ناکام رفسنجانی و «اصلاحات» شکستخوردهی خاتمی و ایدهی پیشاپیش ناکام «دوران طلایی امام» تا بهظاهر «یکدست» شدن حکومت و ادعای «تحول» چه با ماندن یا نماندن جمهوری اسلامی! یعنی خندقی که قبلاً ملی- مذهبیها و اصلاحطلبان برای منتقدان به دور نظام کشیده بودند، حالا با «تحول» میبایست همه را از طرفدار و منتقد و معترض و برانداز، در بربگیرد!
روشن است که برای طول عمر رژیم اسلامی در ایران میتوان دلایل بیشتری برشمرد و همه آنها به سود جمهوری اسلامی و به زیان همبستگی و همگرایی مخالفان دموکراسی خواه رژیم ازجمله با گسترش و تعمیق فضای بیاعتمادی پاسخ داده است.
بااینهمه برای غلبه بر فضای بیاعتمادی همواره معیارهایی وجود دارد که میتوان سره را از ناسره تشخیص داد. یکی از این معیارها مواضع افراد و جریانات سیاسی در بزنگاههای مهم بهویژه در دورانی مثل حالاست که جمهوری اسلامی بلاتکلیف، دچار اختلاف و از داخل و خارج با فشار روبروست. شواهد نشان میدهد اگر اوضاع اقتصادی و اجتماعی به همین شکل ادامه یابد، موج تازهای از اعتراضات به راه خواهد افتاد. پس تلاش در داخل و خارج توسط خندقیها ازجمله با بازتاب نظرات مختلف در رسانههای بینالمللی و همچنین فعالیت لابیگران در کشورهای غربی بهویژه در آمریکا تشدید میشود. برای اعتماد و همبستگی مدافعان دموکراسی نه زندان رفتن و حرفهای گوش فریب بلکه کافیست هرکسی با دستِ رو بازی کرده و مشخص کند با مردم و حقوق آنهاست یا با انقلاب ۵۷ و جمهوری اسلامیِ ناشی از آن! در این صورت میبایست شعارهای مردم را شنید: دشمن ما همینجاست! و نه در آمریکا و غرب و تحریمهایی که این «دشمن» را در تنگنا قرار داده است.
الاهه بقراط