دروغ‌گو! دروغ‌گو! دروغ‌گو!

دروغ‌گو

ناف جمهوری اسلامی و آخوندهایش را با دروغ بریده‌اند. نهادهای ظاهراً غیرمذهبی و نظامی‌شان نیز فقط پوشش‌شان متفاوت است وگرنه هدف‌شان جز برخورداری از موهبت‌های این جهان و آن جهان از باور و بلاهت مخاطبان ساده‌‌اندیش نیست.

مخاطبانی که دروغ را به اشکال مختلف ازجمله باورهای مذهبی و خرافی و همچنین توجیهات سیاسی برای رسیدن به هدف زمامداران دروغ‌گو باور می‌کنند و به‌تدریج خودشان نیز جزئی از دروغ می‌شوند. دروغی که هر اعتمادی را از بین می‌برد و در بزنگاه‌های تاریخی زیر پای نظام دروغ‌گو را خالی می‌کند. همان «خدعه» ای که روح‌الله خمینی بذر آن را زیر درخت سیب در حومه پاریس کاشت، نخستین موریانه‌ها را نیز روانه‌ی پایه‌های نظام کرد تا آن را دهه‌ها چنان بجوند و از درون خالی کنند که جامعه اساساً به بازنگری در باورها و فرهنگ خود بپردازد!

الاهه بقراط

دروغ چه در ارتباطات فردی و چه اجتماعی، یک آفت زیان‌بار است. در سیاست با نظام حقوقی و آزادی اندیشه و بیان و رسانه و احزاب، می‌توان آن را مهار کرد. اگرچه با تکنولوژی ارتباطات و اختراعات نرم‌افزاری دروغ ابعاد پیچیده‌تری یافته تا جایی که صدا و تصویر و مستندات نیز می‌بایست راست‌آزمایی شوند، اما دروغ در یک سیستم فکری و مذهبی که آن را به نام «تقیه» مجاز می‌شمارد، مرزهای تخیل و اختراعات جدید را هم‌پشت سر می‌گذارد! مرزهایی که رژیم اسلامی در ایران پیش از روی کار آمدن ازجمله با فاجعه آتش زدن سینما رکس آبادان زیر پا نهاده بود.

اینکه کسانی ظاهراً بالغ و معقول و «روشنفکر» و «پیشرو» به دروغ‌ها و فریبکاری‌های بنیان‌گذاران جمهوری اسلامی باور کرده و هر بار برای انتخابات نمایشی‌ هورا بکشند و از شوق سازندگی و اصلاح و اعتدال و «برجام» در خیابان‌ها به بوق زدن بپردازند و یا در رسانه‌ها و محافل خارج کشور با یا بی جیره و مواجب به توجیه یک رژیم ضد بشری بپردازند، به روانشناسی اجتماعی و آگاهی و درک مسئولیت فردی برمی‌گردد؛ اما بار این مسئولیت عظیم و آلوده به خیانت و جنایت که قدرت مافیایی در نبردی نابرابر، با تمامی منابع مالی و وسایل سرکوب و تبلیغ، فضای سیاسی و اقتصادی و فرهنگی را چنان به انحصار خود دربیاورد که سال‌ها هر صدای دیگری تخطئه و تحریف و حذف شود، فقط متوجه زمامداران و مقامات کشوری و لشکری جمهوری اسلامی از همه جناحین است.

افسوس که گویا ویرانی‌هایی گسترده‌تر از انقلاب ارتجاعی و جنگ هشت‌ساله و تجربه‌هایی مرگبارتر از اعدام‌های انقلابی و ریختن خون جوانانِ آبان در خیابان‌ها و انواع مرگ و اضمحلال و حتا شلیک عمدی موشک به هواپیمای مسافری لازم بود تا دروغ چنان آشکار شود که فریاد دروغ‌گو! دروغ‌گو! فراتر از وعده‌ووعیدهای اقتصادی در تظاهرات و تجمعات طنین افکند. وقتی بسیاری از مردم سرانجام دروغ‌ها را تشخیص دادند، یعنی دوران تغییر و جایگزینی حکومت دروغ‌گویان فرارسیدهاست.

الاهه بقراط

کیهان لندن شماره ۳۴۵

مطالب مربوط

اهمیت انتخابات آمریکا برای ایران به مردم و رهبری جنبش ملی وابسته است

۵۷؛ مرز بین دو فکر و دو هدف‌ متناقض

فقط «آنتی» بودن نه سیاست است نه راه!

این سایت برای ارائه بهتر خدمات به کاربران خود ، از کوکی‌ها استفاده می‌کند.
This website uses cookies to improve your experience. We'll assume you're ok with this, but you can opt-out if you wish
اطلاعات بیشتر