دریکی دستاوردی تاریخی، بزرگ شمرده میشود که فقط زنان را شامل نمیشد و نقشی بیهمتا و بازگشتناپذیر در رشد جامعه ایران داشت.
در دیگری یاد ۱۷۶ سرنشین فاجعهای هولناک و تصورناپذیر گرامی داشته میشود که در آن زن و مرد و کودک در شلیک موشکهای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی جان خود را از دست دادند.
«کشف حجاب» در ایران در شرایطی روی داد که زنان بسیاری ازجمله در اروپا و آمریکا به برکت جنبشهای اجتماعی و تلاش برای کسب برابری حقوقی زنان و مردان گامهای بزرگ برداشته و زنان ایران در کنار فلاکتهای سیاسی و اقتصادی دوران قجر هنوز در چادر و چاقچور و روبنده اسیر بودند. رهایی از این اسارت و داشتن پوشش اختیاری چیزی جز پاسخ شایسته به حقوق زنان و خواست نخبگان ایران در آن زمان نبود. پاسخی که راه زنان را برای آموزش همگانی و عالی و همچنین پیشرفتهای فرهنگی و هنری و اجتماعی باز کرد تا ۲۴ سال بعد در ۱۳۴۱ آنها را با حق رأی راهی مجلس شورای ملی و سنا کند و همزمان بر مسند قضاوت و وزارت و حتا نیابت سلطنت بنشاند. همه اینها حقوقی بودند که روحانیت و آخوندهای مرتجع و امثال روحالله خمینی را بهشدت به خشم آورد. بهطوریکه مشروعهخواهان پس از روی کار آمدن در بهمن ۱۳۵۷ نخستین گام را با تلاش برای زیر پا نهادن این حقوق برداشتند اما بدون آنکه بتوانند آنها را از میان بردارند، شروع به تهی کردن این حقوق از محتوا کردند.
۱۷ دی روز داد و آزادیست. درحالیکه ۱۸ دی روز بیداد و سوگ است. دو سال است که در این روز به یاد آنان که قربانی تبهکاری هولناک جمهوری اسلامی شدند، شمعی روشن میشود تا زمانی ابعاد وحشتناک این پروندهی تروریستی و جنایت جنگی روشن شود.
نکته دیگری که در پشتهم قرار گرفتن تصادفی این دو روز جلبتوجه میکند این است که حامیان حجاب اسلامی و سرکوبگران زنان که سالهاست در مقام و مناصب مختلف رژیم جا خوش کردهاند، همانها که ازجمله در آبان ۹۸ با قطع اینترنت و با «آشوبگر» و «اغتشاشگر» خواندن مردم معترض ایران، در جنایتی که دستکم ۱۵۰۰ کشته بر جای گذاشته، همدستی و همصدایی کردهاند، این روزها با شمع روشن کردن در فضای مجازی به خاطر شلیک موشکی نظامشان به پرواز ۷۵۲ باهم مسابقه گذاشتهاند!
زبان از بیان اینهمه بیشرمی عاجز است؛ قلب از این وقیحان ولایت منزجر است؛ و خشم و خرد به انتظار روزهای دادخواهی و محاکمه آنها نشسته حتا اگر جنازهشان در قعر خاک و تاریخ دفن شده باشد!
الاهه بقراط