هفته گذشته خبرهای زیادی درباره مرگ پر ابهام سفیر جمهوری اسلامی ایران در صنعا منتشر شد. این خبر مرا به یاد شعری انگلیسی انداخت که در قرن ۱۹ هویدا شد و در آن اینچنین آمده است:
چه کسی، کجا، چه وقت و چرا… آخوند سوات… لاغر است او یا چاق… سرد است او یا گرم
آخوند سوات؟
آخوند سوات مردی روحانی بود که عصیانی قبیلهای را در خاک اقلیم پشتونستان علیه حاکم بریتانیایی رهبری میکرد؛ اما پرسشهایی که شعر پیش میکشد پاسخ نیافتند پسازآنکه آخوند در یک روز مهآلود در کوهها ناپدید شد؛ و ازآنجاکه هیچکسی نمیتوانست ادعا کند آخوند را به چشم خود دیده، افسانههای بیشماری درباره شخصیتش بافته شد.
داستان مرد مرموز صنعا اما با خبری کوتاه درباره مرگش آغاز شد. در چارچوب خبر، اشاره شد که او ژنرال علیرضا شهلایی است؛ عامل مشکوک جمهوری اسلامی که از سوی دفتر تحقیقات فدرال (اف بی آی) تحت تعقیب است؛ اما طی چند ساعت بعد نام شهلایی ناپدید شد و به سفیر کشتهشده با عنوان حسن ایرلو اشاره شد. یک روز بعد دفتر تحقیقات فدرال بیانیهای با این مضمون منتشر ساخت که فرد مقتول شهلایی نبود؛ که همین برخی گمانها را برانگیخت شاید آمریکاییها یک شبح را تعقیب میکردند. در ابتدای ماجرا، اعلام شد مرد مرموز براثر ابتلا به ویروس «کووید-۱۹» درگذشت که در صنعا به آن مبتلا شده بود و تصور میشد ریشههای یمنی دارد و از راه هوا به تهران منتقل شد تا بهسرعت درمان شود؛ و پسازآن ملاها به فکر تبلیغ مرگ ایرلو رسیدند؛ و ازآنجاکه با سالگرد آنچه «شهادت» سردار قاسم سلیمانی فرمانده «سپاه قدس» مینامند همزمان شد، به نظر رسید مناسب است ایرلو را بهعنوان ژنرالی معرفی کنند که در اوج تلاشهایش برای «صدور انقلاب» کشتهشده است. بااینوجود، مرگ براثر ابتلا به ویروس در داخل ایران این روزها مسئلهای معمولی است و تناسبی با لقب شهید ندارد؛ و بر این اساس داستان اصابت سفیر در عملیات حمله به فرودگاه صنعا بافته شد.
بااینوجود این نسخه از روایت خالی از مشکلات نبود، مثلاً چه کسی مسئول این حمله بود؟ بدون شک ملامت «شیطان بزرگ» درزمانی که در وین مشغول دلربایی با آن هستیم ممکن است موجب پیچیدگیهایی بشود؛ و همینطور نمیتوان «عملیات همیشه مشکوک اسرائیلی» را ملامت کرد؛ چون این به معنای آن است که «دشمن صهیونیستی که به مدت پنج سال توانسته مواضع ما را بمباران بکند، اکنون میتواند در داخل یمن هم به ما ضربه بزند»؛ و البته نمیتوان کشورهای عربی همکار ائتلاف یمن را که بهتازگی با آنها وارد «گفتوگو» شدیم ملامت کنیم؛ و بدتر از آن اینکه آیا آبرویمان نمیرود اگر مردم بفهمند «دشمنان اسلام دو تن از ژنرالهای بزرگ را طی دو سال کشتند و برای گرفتن انتقام خون شهدا قدمی برنداشتهایم»؟ و در تلاش برای دوری گزیدن از چنین پرسشهای دردسرسازی، ماشین تبلیغات خمینی این داستان را بافت که ایرلو عملاً در آرزوی شهادت بود؛ و روزنامه «کیهان» که مبین نظرات «رهبر معظم» آیتالله علی خامنهای است، ادعا کرد ایرلو گذرنامهاش را به دوستی نشان داده و گفته «به عکسم نگاه کنید! دیگر با این گذرنامه زنده نیستم».
«کیهان» میافزاید، ایرلو از مادر پیرش درخواست کرده برایش دعا کند به شهادت برسد، همانطور که دو برادرش در جنگ با عراق کشته شدند؛ و روزنامه به ایرلو نسبت داد، او به مادرش گفت «اگر مرا دوست داری، از خدا بخواه تا شهادت را نصیبم کند». مدتی بعد که تصور میشود دیگر کارشناسان تبلیغات خمینی به این نتیجه رسیدند این نسخه تا حدودی مشکلاتی دارد؛ چون ادعا میکرد شهادت ایرلو یک انتخاب شخصی بوده و اینکه او تنها چند ماهی را در یمن گذراند تا به خواستهاش برسد. در نسخه جدید، ایرلو با عنوان حاج حسن معرفی شد، مردی پرهیزکار مانند سلیمانی که در حال انجام مناسک حج در مکه بود. از سویی آیتالله محسن قمی فرد مسئول «صدور انقلاب» در دفتر خامنهای تلاش کرد ایرلو را بهعنوان مردی از دوره نهضت معرفی کند: ژنرالی بزرگ، متفکری ژرفاندیش، دیپلماتی ماهر و مدیری توانمند با فهرستی طولانی از دستآوردها. بر اساس این نسخه، شخص مرموز سازماندهی دوباره «انصار الله» را به عهده گرفت و تعداد جنگجویانش را از ۱۰۰۰ نفر در سال ۲۰۰۵ به بیش از ۱۰ هزار مسلح در سال گذشته افزایش داد. در سایه فرماندهی ایرلو حوثیها که در اصل گروه کوچک قبیلهای در صعده در شمال یمن بودند، به یک جنبش سیاسی بزرگ تبدیل شدند که قصد دارند بر کشور مسلط شوند؛ و بر اساس گفته روزنامه «کیهان»، ایرلو به «انصار الله» کمک کرد به سلاح مدرن دست یابند؛ جماعتی که جز تفنگهای کهنه چیزی در اختیارشان نبود که از انبارهای سلاح ارتش یمن به دست آورده بودند. علاوه بر این اولین کارخانه اسلحهسازی در یمن را تأسیس کرد که برساخت پهپاد و موشک تمرکز دارد که در ابتدا کارش را با مونتاژ قطعات ایرانی شروع کرد، اما اخیراً این جنگافزارها در صنعا ساخت شدند.
حاج حسن به کمک «مستشاران» ایرانی که از ایران آمده بودند، به گروه «انصار الله» کمک کرد تا صاحب ارتشی به معنای حقیقی بشود درزمانی که «کارشناسانی» از «حزبالله» لبنانی، آموزش شیوههای جنگهای نامنظم را به جنگجویان گروه به عهده گرفتند. مسئله به همینجا محدود نشد؛ چراکه در نابود ساختن «حزب الحق»، یک جنبش سیاسی زیدی مخالف مفهوم «ولایتفقیه» خمینی کمک کرد. این جنبش برای برقراری نظام جمهوری دست به تهاجماتی زد. برای متمرکز ساختن قدرت در دست حوثیها، همچنین ایرلو موفق شد «منتدی الشباب المؤمن/تجمع جوانان مؤمن» که گروهی یمنی شمالی است و برای احیای امامت زیدیه با مرکزیت صنعا به حاشیه براند. همچنین روزنامه «کیهان» نوشت، ایرلو نقشی سرنوشتساز در طرحهای دیپلماتیک حوثیها ایفا کرد و موفق شد شبکه ارتباطی بین «انصار الله» از یکسو و چین و روسیه از سوی دیگر برقرار سازد. همچنین ابراز داشت چند هفته پیش از «شهادت» آخرین گامها را برای برقراری «گفتوگو» بین صنعا و اتحادیه اروپا برمیداشت.
با توجه به اینکه نویسنده سرمقاله «کیهان» میداند برخی بهسختی میتوانند باور کنند فرد معروف به حاج حسن همه این دستآوردها را طی چند ماه حضور بهعنوان سفیر در صنعا رقمزده باشد مینویسد، ایرلو از «۴۰ سال تجربه» در صدور انقلاب برخوردار بود، او برای اولین بار سال ۲۰۰۴ «برای بررسی احتمالات» به یمن سفر کرد و این عبارتی است که فرض میشود به احتمالات صدور انقلاب اشاره دارد. علاوه بر آن، روزنامه نوشت، حاج حسن به مدت ۱۲ سال مسئول پرونده یمن بود. بهعبارتدیگر، حاج حسن بهمثابه نماینده حاج قاسم در یمن، تلاش میکرد حمایت جمهوری اسلامی را در همه زمینهها به دست آورد. در این راستا آیتالله قمی گفت «حاج حسن در جنوب و یمن معروف بود».
حاج حسن قول داد آیات عظام در قم و مشهد را قانع سازد که لعن و نفرین سنتی زیدیها را قطع کنند که شیعیان اثنی عشری آنها را زندیق میدانند. نکته عجیب در این نهفته است که زیدیه در ایران متولد شد و حکومت کوچکی در استان طبرستان ایران در ساحل دریای قزوین تأسیس کرد. بااینوجود تاکنون هیچ آیتاللهالعظمیای فتوایی را که حاج حسن برای زیدیه میخواست صادر نکرده است. در طول سالها، حاج حسن بیش از ۴۰۰ «طلبه» یمنی را برای آموزش به قم آورد تا در آینده مبلغان نسخه خمینی اسلام باشند؛ و بااینوجود، به نظر میرسد تعداد بسیار اندکی از آنها به یمن بازگشتهاند و ترجیح دادند در ایران بمانند یا به بریتانیا و کانادا مهاجرت کنند. از سویی آیتالله علی یونسی صنعا را در میان چهار پایتختی قرارداد که ایران مدعی تسلط بر آنها است. دیگر پایتختها عبارتند از بغداد، دمشق و بیروت؛ و اینگونه درزمانی که «کیهان» ادعا میکند، حاج حسن پیروزی کامل حوثیها را تضمین کرد، جستوجو برای یافتن ژنرال بلندپایه جدید ادامه دارد تا بهعنوان فرمانروای صنعا فعالیت کند.