هرساله دهم دسامبر روز اعلان «اعلامیه جهانی حقوق بشر» برای ما ایرانیان که از حقوق اولیه، طبیعی و انسانی خود محروم هستیم، یادآور حساسیت مسئولیت و جایگاه ماست؛ مسئولیت و جایگاهی که با اشغال کشور توسط فاشیسم مذهبی، تمامی حقوق اجتماعی- سیاسی و اقتصادی ما ایرانیان از بین رفت. اشارهام به محرومیت از ماده دوم اعلامیه جهانی حقوق بشر است که میگوید «همه انسانها بیهیچ تمایزی از هر سان که باشند، اعم از نژاد، رنگ، جنسیت، زبان، مذهب، عقاید سیاسی یا هر عقیده دیگری، خاستگاه اجتماعی و ملی، دارایی، تولد یا در هر جایگاهی که باشند، سزاوار تمامی حقوق و آزادیهای مطرح در این «اعلامیه» اند. بعلاوه، میان انسانها بر اساس جایگاه سیاسی، قلمرو قضایی و وضعیت بینالمللی مملکت یا سرزمینی که فرد به آن متعلق است، فارغ از اینکه سرزمین وی مستقل، تحت قیمومت، غیر خودمختار یا تحت هرگونه محدودیت در حق حاکمیت خود باشد، هیچ تمایزی وجود ندارد.»
بر اساس مفاد اعلامیه جهانی حقوق بشر، ایرانیان هم آن را جزو اصول محوری و تلاشهای اساسی خود در مبارزه با رژیم اسلامی قرار دادهاند و هم بر پایه «اعلامیه جهانی حقوق بشر» خواهان دولتی دمکراتیک، کشوری امن و مردمانی آزاد در فردای جمهوری اسلامی برای ایران هستند. درواقع «اعلامیه جهانی حقوق بشر» راهنمای مبارزه و آزادی ایرانیان به شمار میرود؛ پروتکلهای وابسته به آن و همچنین تدوین قانون اساسی و تهیه قوانین موضوعه، تنهایی زمانی میتوانند در بنیانهای ایران دمکراتیک فردا مستقر شوند که تأمینکننده حقوق طبیعی، اجتماعی و سیاسی شهروندان ایران باشند.
در حقیقت آگاهی از «اعلامیه جهانی حقوق بشر»، باور به آن و کاربردی کردن آن برای فردای ایران رها از حکومت اسلامی، از هماکنون و با تأمل در تحولات حقوقی و شناخت گذشته حقوقی ایران، راهگشای دستیابی به واقعیتهای حقوقی در جهان امروز به شمار میرود؛ طرفه آنکه امروزه حقوق سرفصل و مرکز زندگی انسانها بوده و دامنهی آن به مسائل طبیعت، دیگر جانداران، مسائل اقلیمی چون خشکسالی و مهاجرت هم گسترشیافته و همه لایههای زندگی انسانها را در قالب حقوقمداری و حقوق گرایی قرار داده است؛ ایدهها و کنشهایی که برآمده از مقتضیات زمانه و رفع نیازهای انسانها بوده و چهره دیگری به جهان زندگی آدمیان داده است.
همانطور که اشاره کردم، مسئله حقوق بشر و حقوق گرایی در اندیشه و مبارزه، از مرکزیت غیرقابلانکاری برخوردار است؛ دربندهایی از «منشور» که بیانگر دیدگاههای بنیادین حزب مشروطه ایران (لیبرال دمکرات) بوده و بهعنوان یکی از عالیترین و اصلیترین اسناد حزبی به شمار میرود، در این زمینه آمده است:
«۴- هیچ قانون و اکثریتی نمیتواند حقوق طبیعی و جدانشدنی افراد را از آنها بگیرد. این حقوق که در اعلامیه جهانی حقوق بشر و میثاقهای حقوق سیاسی، مدنی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی تعریفشده از جمله شامل مصون بودن جان و آزادی و مال مردم در پناه قانون و وظایف دولت در تأمین حداقل شرایط زندگی منطبق با شئون انسانی برای همه مردم است.
۵ ـ همه افراد در برابر قانون برابرند و هیچ امتیاز قومی، دینی، جنسی یا طبقاتی به کسی داده نمیشود و هیچکس حق ندارد به نمایندگی خدا یا به موهبت الهی سرنوشت مردم را در دست گیرد. دین و مذهب از حکومت جدا است. هیچ مقامی حق ندارد مذهب افراد را بپرسد. ما اقلیتی جز در رأیگیریها آنهم موقتاً نمیشناسیم.»
با این مبانی فکری و تاریخی است که حزب مشروطه ایران (لیبرال دمکرات) اقدام به تشکیل کارگروه حقوق بشر نموده است. «کارگروه حقوق بشر حزب مشروطه ایران از دو زیرگروه ۱- حقوق زنان و کودکان ۲- مبارزه با ناعدالتیهای اجتماعی و مدنی از جمله دفاع از حقوق زندانیان سیاسی، پناهندگان، مخالفت با مجازات اعدام و سنگسار تشکیلشده است.» همانطور که در توضیحات این کارگروه آمده است «این کارگروه علاوه بر گرامیداشت و صدور اعلامیه به مناسبتهای بینالمللی مثل روز جهانی علیه خشونت بر زنان و کودکان، روز جهانی پناهندگان، روز جهانی ملل متحد در حمایت از قربانیان شکنجه، روز جهانی زندانیان سیاسی و… کلیپ و ویدئوهایی برای آگاهی ایرانیان داخل و خارج از وطن درباره وضعیت حقوق بشر در کشورمان تولید میکند. علاوه بر فعالیتهای ذکرشده هر سه ماه یکبار یک گزارشی از وضعیت حقوق بشر در داخل ایران تهیهکرده و آن را در اختیار دیدهبانان بدون مرز و کمیسیون عالی حقوق بشر در سازمان ملل قرار میدهد.»
همچنین بایستی از مواضع دائمی و همیشگی شاهزاده رضا پهلوی در رابطه با حقوق بشر و محوریت آن در مبارزه علیه حکومت اسلامی و رهایی کشور و هموطنها از فاشیسم مذهبی یادکرد؛ وی ضمن فعالیتهای دائمی راجع به احقاق ایرانیان، بهدفعات بر این مسئله اشارهکرده است که «در مورد ایران انواع و اقسام جنایتها علیه بشریت صورت گرفته است که به نظر من مردم ایران کاملاً در این موارد آگاه هستند و جهانیان روزبهروز بیشتر دارند آگاه میشوند. مسأله اصلی دادن تمام دادهها است و اقدامات حقوقی، قانونی و یا سیاسی است که در این رابطه کمکی خواهد بود به مردم ایران که دستشان برای رسیدگی به این نقض حقوقشان به یکجایی بند باشد. جایی که جامعه بینالمللی میتواند یک نقشی داشته باشد. اینیک مورد خاصش است که میتوانند بههرحال نشان دهند که در تمام این ادعاهای بهاصطلاح طرفداری از آزادی و حقوق انسانهای جهان، آیا واقعاً این را باور دارند و اگر دارند اینیک موردی است که میتوانند به این طریق نشان بدهند و ثابت کنند.»
امسال در شرایطی بزرگداشت روز جهانی حقوق بشر و اعلان «اعلامیه جهانی حقوق بشر» را گرامی میداریم که مبارزات ملی ایرانیان در داخل و خارج از کشور بیش از گذشته با درایت و عمق بخشیدن به حقوق سیاسی، صنفی و اجتماعی، به اهمیت حقوق گرایی پی برده و با دست یازیدن به موارد حقوقی و رعایت آنها، اعتراضات ملی و مدنی را حول محور آن ساماندهی و همگانی ساخته است.