این سطور در حالی نوشته میشود که کشاورزان اصفهان با یورش شبانهی یگان ضد شورش و نیروهای سرکوب در بستر خشک زایندهرود مورد ضربوجرح قرارگرفتهاند. تازهترین ویدئوها از زخمی شدن معترضان و شلیک گلوله به سر شهروندان ازجمله یک زن و یک مرد جوان خبر میدهند. برای امروز جمعه پنجم آذرماه ۱۴۰۰ فراخوانهایی از سوی کشاورزان ازجمله در اصفهان اعلام شد که قرار بود ساعت ۹ صبح در بستر خشکرودی که قرنها این شهر و مناطق اطراف را سیراب میکرد جمع شوند.
جامعه جهانی که در تمام سالهای گذشته از طریق لابیگران سازمانیافته و صادراتیهای رژیم اسلامی در رسانههای خارجی و در دانشگاههای اروپا و آمریکا تغذیهشده، حتا در کنفرانس اقلیمی وابسته به سازمان مللاش که بهتازگی در گلاسکو برگزار شد، سکوت خود را در ارتباط با اعتراضات مردم ایران علیه بحران آب و تخریبهای محیط زیست نشکست! بلکه همگی به حرفهای فرستادگان جمهوری اسلامی گوش فرا دادند که برای اخاذی و رفع تحریمها در آنجا حضور یافتند. همانها که محیط زیست ایران را با تحریم و بدون تحریم همواره تخریب کردهاند و در یک چرخهی شیطانی با برنامه اتمی سبب انزوای منطقهای و جهانی کشور و تحریمهای چندجانبه و یکجانبه شدهاند و از سوی دیگر لغو همین تحریمها را شرط توقف برنامه اتمی قرار میدهند!
در تابستان ۱۴۰۰ که همه چشمها بهسوی انتخابات نمایشی ۲۸ خرداد و روی کار آوردن دولت رئیسی معروف به «قاضی مرگ» دوختهشده بود، وقتی اعتراضات مردم خوزستان در تیرماه برای آب شکل گرفت، بازهم در سیاست حاکم و رسانههای اصلی جهان خبری مهمتر از نمایش تکراری انتخابات پیدا نمیشد.
اما رودهای خشک با وعدهووعید و دستور و سرکوب و قطع اینترنت جاری نمیشوند. روشن بود که بهزودی بهویژه در مناطق خشک و کویری ایران دوباره بحران آب مردم را به اعتراض وا خواهد داشت. اعتراضاتی که بخشی از جنبش جهانی برای حفاظت از محیط زیست هستند! عجیب است که اینهمه مدعیان و تبلیغاتچیهای «حفاظت از محیط زیست» اعتراضات کشاورزان ایران را علیه یک بحران عملاً موجود و ویرانگر که فراتر از ایران و رژیمی است که مسبب اصلی این بحران است، نمیبینند! آیا اعتراضات عملی کشاورزان و مردم ایران و سرکوب خونین آنان بهاندازه «حرف»های گرتا تونبرگ در کنفرانسهای بینالمللی درباره آنچه همه میدانند، اهمیت ندارد؟!
گاهی نه گفتار و رفتار و عملکرد بلکه سکوت، اقدامی بهشدت ضد بشری است!
الاهه بقراط