موج خروشان همبستگی در زاینده‌رود

زاینده‌رود

در روزهایی که آبان به پایان می‌رسد، کشاورزان اصفهان که شعارهای ناب و ابتکاری آنان بر صدر اعتراضات سراسری سال‌های اخیر می‌درخشد، بار دیگر دست به تظاهرات گسترده زدند و شهروندان دیگر نیز در پاسخ به فراخوانی که اعلام‌شده بود به آن‌ها پیوستند.

جمعه ۲۸ آبان ۱۴۰۰، ایران شاهد موج خروشان مردم در بستر زاینده‌رود بود. رودی که آبادی و رونق پایتخت قدیم ایران مدیون آن است اما در چهار دهه گذشته به دلیل سیاست‌های خرابکارانه‌ی اقتصادی و محیط زیستی که کشاورزی و دام‌پروری کل کشور و درنتیجه اشتغال و امنیت غذایی مردم را به‌شدت درخطر قرار داده نه «زاینده» که خشک‌شده است.

بحران آب در ایران و منطقه و جهان، موضوعی تازه نیست. این را هم که ایران یک سرزمین خشک است، دانش‌آموزان در دبستان می‌آموزند؛ اما در تمام سال‌هایی که برای این بحران حیاتی می‌بایست به‌طور محلی و منطقه‌ای و جهانی چاره‌جویی می‌شد، نه‌تنها سازمان‌های مسئول بلکه نهادهای نظامی و امنیتی مانند سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در همکاری با خانواده‌ها و گروه‌های مافیایی حاکم، برای سدسازی‌های بی‌رویه و صنایعی که در خدمت اهداف اتمی و موشکی هستند و همچنین ساخت‌وسازهای پول‌ساز با تخریب طبیعت، شیره‌ی جان زمین را کشیدند. نتیجه روشن است: تخریب چرخه‌ی زیست که میلیون‌ها سال بین زمین و آب‌وهوا در جریان بوده و با اختلال آن نه‌تنها کشاورزی و دام‌پروری ممکن نیست بلکه حیات ساکنان منطقه درخطر قرار می‌گیرد. انقراض گونه‌های گیاهی و جانوری بجای خود!

الاهه بقراط

این است که نبرد مردم دست‌خالی با سیستم سرکوبگری که حیات طبیعی آن‌ها را درخطر قرار داده، دیگر یک موضوع سیاسی، معیشتی، صنفی و یا حتا امنیتی هم نیست! بلکه تنازع بقاء و بر سر مرگ و زندگیست!

برای زمامداران جمهوری اسلامی و خانواده‌های مافیایی‌شان، چه تفکر آخر زمانی و عاشورایی داشته باشند و چه فقط مفت‌خوران دنیوی باشند، راه نجات ساده است: پیشاپیش اخلاف خود را راهی آبادی‌های دیگر در غرب و دیگر کشورهای پیشرفته کرده‌اند. آنان که بر زمین سوخته‌ی ایران باقی می‌مانند همین کشاورزان و کارگران و کارمندان و مالباختگان و بیکاران و بازنشستگان و قشرهای تنگدست هستند که حتا برای کار ساختمانی و چوپانی هم باید راهی عراق و ارمنستان شوند!

اگرچه برای جان‌هایی که از دست رفتند و منابعی که ویران شدند دیر است، اما همچنان تنها یک‌راه برای نجات این آبادی ویران‌شده‌ وجود دارد: پیوستن جوی‌های کوچک و پراکنده و تشکیل رود خروشان همبستگی برای نه به جمهوری اسلامی! کشاورزان اصفهان پیش‌تر دریکی از شعارهای ناب خود به‌درستی اعلام کرده بودند: دشمن ما همین‌جاست! این دشمن که بر مسند قدرت انحصاری و سرکوبگر نشسته فقط باقدرت مردم می‌تواند به زیر کشیده شده و با حاکمیت ملّی جایگزین شود.
الاهه بقراط

کیهان لندن شماره ۳۳۸

 

مطالب مربوط

اهمیت انتخابات آمریکا برای ایران به مردم و رهبری جنبش ملی وابسته است

۵۷؛ مرز بین دو فکر و دو هدف‌ متناقض

فقط «آنتی» بودن نه سیاست است نه راه!

این سایت برای ارائه بهتر خدمات به کاربران خود ، از کوکی‌ها استفاده می‌کند.
This website uses cookies to improve your experience. We'll assume you're ok with this, but you can opt-out if you wish
اطلاعات بیشتر