یک نفر؟ ده، سیصد، هزار و پانصد و یا چند هزار نفر؟ چپ؟ راست؟ میانه؟ مذهبی؟ غیرمذهبی؟ طرفدار پادشاهی یا جمهوری؟ کشتار سالهای ۵۷ و ۵۸ یا دهه شصت و هفتاد و هشتاد و نود؟! بهراستی چه فرقی میکند وقتی مرتکب همه این جنایات یکیست: نظام جمهوری اسلامی!
آیا تعداد و تنوع قربانیان هیچ تفاوتی در کیفیت جنایت میدهد؟ جز اینکه کمیت همواره کیفر آن را سنگینتر میکند. وگرنه، جنایت بهویژه اگر از یکسو علیه بشریت باشد و از سوی دیگر جنایتکار همچنان بر مسند قدرت نشسته باشد، هر ابتکار و اقدامی در جهت افشاگری و مستند ساختن آن، به سود دادخواهی و بازماندگان جانباختگان است.
امسال دو رویداد مهم حقوقی، یکی نمادین و دیگری واقعی جریان یافته. یکی، دادگاه حمید نوری در استکهلم که در دستگاه قضائی سوئد از روز دهم اوت ۲۰۲۱ آغازشده و گفته میشود تا بهار سال آینده ادامه خواهد داشت. دیگری، دادگاه نمادین «آبان تریبونال» در لندن که توسط نهادهای حقوق بشری پس از یک سال تأخیر به دلیل پاندمی کرونا از ۱۰ تا ۱۴ نوامبر در حال برگزاریست و قرار است رأی خود را اوایل سال آینده میلادی صادر کند.
حمید نوری از همدستان ابراهیم رئیسی معروف به «قاضی مرگ» و رئیس دولت سیزدهم جمهوری اسلامی متهم به مشارکت در کشتار زندانیان سیاسی در سال ۶۷ است.
متهمان «دادگاه مردمی آبان» اما دهها تن از سران جمهوری اسلامی هستند که تنها یک فقره از جنایات آنان، مطابق مستندات و گزارشها، کشتار صدها تن از معترضان در آبان ۹۸ است.
چه کسی میتواند ادعا کند که برگزاری هر یک از این دادگاهها اندکی، فقط اندکی، به سود جمهوری اسلامی است و یا توجه مخاطبان و مردم ایران را از واقعیت فلاکتبار جامعه و همچنین یادآوری و بزرگداشت جانباختگان آبان ۹۸ منحرف میکند؟!
واقعیت این است که جمهوری اسلامی نه از ۹۸ و ۹۶ و ۸۸ و ۷۸ و ۶۷ بلکه از پیش از روی کار آمدن زمامدارانش دارای یک پشتوانهی ذهنی و ایدئولوژیک تاریخی- مذهبی برای کسب قدرت بوده و صرفنظر از عوامل داخلی و خارجی که به آن کمک کردهاند تا این نظام سرکار بیاید و تا امروز بماند، از همان زیر درخت سیب در فرانسه عزم خود را برای قبضه کردن قدرت انحصاری جزم کرده و برای حفظ آن از هیچ جنایتی پروا نداشته. در کنار جنایت اما «دیپلماسی» متکی بر دروغ و تحریف و تطمیع و ترفند و تفرقه را نیز با مهارت در داخل و خارج پیش برده است.
این بر روزنامهنگاران و رسانههایی که برای خود رسالت روشنگری نیز قائل هستند و همچنین بر مدعیان سیاست و فعالان مدنی و حقوق بشر بوده و هست که ابعاد این «دیپلماسی» خرابکارانه را دریابند و اجازه ندهند رژیمی که دستش به خون و ویرانی غمانگیز یک سرزمین آلوده است ازجمله با تفرقه بین مخالفانش تغذیه شود و نیرو بگیرد. در این صورت، مسئول نه جمهوری اسلامی که مانند هر موجود زنده دیگری در عین فلاکت و فرسودگی برای بقا تلاش میکند، بلکه مخالفانش هستند که گاهی بدون زحمت بازیچهی دستان پلید آن میشوند.
الاهه بقراط