تجربهی ۴۳ سال گذشته نشان میدهد که جمهوری اسلامی بنای زندگی مسالمتآمیز با همسایگان خود و کشورهای منطقهی خاورمیانه و دیگر نقاط دنیا را ندارد. مداخلات منطقهای و گسترش نفوذ نظامی و امنیتی موضوعی است که مقامات جمهوری اسلامی به جد دنبال کرده و بدان افتخار میکنند.
پرسش این است که آیا این مداخلات به توسعهی آن کشورها یا رفاه، آزادی و دمکراسی در آنها منجر شده است یا خیر. پاسخ منفی است. در این نوشته وضعیت چند هفتهی اخیر پنج کشور را که جمهوری اسلامی در آنها دخالت نظامی و امنیتی کرده بررسی میکنم و نشان میدهم که با اصرار جمهوری اسلامی بر این مداخلات که در طی دو دههی اخیر سیر صعودی داشتهاند منطقهی خاورمیانه باوجوداین رژیم روی صلح و توسعه و دمکراسی را نخواهد دید.
عراق
بیش از ۸۰۰ ناظر بینالمللی انتخابات اکتبر ۲۰۲۱ در عراق را مورد نظارت قراردادند و از آنها هیچ گزارشی در مورد تخلف و تقلب در انتخابات منتشرنشده است اما نیروهای دستپروردهی قاسم سلیمانی (مثل هواداران عصائب اهل حق و گردان حزبالله) که در این انتخابات از ۴۸ کرسی به ۱۵ کرسی در مجلس عراق رسیدهاند معترض هستند و به منطقهی سبز یورش برده و به اقامتگاه نخستوزیر این کشور حمله پهپادی کردند.
این دیگر تنازع داعش با دولت عراق یا جنگ میان حوثیها و دولت رسمی یمن یا مواجههی نیروهای آمریکایی با نیروهای شیعه نیست که به عوامل خارجی یا قبایل و ایدئولوژیهای مختلف نسبت داده شود. این جنگ میان شیعیان عراق در بغداد است که جمهوری اسلامی و حامیانش عامل آن هستند.
در دورههای قبل انتخابات عراق نیز جمهوری اسلامی با فرستادن دهها میلیون دلار پول نقد تلاش کرد انتخابات را به نفع نیروهای متحد خود تغییر دهد. تا نفوذ جمهوری اسلامی در عراق هست این کشور روی دمکراسی و انتخابات آزاد را نخواهد دید.
افغانستان
بیش از ۱۸ سال کمک نظامی جمهوری اسلامی به طالبان (مثل ارسال بمبهای کنار جادهای یا پناه دادن به اعضای القاعده و رهبران طالبان) درنهایت به سقوط دولت فاسد غنی انجامید و افغانستان به تسخیر طالبان درآمد. در دو دههی قرن بیست و یکم حدود ۶۰ تا ۷۰ هزار سرباز افغانستانی توسط طالبان با کمک پاکستان و ایران کشته شدند. پس از اشغال کشور توسط طالبان مقامات ایرانی از هرگونه کمک به طالبان دریغ نکردهاند و رهبر جمهوری اسلامی از اعضای بلندپایهی طالبان تحت عنوان «محترم» یادکرد؛ اما افغانستان تحت طالبان روی امنیت و رفاه را باوجود طالبان نخواهد دید. سه روز قبل از یورش نیروهای وفادار جمهوری اسلامی به منطقهی سبز بغداد بمبی در بیمارستان نظامی کابل منفجرشده و ۲۵ نفر کشته شدند. افغانستان در آستانهی قحطی است و طالبان مشغول به انتقامگیری از زنان، طنزپردازان، اعضای نهادهای مدنی و اقوام غیر پشتون.
لبنان
موضعگیری وزیر اطلاعرسانی لبنان (مسیحی متحد حزبالله) علیه سعودی در جنگ میان این کشور و حوثیها به خروج سفرا و کارداران چهار کشور عربی از لبنان و اخراج سفیران و کاردارهای لبنان از این کشورها شد. سعودی نیز واردات از لبنان را متوقف کرد. این امر در شرایطی اتفاق میافتد که لبنان بیش از همیشه به کمک کشورهای ثروتمند عرب نیاز دارد و تا گردن در چاه قرض و ناکارآمدی و هرجومرج فرورفته است. حضور جمهوری اسلامی با ریختن منابع بیدریغ به دامن حزبالله دولت و بخشی از نیروهای لبنانی را جیرهخوار رژیم در تهران قرار داده و تناسب قوا را بر هم زده است. جمهوری اسلامی و حزبالله نیز در پی امنیت و منافع لبنان نیستند بلکه برنامههای نفوذ و گسترش طلبی ولایتفقیه را پیش میبرند. مردم لبنان نیز دارند رنجهای ناشی جاهطلبی مقامات رژیم را میکشند.
یمن
در ماه اکتبر صدها یمنی در جنگ مارب کشته شدند. در این جنگ حوثیها تلاش دارند استان مارب و منابع نفت و گاز آن را نیز به منطقهی تحت حکومت خویش بیفزایند. ولع حوثیها بااینکه اقلیتی در یمن هستند با کمکهای مالی و نظامی جمهوری اسلامی تمامشدنی نیست. آنها میخواهند کل یمن را در اختیار بگیرند و خود را دولت قانونی یمن میدانند. با توجه به ساختار قومی متفرق یمن حوثیها نمیتوانند تنها نیروی حاکم در این کشور باشند و اگر بخواهند چنین کنند خون دهها هزار نفر نظامی ریخته خواهد شد و زنان و کودکان یمنی بیش از این از گرسنگی رنج خواهند برد.
سوریه
جمهوری اسلامی با انتقال و ذخیرهسازی انواع سلاحها در سوریه و تلاش برای محکم کردن جای پای نظامی خود در این کشور باعث حملات پیدرپی نظامی اسرائیل و کشته شدن شیعیان افغانی و پاکستانی استخدامشده توسط سپاه قدس میشود. گهگاه نیروهای ایرانی نیز در این حملات کشته میشوند و اخبار کشته شدن «مدافعان حرم» در بوقهای تبلیغاتی رژیم میآید. به گفته یک مقام نظامی اسرائیل ارتش این کشور در سال ۲۰۲۰ بیش از ۵۰۰ حمله به نیروهای سپاه قدس در سوریه و اعضای حماس در غزه داشته که اکثر آنها در سوریه انجام شد و خسارات مالی آن به ایران صدها میلیون دلار تخمین زده میشود. با تلاش جمهوری اسلامی برای حفظ رژیم اسد بیش از ۴۰۰ هزار سوری (شامل حدود ۷۰ هزار زن و کودک) کشته و بیش از شش میلیون آواره شدهاند.
شکست دادن مردم منطقه
دربندهای قبلی این مطلب صرفاً به آخرین رویدادهای این پنج کشور اشاره کردم. اکنون حدود یک تا دو دهه است که این کشورها درگیر جنگ داخلی و کشتار و نزاع هستند و جمهوری اسلامی یک عامل تعیینکننده در ریختن بنزین روی آتش تنازعات بوده است. رویدادها و تحولات فوق و خسارات آن را میتوانید به یک تا دو دهه بسط دهید. جمهوری اسلامی نقش کلیدی در عدم شکلگیری دمکراسی و ثبات در افغانستان و عراق داشته است تا مگر این دو کشور الگوی مردم منطقه قرار گیرند. جمهوری اسلامی در این تلاشها دولت آمریکا را شکست نداده است بلکه مردم افغانستان و عراق را شکست داده است.
پنج کشور فوق با دخالتهای جمهوری اسلامی که مهمترین کشور خارجی در تضادهای موجود است از حیث اقتصادی و سیاسی در حال سقوط بودهاند. مداخلات جمهوری اسلامی که به نام دفاع از حرم یا مقاومت انجام میشود غیر از ویرانی و فلاکت برای آنها به بار نیاورده است. رژیم جمهوری اسلامی بدون بمب اتمی شش کشور منطقه (پنج کشور مذکور بهعلاوهی ایران) را به فلاکت و ویرانی کشانده است. این رژیم با بمب اتمی خسارات بیشتری را به کشورهای منطقه خواهد زد.
دکتر مجید محمدی