تغییر توازنِ نیروهای اجتماعی در ایران به سود حقیقت

حکومت اسلامی با همه جناحین‌اش‌ و لابی‌گران و صادراتی‌هایی که چشم امید به رفتن دولت ترامپ و آمدن دولت بایدن دوخته بودند، هنوز هم گیج هستند که چرا محاسبات آن‌ها تحقق‌نیافته.

گذشته از اهداف متضاد طرفین در مذاکرات و «توافق»، یک دلیل مهم اینست که جای فاکتور اصلی در این محاسبات خالیست:‌ مردم! درنهایت همواره این فاکتور است که نتیجه‌ی محاسبات را تعیین می‌کند. گاهی این مردم کورکورانه علیه منافع و حقوق خود عمل می‌کنند؛ مانند پشتیبانی از فاشیسم در اروپا و همچنین حمایت از اسلام‌گرایان که بارزترین نمونه‌ی آن انقلاب اسلامی سال ۵۷ در ایران است.

بااین‌همه عوامل مختلف داخلی و خارجی از جمله بسترهای تاریخی و فرهنگی می‌بایست دست‌به‌دست هم دهند تا تغییرات سرنوشت‌ساز، چه مثبت و چه منفی، توسط فاکتور اصلی یعنی مردم رقم بخورد. این عوامل بدون توقف، در حال جابجایی، تأثیرگذاری بر یکدیگر و پرورش آن نیروهای اجتماعی (از جمله ارتجاعی) هستند که در مقاطع مناسب بر دیگر نیروها غلبه می‌کنند. در این نبرد مداوم اجتماعی، هم غیبت و هم حضور مردم همواره نقش تعیین‌کننده دارد.

در این میان، گسترش رسانه‌های همگانی و شبکه‌های اجتماعی و بلندگوهای جریانات اصلی نیز به یکی از عوامل مهم در معادلات و معاملات سیاسی تبدیل‌شده‌اند. در پی ترک برداشتن فضای سیاسی انحصاری و ضدمردمی حاکم بر جامعه ایرانیان، به‌ویژه از دی‌ماه ۹۶ به این‌سو، انتشار دیدگاه حسین رونقی وبلاگ نویس، فعال آزادی بیان و زندانی سیاسی سابق در «وال‌استریت ژورنال»، به‌عنوان یکی از رسانه‌های جریان اصلی بین‌‌المللی، نگاه‌ها را به خود جلب می‌کند: طرح موضوع ندیده شدن مردم ایران توسط رسانه‌های غربی در یک رسانه غربی!

الاهه بقراط

بی‌تردید برخی روزنامه‌نگاران ایرانی در سال‌های گذشته برای انتشار حقیقت جامعه ایران در رسانه‌های معروف تلاش کرده‌ و چه‌بسا با دربسته مواجه شده‌اند! حقیقتی که فقط به یک گروه یا قشر و یا این یا آن فعال و فعالیت مدنی محدود نمی‌شود بلکه حقوق و تمایلات «مردم» را که زیر فشار «حکومت پلیسی و مذهبی» قرار دارند مطرح می‌کند. البته برای ایرانیان آنچه در وال‌استریت ژورنال منتشرشده، تازگی ندارد. به نظر نمی‌رسد که سیاستمداران و رسانه‌های غربی نیز از آن بی‌‌خبر باشند! اما اهمیت انتشار حقیقت درباره «ایران واقعی» در وال‌استریت ژورنال اینست که با صراحت از درون ایران به گوش این رسانه رسیده.

درحالی‌که  جمهوری اسلامی در آخرین سنگر خود با افرادی که فقط زبان سرکوب و کشتار بلدند از جمله «قاضی مرگ» و دکترهای سهیمه‌ای و پاسدارانی با نازل‌ترین سطح درک و دانش، پناه گرفته و مسیر برای ماله‌کشی لابی‌گران و صادراتی‌ها و ژورمالیست‌ها به‌شدت دشوار شده، توازن نیروهای اجتماعی در ایران بیش‌ازپیش به سود گویندگان حقیقت تغییر می‌کند. این واقعیت را در سخنانی که از ایران در همایش گرامیداشت زادروز و خدمات شهبانو فرح پهلوی بیان شد نیز می‌توان دریافت.

حال باید دید آیا حقیقت مردمی که در «ایران واقعی» دلی پُرخون و خشم دارند سرانجام از سوی جامعه جهانی و دولت‌های غربی شنیده خواهد شد یا نه.
الاهه بقراط

کیهان لندن شماره ۳۳۳

مطالب مربوط

رهبری واحد، ائتلاف مشتاقان و گذار به ایران آینده

تلاش و آمادگی برای تبدیل روند به رویداد

دو جبهه بیشتر در برابر هم وجود ندارد: جمهوری اسلامی و ایران!

این سایت برای ارائه بهتر خدمات به کاربران خود ، از کوکی‌ها استفاده می‌کند.
This website uses cookies to improve your experience. We'll assume you're ok with this, but you can opt-out if you wish
اطلاعات بیشتر