هفتم مهر ۱۳۹۹ شاهزاده رضا پهلوی متن «پیمان نوین» را اعلام کرد. تأثیر این پیمان در جنبش «نه به جمهوری اسلامی» در نوروز و سپس نه به انتخابات نمایشیِ خرداد ۱۴۰۰ بازتاب یافت.
تأکید بر مفاد «پیمان نوین» از این نظر اهمیت دارد که پس از انقلاب مشروطه، تداوم «ایران نوین» که در دوران پادشاهان فقید پهلوی شکل گرفت و در نهادهای مدنی و حقوقی مستحکم شد، با وقوع جمهوری اسلامی دچار گسست عمیق شد. اگرچه رژیم اسلامی با همه تلاشهای مذبوحانه نتوانست آن نهادها را حذف و بسیاری حقوق سیاسی و مدنی را پس بگیرد، اما توانست «ایران نوین» را که مفهومی فراگیر و شامل همه ساکنان ایران میشود به «ایران اسلامی» کاهش دهد!
تفکری که توانست در این تغییر ارتجاعی موفق شود، همان مشروعه خواهی بود که هم «پیمان» و هم «برنامه» داشت: پیماناش اسلام سیاسی و احکام شریعت بود و برنامهاش: حذف، قلعوقمع، سرکوب خشن و حفظ خود به هر قیمتی از جمله با پروژه اصلاحات، اپوزیسیون جعلی و لابیگران و صادراتیها! همه اینها سالها پاسخ مطلوب به حکومت اسلامی و گروههای مافیایی آن داد. اکنون اما کفگیر به تهدیگ نظام خورده بهطوریکه مجبور به روی کار آوردن قاضیان مرگ و سپردن مناصب به سهمیهایهای مکتبی و سپاهیان تروریست شده است! اینهمه نه نشانه قدرت بلکه بیانگر ضعف و هراس و نگرانی و فرسودگیست.
«پیمان نوین» با پیشبینی این شرایط منتشر شد آنهم درحالیکه نهتنها ایرانیانی که دل به «اصلاحات» بسته بودند بلکه غربیها نیز مجبورند اذعان کنند که «اصلاح» و «تغییر رفتار» این حکومت ممکن نیست! پس باید انتخاب کرد! ایرانیان برای نجات ایران و خارجیها برای حفظ امنیت و منافع خودشان!
در این میان، «پیمان نوین» بر نکاتی تأکید کرده که فقط وابستگان جمهوری اسلامی و گروههای مشابه میتوانند با آن مخالفت کنند: نفی قدرت انحصاری در دست یک فرد یا یک گروه، پیشگیری از بازآفرینی استبداد، تأکید بر خرد جمعی، مشارکت عمومی و مسئولیتپذیری شهروندی، تحمل آراء و عقاید یکدیگر برای عبور از جمهوری اسلامی جهت تحقق «تنها آلترناتیو مقبول» یعنی «حاکمیت مردم ایران»، بنای یک ساختار سیاسی پایدار مبتنی بر اراده و منافع و مدافع مردم و رابطه شفاف سیاسی و حقوقی و مالی و اقتصادی با جامعه و جهان.
«پیمان نوین» مسیر را نیز مشخص کرده: پیوند و همبستگی اعتصابات و اعتراضات و نافرمانی مدنی در شبکه بزرگ اعتراضات بهعنوان «حق» به رسمیت شناختهشدهی مقاومت! ماهیت این مسیر چیزی جز مقاومت نیست! وگرنه در ارتکاب خشونت، روشن است که جمهوری اسلامی دست بالا را دارد!
پس پیش از آنکه در این نبرد نابرابر ازنظر ارتکاب خشونت، «جداجدا غرق شویم» باید پاسخ دهیم در کجا ایستادهایم! طرف جمهوری اسلامی یا طرف ایران؟! جمع منافع این دو ممکن نیست!