چهارم آبان زادروز پادشاه فقید ایران، محمدرضا شاه پهلوی است. بیش از چهل سال از انقلاب ایران گذشته است، اما خاطره روزهای پیش از انقلاب، بزرگی و شکوه کشور در «زمان شاه»، آنگونه که مردم مینامند، ذهن و فکر بسیاری از ایرانیان را همچنان به خود مشغول داشته است.
ایرانی که امروز در جهان چنین قدرتمند، زیبا و پُرافتخار دیده و شناخته میشود، شهرتش را وامدار دوره زمامداری مردی است که امروز در مسجد رفاهی قاهره آرمیده است. بیش از چهل سال از انقلاب گذشته است، اما به هر خارجی که میرسیدید و نام ایران میآید، آن غریبهای که میانسال است، میگوید، «اوه ایران… شاه، شهبانو». تصویر ایران دوره شاه، کارتپستال زیبایی از کشوری است که تا پیش از به قدرت رسیدن وی، مملکتی بود شبیه دیگر کشورهای منطقه؛ خاک و گاری و تراخم و وبا و جذام و فلج اطفال.
نمیگویم که در دوران سلطنت محمدرضا شاه پهلوی، ایران گلستان شد و فقر برچیده و رفاه و آزادی و امنیت در سراسر کشور به ظهور رسید، میگویم که ایران پیشرفتهای چشمگیری داشت. چهره کشور در محافل بینالمللی بسیار خوشایند به نظر میرسید و آموزشوپرورش، شهرسازی و عمران و بهداشت از اولویتهای شاه ایران برای ساماندهی به اوضاع کشور قلمداد میشد.
همسر شاه، شهبانو فرح، تنها چهرهای زیبا و تأثیرگذار در محافل بینالمللی نبود. دانش و بینش وی در ارتقا فرهنگ و هنر این مرزوبوم بعد از گذشت ۴۰ سال همچنان یکی از تأثیرگذارترین خدمات فرهنگی در تاریخ معاصر ایران بشمار میرود. از خدمات محمدرضا شاه پهلوی و شهبانو به ادبیات و هنر و بهداشت و درمان بگوییم، یا از ارتش و نظم و قانون و ابهت کشور و اقتدار ملی؟
هنوز هم اگر اعتباری برای ایران و اصالت کشور بعد از ۴۰ سال ناکارآمدی نظام فعلی باقیمانده است، از همان اعتباری است که شاه ایران برای کشور گردآورده بود. من و مایی که از کشور به هر دلیلی بیرون آمده و ساکن نقطهای در این گیتی شدهایم، مهاجرانی هستیم که همچنان چشم به بازگشت به میهن و زندگی در کشوری را داریم که شاه ایران، شالوده همبستگی و اتحاد ملی را در آن بنا گذاشته بود. کشوری که در آن، نه نامی از اقلیت قومی و مذهبی بود و نه سخن از محدودیت و ممنوعیت برای زن و مرد آن. ایرانی که کلیمی و زرتشتی و بهایی و مسلمان و آسوری و آشوری و کرد و لُر و بلوچ و ترکمن، آذری و اهوازی و همه و همه خود را پارهای از میهن میدانستند.
در نظام کنونی، متأسفانه مفهوم خدمت به میهن و مردم، مفاهیمی نمادین و انتزاعی شمرده میشود. مفاهیمی که در دوره شاه فقید، ایرانیان را از گوشه و کنار به خود میخواند تا هویت ایرانی بودن آنها، مصدر خدمت به کشور و ملت باشد. در دوران پس از انقلاب تلاش بسیاری انجام گرفت تا شاه خائن، وابسته و مزدور معرفی شود و خاطره روزهای پر ابهت، خدمات وی و عشق و علاقه این مرد به میهن و مردم را از حافظه تاریخ و ملت بزدایند.
مردی که عاشق ایران بود و با دلی شکسته و اندوهگین کشور را برای رویارو نشدن مردم با یکدیگر ترک کرد تا از درگیری و خونریزی پرهیز شود. تعجبی ندارد که میبینیم امروز در صدمین سالگرد تولدش، آنگونه از وی یاد میشود که شایسته و بایسته اوست؛
سعدیا مرد نکو نام نمیرد هرگز
مرده آن است که نامش به نکویی نبرند
کاملیا انتخابی فرد
سردبیر ایندیپندنت فارسی