نیمهی دوم قرن سیزدهم میلادیست. خاک ایران زیر سُم ستوران مغول به خاکستر تبدیلشده و فرزندان چنگیز خان مدتهاست بر کشور حکم میرانند. سیف جوان در همین دوران ویرانی به دنیا آمده و بزرگشده و بسیار «محنت» و «تیرِ جور» و «تیغ و نیزهی ستم» و «بیداد ظالمان» و «ناکسان» دیده. سیف فَرغانی یا فُرغانی قصیده معروف خود را با مَطلَع «هم مرگ بر جهان شما نیز بگذرد» خطاب به حاکمان مغول و کارگزارانش هفتصد سال پیش سرود.
نیمهی اول قرن بیست و یکم است. خاک ایران زیر نعلین ملایان و چکمهی پاسدارانش لگدمال شده و قاتلان و قاتل زادگان بر کشور حکم میرانند. توماج جوان در همین دوران ویرانی به دنیا آمده و بزرگشده و بسیار «درد مردم» و «ظلم به مظلوم» و «وسطباز» و «مالهکش» و «ژورنالیست بازاری» و «مخبر دوزاری» و «هنرمند درباری» و «مأمور و معذور» و «جلاد» و «سوپاپ اطمینان» و «منصوب بیاختیار» و «اصلاحطلب حزب باد» و «صادراتی» و «نایاکی» و «بازیگر حکومتی» دیده. توماج صالحی رپ معروف «سوراخ موش بخر» را با مَطلَع «اگر دیدی درد مردمو ولی چشاتو بستی» خطاب به حاکمان جمهوری اسلامی و کارگزارانش در ایران امروز خوانده است.
طی قرون گرچه شیوهی فشار و سرکوب و حکومت مانند واژهها تغییر کرده اما هر دو، فریاد اعتراض به یک ماهیت و موجود است: حکومت سرکوبگر و ضدمردمی و وابستگانش.
نکته جالب اینکه در دوران سیف نیز کارگزاران مالهکش به فعالیت مشغول بودند و او خطاب به آنهاست که در همین قصیده سروده:
ای تو رمهسپرده به چوپانِ گرگِ طبع
این گرگیِ شبانِ شما نیز بگذرد!
همانها که به دلیل انواع منافع (گرگِ طبع) «گرگیِ شبان»شان (جمهوری اسلامی) را تغذیه میکنند!
توماج صالحی جوان نیز که با مسالمتآمیزترین شیوه یعنی هنر اعتراضی علیه وضعیت موجود عصیان میکند کاری جز مانند سرودن سیف در اعتراض علیه مغولان انجام نداده! سیف نیز مرگ حاکمان وقت را نوید داده و به آنها هشدار داده بود که پایان «عوعو سگان»شان و «گرد سم خران»شان نیز خواهد رسید.
حالا چطور کارگزارانی که ظاهراً برای «سیاهپوستان» گلو میدرند، رپ یک جوان را، بهعنوان هنری که از دل اعتراضات سیاهپوستان آمریکا زاده شده، نهتنها تحمل نمیکنند بلکه آن را «تهدید» و «جنایت» مینامند و به دنبال «گردن» برای «طناب» خونین جمهوری اسلامیشان میگردند؟! مگر نهادها و فعالان «حقوق بشر» مرتب به ناقضان حقوق بشر و حامیان آنها هشدار نمیدهند که میبایست «پاسخگو» باشند و دیر یا زود در دادگاههای صالح «تقاص» (کیفر، تاوان، مجازات) پس خواهند داد؟!! مگر ناقضان حقوق بشر و مدافعان پیدا و پنهان آنها پس از سقوط، دنبال «سوراخ موش» نگشته و نمیگردند؟!
سیف و توماج جز حقیقت نگفتهاند! سیف از مغولان جان به در برد و نزدیک هشتاد سال عمر کرد. توماج جوان تا زمان نوشتن این جملات به جرم حقیقتگویی در دست حکومت اسلامی اسیر است.