همه میدانند رسانهها نیز مانند هر پدیدهی زنده به خوراک نیاز دارند و باید تغذیه شوند تا با جلب مخاطب سر پا بمانند؛ اما خوراک و تغذیهی سالم و مقوّی با پر کردن شکم توسط تنقلات و هلههوله بسیار متفاوت است بهویژه آنکه این نوع خوراک بر هضم مخاطبان تأثیر منفی گذاشته و سبب اختلال دستگاه هاضمه فکری آنها میشود.
این اختلال را در ارتباط با ایران با توجه به سرکوب و نبود آزادی بیان بیشتر میتوان دید چراکه در داخل امکان رقابت سالم بین رسانهها در انجام وظایف حرفهای آنان برای اطلاعرسانی و روشنگری وجود ندارد و در خارج کشور نیز با حجم زیادی از رسانههای نوشتاری و دیداری روبروییم که هر یک اهداف مختلف سیاسی را دنبال میکنند (و یا نمیکنند و همینجوری منبعی برای درآمد کارکنانش هستند) و گاه در شرایط بحرانی نیز حواشی زرد جمهوری اسلامی بر متن اصلی غلبه دارند.
متن اصلی ایران در یکسو تداوم یک نظام تمامیتخواه و سرکوبگر است که به دلیل شرایط اجتماعی و عدم رضایت مردم متوجه شد که دوگانه سازی و دوگانهسوزی با نمایش جناحین دیگر پاسخ نمیدهد و «قاضی مرگ» را بر ریاست سیزدهمین دولت خود نشاند تا در کنار دیگر نهادهای تباهکار مانند قوه قضائیه و مجلس شورای اسلامی که نمایندگانش عمدتاً ریزهخواران و بلهقربانگویان نظام هستند، خود را در برابر موجی که سالهاست خیز برداشته حفظ کند.
در سوی دیگر، ملت و مملکتی که رنجور و داغدیده و زخمی و خشمگین و عاصی با انواع بلایا و مصیبتها از رژیم حاکم گرفته تا حوادث طبیعی و مشکلات اقتصادی و ویروس کرونا دستوپنجه نرم میکند و گوشش نیز از تکرار شنیدن مصائبی که در آن بسر میبرد پر شده؛ راه میخواهد؛ راهکار میخواهد؛ چشمانداز آزاد و امن و مرفه میخواهد! چیزی که جمهوری اسلامی ثابت کرده از آنها ناتوان است.
حاشیههای زرد جمهوری اسلامی اما آن است که همچنان درگیر جناحین و حضور این یا آن تباهکار در مراسم تحلیف و تفسیر درباره بیماری و زمان مرگ خامنهای و ترکیب کابینه عضو «هیئت مرگ» و حتا مسائلی چون حضور نماینده اتحادیه اروپا و تروریستهای «جبهه مقاومت» در تهران بود! چرا مشغولیت بیشازاندازه با این مسائل، تنقلات زرد و شکمپرکن است؟ زیرا بودونبود هیچکدام از اینها در متن اصلی نقشی بازی نمیکند: سیاهی و تباهی جمهوری اسلامی همچنان ملت را میکُشد و مملکت را تخریب و غارت میکند؛ و مردمی که معلوم نیست دیگر به چه زبانی باید به زمامداران و همچنین به دنیا ثابت کنند که این نظام را نمیخواهند به دنبال تکیهگاهی برای هدایت همان موجی هستند که رژیم میخواهد خود را در برابر آن حفظ کند و هر چه زمان بگذرد، این موج بلندتر و کوبندگی آن شدیدتر میشود. هر آنچه این متن اصلی را چه در میان ایرانیان و چه در سیاست بینالمللی به حاشیه میبرد، حواشی زرد و هلههولههای سیاسی شکمپرکناند.
الاهه بقراط