این روزها پروپاگاندای همهجانبهای برای انتخابات رژیم ساخته، مسائل و مشکلات واقعی کشورمان را در سایه قرار داده است؛ مسائل و مشکلاتی که در چهار دهه گذشته، هویت ملی و حقوق انسانی ایرانیان را هدف قرار داده است. چهار دههای که آکنده از فساد و سانسور و آغشته به خون هموطنان است. سیاست همیشگی و دائمی جمهوری اسلامی در ایران، باعث سرافکندگی جهانی برای کشور و از بین رفتن سرمایههای مادی و معنوی ایرانیان شده است.
ماهیت جمهوری اسلامی برآمده از آموزههای دینی و در راستای اجرای احکام شرعی و ضد انسانی است؛ ماهیتی که سودای آخرت آدمیان را در سر دارد و زندگی را در عبادت و شریعت خلاصه میکند. آموزههایی که زن را نصف مرد میداند و رفاه را در مسلخ کنترل و نظارت عاملان ارشادی میکشاند. باورهایی که کرامت انسانی را نادیده میگیرد و هویت و موجودیت ایران برای آن اهمیتی ندارد. در جمهوری اسلامی که بهرهای از مشروعیت حقوقی و مقبولیت ملی و مدنی نبرده است، ایرانیان بخشی از امت اسلامی بوده و ازنظر فکری و اقتصادی جزو مستضعفان و بیمایگان جای دارند. ازنظر سردمداران و باورمندان به جمهوری اسلامی هم رأی دادن و رأی گرفتن و نظام انتخاباتی تکلیف شرعی برای اجرای فرامین ولی مطلقه فقیه است. نظام اجرایی در رژیم اسلامی، زیردستان ولیفقیه و در راستای تحقق اجرای شریعت است. قوه قضایی از استقلال رأی برخوردار نیست و دستگاه قضا بر اساس احکام شرعی و تکالیف دینی موضوعیت دارد.
جمهوری اسلامی در قالب و ماهیت ضد مردمی و غیر ملی، دارای رفتاری فاشیستی در اعدام شهروندان، اختلاسهای میلیاردی از ثروت ملی و اعمال خشونت زبانی و فیزیکی برای از بین بردن آزادی بیان و اندیشه است؛ رفتارها و عملکردهای چهار دهه رژیم نمونههای بسیاری از فاشیسم مذهبی و اقتدار نامشروع آن را در تاریخ کشورمان به ثبت رسانده است. جمهوری اسلامی در ارتباطات بینالمللی و دیپلماتیک هم بینصیب از ماهیت حقوقی و انسانی است؛ دخالت در مسائل کشورهای دیگر و توهم ایجاد امپراتوری نظامی و دینی شیعه به همراه اقدامات تروریستی و فعالیت در قاچاق، از جمله مواردی هستند که چهرهای ضد انسانی و غیرحقوقی از جمهوری اسلامی در جهان ساختهاند.
همانطور که اشاره کردم، رژیم در حالی اقدام به برگزاری سیرک انتخاباتی خودکرده است که شهروندان ایران گرفتار ناامنی بهداشتی و پزشکی در مقابله با ویروس کرونا هستند. هنوز بیشتر مردم ایران از دسترسی به واکسن محروماند. هنوز شهرها و روستاهای کشورمان با گسترش گونههای جدیدی از ویروس، گرفتار بیماری و کمبود منابع پزشکی هستند. این در حالی است که هنوز هم ماشین سرکوب رژیم در برابر مطالبات صنفی و سیاسی و اقتصادی شهروندان ایران، فعال است و هنوز هم زندانهای رژیم جمهوری اسلامی، آکنده از مخالفان و معترضان ملی و مدنی است. هنوز هم خبر کشته شدن و جان باختن زندانیان سیاسی و عقیدتی، روی پیشخوان خبرگزاریها قرار دارد؛ و هنوز هم ملت ایران در برابر جمهوری اسلامی، تمامقد برای احقاق حقوق انسانی و مدنی خود ایستاده است.
با این مسائل، رژیم در شیپور گوشخراش انتخابات نمایشی میکوبد و درصدد تثبیت پایههای ضد ملی و از هم فروپاشیده خود است؛ هرلحظه و هر زمان بازیگردانان جمهوری اسلامی برای بقای خود، ترفندی تازه و دروغی دیگر به میدان میکشانند. تمامی دستاندرکاران جمهوری اسلامی آگاهاند که عمر این نظام فاشیست و ضد ایرانی با این کیفیت و با این شرایط به پایان رسیده است؛ اگر در دورهای ساز بیمحتوای اصلاحطلبی را مینواختند، امروزه از تغییر در شیوه اداره کشور سخن میگویند. اشغالگران ایران با برگزاری انتخابات غیرحقوقی پیش رو، در پی جابجایی شکل اجرایی به جمهوری اسلامی پارلمانی بوده و همانطور که از چند سال پیش، زمینههای آن را فراهم ساختهاند، در فکر انتقال آرام قدرت ولی مطلقه فقیه و برکناری منصب ریاست جمهوری هستند. اسلامیان ضد ایرانی بیتوجه به مطالبات شهروندان ایرانی در گذار از جمهوری اسلامی و خواست برقراری دمکراسی و آزادی و رفاه در ایران، به دنبال شکل عوض کردن هستند؛ اینهمه در حالی است که خامنهای میگوید: «جمهوری اسلامی همان مردمسالاری دینی است که نماد و تجلی جمهوریت آن فعلاً در انتخابات میباشد که در آینده ممکن است انتخابات نداشته باشیم؛ ولی در شکل دیگری مردمسالاری و انتخابات و جمهوریت متجلی گردد.»
اینک که در روزهای نزدیک به برگزاری سیرک انتخاباتی در ایران هستیم، بایسته است که مدهوش و مغلوب تبلیغات هوچیگرانه رژیم جمهوری اسلامی نشده و مطالبات ملی و مدنی و گذار از فاشیسم مذهبی را همچنان در سرلوحه خواستهها و اقدامات خود قرار دهیم؛ بیتردید آزادی، دمکراسی، رفاه و تأمین حرمت ملی و شخصی ایران و ایرانیان، با گذار از جمهوری اسلامی در هر شکل و تغییری که انجام میدهد، ممکن و میسر خواهد بود.