حدود یک ماه و نیم به برگزاری نمایش انتخاباتی رژیم در ایران مانده است؛ در این مدت برخی اقدامات جمهوری اسلامی درصدد تحمیل انتخابات به مردم و پیش بردن اهداف ضد ملی و غیرحقوقی خویش است. گردآوری انتخاباتی و تبلیغات گستردهای که برای آن از طرف رژیم ایجادشده، بخشی از وظیفه نگهداری و صحنهآرایی انتخاباتی را بر عهده دارد؛ درگیری جناحهای حکومتی که برای حفظ یا افزایش سهم خود از فساد، سانسور و خشونت دستوپا میزنند، با آدرسهای انحرافی و القای شبههها، مسئله گفتگوهای هستهای را دستاویز کرده و سودای ماندگاری رژیم جمهوری اسلامی را از این طریق در سر میپرورانند.
باگذشت چهلودو سال از حیات ضد ملی و نامشروع جمهوری اسلامی، روشن است که هرگونه انتخاباتی در آن وجاهت قانونی و حقوقی ندارد. برگزاری هر انتخاباتی در جمهوری اسلامی تنها برای ساختن ویترین جهت خارجیان و صحنهآرایی برای قشرهای ناآگاه داخل کاربرد دارد؛ نمایش انتخاباتی پیش رو هم جز این نیست ولی در کنار آن، مسئله رهبری آینده جمهوری اسلامی و پیشبرد مذاکرات در وین را نیز در دستور کار خود قرار داده است؛ طرفه آنکه حل بحران هستهای که دیپلماسی و جنگ را با هم درصحنههای سیاسی وارد ساخته، در مرحله تعیین کنندهای قرارگرفته است. براثر تحریمهایی که بر رژیم اعمال میشود، مراکز مالی رژیم از پرداخت هزینههای مزدوران خود در خارج و داخل کشور بازماندهاست. همچنین در مبادلات دیپلماتیک هم نمایندگان رژیم تحتفشار افکار عمومی و طرفین حاضر در مذاکرات هستهای قرار دارند.
ورود عناصر نظامی و افراد سپاهی به نمایش انتخاباتی پیش رو، باهدف پاسداری از موقعیتهای بادآورده مالی و تجاری و یکدست کردن عرصههای اجرایی و سیاسی صورت میگیرد؛ عرصههایی که تاکنون میان جناحها و باندهای مختلف رژیم دستبهدست میگشته و هرکدام از آنها برای خود از سهمی نامشروع و به یغما رفته از منابع ملت و مملکت داشته و دارند.
از سوی دیگر با رفتارهایی که جمهوری اسلامی در چهار دهه گذشته از خود نشان داده است، هم در داخل و هم در خارج، از مشروعیت حقوقی و مقبولیت مردمی و سیاسی محروم شده و امروز دست خالیتر از پیش، در بحرانهای تازه گرفتار آمده؛ چنانکه اشاره کردم محور بحرانهای سیاسی رژیم در داخل، مسئله انتقال رهبری است که رژیم خواهان انتقال آرام و بیدردسر آن است. همچنین باید از بحرانهای اجتماعی و اقتصادی نام برد که بیلیاقتی و ضد ملی بودن جمهوری اسلامی آنها را بر شهروندان ایران تحمیل کرده است. انسداد سیاسی و افزایش برخوردهای خشن و مسلح رژیم در اعتراضات سالهای گذشته، بهویژه رویدادهای دیماه ۱۳۹۶ و اعتراضات آبان ماه ۱۳۹۸ و اجرای احکام سنگین زندان و… بیش از قبل چهره ضد ملی و واقعی حکومت اسلامی را در تروریسم دولتی نمایان کرده است.
در چنین شرایطی است که رژیم با راهاندازی نمایش انتخاباتی، سودای پشت سر گذاشتن بحرانهای خود را دارد. از همین رو رفتارهای ملی و وطنپرستانه اپوزیسیون در اطلاعرسانی از فریبکاریهای جمهوری اسلامی و تمرکز بر افشاگری از نمایش انتخابانی آن، در سرلوحه فعالیتهای مبارزاتی قرار دارد؛ بیتردید هر فعالیتی برای کشور و هر کنشی علیه برنامههای جمهوری اسلامی، گذار از آن و ایجاد نظامی دمکراتیک و رعایت آزادیهای همگانی را در چشمانداز دارد. تجربه چهار دهه گذشته نشان داده است که دست یازیدن به رفتارهای مقطعی و تبلیغاتی رژیم که توسط عوامل امنیتی و همراهان خارجی آنان مدیریت میشود، فرصتها را سوزانده و بر ماندگاری بیشتر رژیم کمک میکند. سرنگونی تمامیت جمهوری اسلامی و گذار از آن، رهایی از موجودیت غیر دمکراتیک و ماهیت ضد ملی و غیرحقوقی آن، برآوردی از رفتارها و اندیشههای مبارزاتی است که با هسته دمکراسیخواهی و ایرانگرایانه، افشای صحنهآرایی نمایشی انتخابات را در پیوند ملی و همهجانبه با پروسه «نه به جمهوری اسلامی» قرار میدهد.
برگرفته از کیهان لندن