برخلاف ایرانفروشی به چین با عنوان «برنامه ۲۵ ساله همکاریهای مشترک ایران و چین» و روسیه با عنوان «رژیم حقوقی دریای خزر» که با اعتراض افکار عمومی ایران همراه شده، امضای «برنامه جامع اقدام مشترک» با آمریکا با استقبال و شادی سادهاندیشانهی گروهی از مردم بهویژه بخشی از قشر متوسط خوشنشین در تهران و کلانشهرها روبرو گشت.
آنچه بهعنوان «نرمش قهرمانانه» قلمداد شد، به سود و با رضایت رژیم اسلامی بود زیرا به اعتبار عملکرد و همچنین اعتراف مقامات، هم میتوانست فعالیتهای مخفی را با وجود بازرسیهای آژانس بینالمللی انرژی اتمی در کشور پهناور ایران که امکانات بسیار برای پنهانکاری دارد، پیش ببرد و هم پس از انقضای تعهدات ۱۰ و ۱۵ ساله، برجام دیگر موضوعیتی نمیداشت و صادرکنندگان انقلاب اسلامی همزمان که از مواهب مادی و مالی برجام برخوردار میشدند، پس از انقضای دوران تعهدات نیز میتوانستند از سلاح اتمی خود رونمایی کنند!
این خیالات خوش در عبارت «نرمش قهرمانانه» نیز آشکار بود. «نرمش» اگر نتیجهی پیروزمندانه نداشته باشد، چرا باید آن را «قهرمانانه» نامید؟! این پیروزی قرار بود پس از انقضای برجام مدال قهرمانی اتمی بر گردن جمهوری اسلامی بیاویزد؛ اما با دولت ترامپ همهچیز به کابوس تبدیل شد.
ما ایرانیان بر اساس تجارب و شناخت خود بیش از هر رسانه و سیاستمداری در جهان میتوانیم درک کنیم که اگر آمریکا از برجام خارج نمیشد، مشکلات کنونی نه با یک رژیم ضعیف و بی منابع بلکه با یک جمهوری اسلامی یاغیتر و سرکشتر پس از انقضای «برجام» پیش میآمد! همانطور که روحالله خمینی جام زهر را نوشید تا «قهرمانانه» بودن آن «نرمش» بعدها با «سلاحهای اتم و لیزر» و برنامه اتمی نظام به اثبات برسد، علی خامنهای نیز «امام حسن» شد تا با «نرمش قهرمانانه» منابع مالی لازم را برای اهداف و اقتدار جمهوری اسلامی به دست بیاورد.
اما خروج آمریکا از برجام این خیالات را نقش بر آب و رژیم ایران را آچمز کرد. خندههای محمدجواد ظریف و عباس عراقچی به پرخاش و ترشرویی تبدیل شد و توافق اتمی پیش از آنکه به پایان برسد، غرب را در شرایطی قرار داد که پس از انقضایش در آن قرار میگرفت! با این تفاوت بسیار مهم که آن زمان غرب هیچ حرفی علیه برنامه اتمی جمهوری اسلامی و توافقی که خود آن را امضا کرده بود نمیداشت! البته اگر رژیم ایران میتوانست در برابر جنبشهای اجتماعی و دشمنان منطقهای تا آن زمان دوام بیاورد.
جمهوری اسلامی هرگز مانند امروز ضعیف و ذلیل نبوده است. از همین رو خامنهای برخلاف همه لافوگزافها آرزو دارد برجام احیا شود و فکر میکرد با دولت بایدن بهسرعت چنین خواهد شد! دست کشورهای پنج بعلاوه یک نیز هرگز به این اندازه باز نبوده است. منتها مشکل در اینست که غرب میبایست سرانجام به این نتیجه برسد که: جمهوری اسلامی نه یکی از طرفین برای حل مشکل، بلکه خودِ مشکل است! راهحل در مردم ایران و پشتیبانی از آزادیخواهی آنهاست.
الاهه بقراط
کیهان لندن شماره ۳۰۶